انسان معاصر یک شخصیت جعلی است/ گفتگو با استاد علی آقا حسین پور
طراحان گرافیک که تنها با استفاده از تعدادی خطوط و اشکال قادر به خلق ترکیبها و قطعات هنری با سبکی خاص هستند، همیشه معنای خاصی برایم داشتهاند؛ آنهایی که آثارشان تصویری جدید از زندگی را به اشکال مختلف به تصویر میکشد. دیوهایی که داستانهای کودکیمان را تشکیل میدادند حالا دستمایه خلق آثار هنری گرافیست کوهدشتی […]
طراحان گرافیک که تنها با استفاده از تعدادی خطوط و اشکال قادر به خلق ترکیبها و قطعات هنری با سبکی خاص هستند، همیشه معنای خاصی برایم داشتهاند؛ آنهایی که آثارشان تصویری جدید از زندگی را به اشکال مختلف به تصویر میکشد. دیوهایی که داستانهای کودکیمان را تشکیل میدادند حالا دستمایه خلق آثار هنری گرافیست کوهدشتی شدهاند و نامش را در سطح بینالمللی مطرح کردهاند.
«علی آقاحسینپور» طراح گرافیک لرستانی است که با شیوه تصویرسازی خاص خود آثارش را از همنسلهایش متمایز کرده است. انسانهای مبهوت و نشان دادن لایههای پنهان آنها در آثارش از جمله شاخصههای تصویری او به شمار میرود. او متولد ۱۳۶۱ کوهدشت لرستان، عضو انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، کارشناس ارشد گرافیک از دانشگاه شاهد تهران، طراح گرافیک و مدرس دانشگاه است. گفتوگوی ما با این هنرمند را در ادامه بخوانید.
ریشـــهکارها و تکنیکهــای اجراییتان در خلق تصاویری که از آنها به عنوان «دیو» نام برده میشود چیست؟
این سوال دو وجه دارد؛ اول به شیوه اجرایی یا تکنیکال اثر و دوم هم محتوای آثار اشاره میکند. در مورد بخش اول باید عرض کنم؛ از لحاظ تکنیکی از هر ابزاری که بتواند فرمهای مواج را برای من ترسیم کند استفاده میکنم؛ از تکنیک قلم فلزی و مرکب، چاپ فلز و سیلک اسکرین گرفته تا آکرولیک. مهمترین نکتهای که در این زمینه برای من اهمیت دارد توانایی تکنیک مورد استفاده است که واکنش بهتری به ساختار کارهای من داشته باشد، اما وابستگی به تکنیک خاصی ندارم.
اما قسمت دوم سوال شما برمیگردد به محتوای آثار. به طور دقیق نمیتوانم سرچشمه انسانهای دفرمه شده یا به قول شما دیوها را مشخص کنم. اما چیزی که اینجا میتوانم در موردش صحبت کنم این است که به طور تقریبی آثار اکثر هنرمندان، متاثر از زندگی و زیست اجتماعی آنهاست. آثار هنرمندان گاه خودآگاه و گاه ناخودآگاه منعکسکننده اتفاقات پیرامونشان است. من هم از این قاعده مستثنا نیستم. این آثار نتیجه ارتباطها و اتفاقهایی هستند که من در طول دوران زندگی شخصیام یا تجربه کردهام یا در حال تجربه آنها هستم. شاید جهان پیرامون من، یکی از منابع تاثیرگذار و قوی روی آثارم باشد.
تا کنون خودتان را دیو تصور کردهاید؟
یادم هست سال ۸۵ در دوران سربازی عدهای از دوستان به شوخی به من میگفتند
“کرگدن عاشق”. اما ای کاش دیو بودم. لااقل تکلیفم با خودم مشخص بود که دقیقا کی و چی هستم. مولانا میگوید؛
«دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست/ گفتند یافت مینشود جستهایم ما/ گفت آنکه یافت مینشود آنم آرزوست»
در بیشتر آثارتان شاهد حضور پررنگ انسان هستیم، علت آن را توضیح دهید.
شخصیت چندگانه انسان معاصر، به طرز غریبی «حس ویرانی» یا گاهی حسی شبیه به درک یک فاجعه را در ما ایجاد میکند که به طرز خارقالعادهای در ظاهرسازی قدرتمند و ترسناک شدهایم. از سوی دیگر همزمان با رشد تکنولوژی انسان شخصیت پیچیدهتری به خود گرفته است، به گونهای که هر چقدر لایههای درونی اش را ورق میزنیم با تصویر متفاوتتری از آنچه که وانمود میکند روبهرو میشویم؛ آنقدر متفاوت که حسی شبیه به «غافلگیری و نگرانی» در ما ایجاد میشود. این عوامل باعث شده است که بعد سالها در آثار من انسان همچنان اولویت داشته باشد.
در بیشتر چهرههایی که کار میکنید گونهای دلواپسی، نگرانی، آشفتگی، دگردیسی یا کج شکلی (دفرماسیون) دیده میشود. چه اندیشهای عامل خلق این آثار است؟
اضطراب، آشفتگی و رنجهای پنهان، ما را هر روز بیشتر درون خودمان مچاله میکنند. جدال مداوم ما برای لو نرفتن نقاط کور شخصیتیمان و تکرار هر روزه این ساختار «غیر واقعی» به مرور زمان روح و روان ما را مریض و افسرده میکند. اینطور به نظر میرسد که برخلاف ظاهرمان در بد مخمصهای گرفتار شدهایم. به همین خاطر انسانهای آثار من شخصیت درونی و واقعی خودشان هستند. انسانهای رنجور و خسته که در برزخی خود ساخته و زیر حجم انبوهی از تظاهر مدفون شدهاند و هر روز با یک «هویت جعلی» زندگی میکنند.
این پیچیدگی در آثار بازگشتی به زندگیتان ندارد؟
واقعیت این است که بخشی از پیچیدگی و جزییات این آثار به شخصیت من برمیگردد و به تجربیاتی که در کودکی تا به امروز داشتهام. مانند مرگ غیرمنتظره مادربزرگم در ۵ سالگی که بیشترین تاثیر را در روند زندگی و رشد من داشت یا زخمهایی که به خاطر یک اشتباه روح و روانم را تحت تاثیر قرار داد. از طرفی فشردگی و پیچیدگی زندگی ماشینی معاصر و اینکه به طور مداوم در حال سفر هستم در شکلگیری این پیچیدگی بیتاثیر نبوده و نیست.
کارنامه هنری
۱۳۹۶: حضور در بیستمین سه سالانه جهانی پوستر موزه لاهتی(فنلاند)
۱۳۹۵: جزو ۱۰۰ اثر برگزیده دوازدهمین دوسالانه جهانی پوستر «گلدن بی» (مسکو/ روسیه)
۱۳۹۵: دعوت برای حضور در نمایشگاه بینالمللی پوستر فرپلی fair play (ایران)
۱۳۹۵: دعوت برای حضور در نمایشگاه پوستر۱۰سال گذشته تئاتر ایران (گالری طراحان مستقل تهران (ایران)
۱۳۹۴: دیپلم افتخار و نفر اول بخش طراحی بروشور سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر (ایران)
۱۳۹۴: دعوت برای حضور در نمایشگاه پوستر مضحکه (سیاتل، هاوانا و تهران)
۱۳۹۴: حضور در چهارمین نمایشگاه سرو نقرهای (انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران)
۱۳۹۳: حضور در سیزدهمین دوسالانه جهانی پوستر(مکزیک)
۱۳۹۰: دیپلم افتخار و اثر برگزیده پوستر چهارمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر (ایران)
۱۳۹۰: نامزد دریافت جایزه پوستر تئاتر سیامین جشنواره بین المللی تئاتر فجر (ایران)
حضور در بیش از ۴۰ نمایشگاه گروهی داخلی و خارجی از جمله ایران، روسیه، فرانسه،ایتالیا، مکزیک، کوبا، آمریکا، فنلاند، لیتوانی و
این مطلب قبلا در روزنامه همشهری وهفته نامه لرستان منتشر شده است. …
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰