انتخابات شوراها و دو نکته
سید محمدصادق محمدی وفایی: ایام فاطمیه به روزهای آخر رسیده است و تا چند روز دیگر عید نوروز فرا خواهد رسید.از سویی بحث از دو انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهرها نیز خود را به عید نوروز رسانده است از اینرو می توان گفت، دید و بازدیدهای این عید نوروز، با طعم تبلیغات انتخاباتی و […]
سید محمدصادق محمدی وفایی: ایام فاطمیه به روزهای آخر رسیده است و تا چند روز دیگر عید نوروز فرا خواهد رسید.از سویی بحث از دو انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهرها نیز خود را به عید نوروز رسانده است از اینرو می توان گفت، دید و بازدیدهای این عید نوروز، با طعم تبلیغات انتخاباتی و سیاست سپری خواهد شد.
اگر عمری باشد خواهیم دید چه تعدادی از باب احساس وظیفه و خدمت به خلق کاندیدا خواهند شد؟ راستی این احساس وظیفه هم نعمتی بزرگ است و گرنه این همه تنوع نامزدها نداشتیم.
اگر منطق این انتخابات هم، مثل سبک و سیاق انتخاباتهای گذشته باشد، در و دیوار شهرها هم خواهند گفت چه بسیارند تصویرهای افرادی که سرشار از احساس وظیفه اند!
اگر عمری باشد خواهیم دید مردم با چه دیدی و با چه عینکی به صندوقهای رای نگاه خواهند کرد؟ کارگران شهرداری که پیک بهداشت و پاکی شهرند از همین روزها باید ، به اندازه کافی استراحت کنند، تا بعد از انتخابات عکسهای متراکم را از چهره و خیابانهای شهر پاک کنند! به هر حال چون در ایام فاطمیه هستیم ضمن تسلیت این ایام، دو نکته انتخاباتی را با رنگ و منطق فاطمی تقدیمتان می کنم:
نکته اول:
اگر از پست و مقام درست استفاده شود زمینه ای برای خوشبختى و سعادت انسان در دنیا و آخرت را رقم خواهند زد.
در قرآن کریم از مال به «خیر» تعبیر شده و پیامبر بزرگ الهى حضرت یوسف (ع) از عزیز و بزرگ مصر درخواست پست و مقام مىکند، آنجا که مىفرماید: قال اجعلنى على خزائن الارض: انّى حفیظ علیم گفت: مسئولیت خزانهدارى را به من بسپار، چون من امانتدار و کاردانم. (سوره ى یوسف، آیه ى ۵۵ )
حضرت سلیمان (ع) نیز مىفرماید: قال ربّ اغفرلى وَهب لى ملکا لاینبغى لاحد من بعدى پروردگارا، مرا ببخشاى و چنان سلطنتى به من عطا کن که بعد از من کسى نظیر آن را نداشته باشد. (سوره ى ص، آیه ى ۳۵)
از منظر دین پست و مقام در صورتی ارزشمندند که به سرچشمه ای برای خدمت به مردم تبدیل شوند. این پست و مقام در صورتی سرچشمه خدمت خواهند شد که افرادی متعهد و متخصص زمام امور را به عهده بگیرند.
در سال ۵۸ مناظره ای داغ بین مهندس بازرگان و شهید بهشتی تحت عنوان : تخصص بالاتر است یا تعهد و تقوا؟ درصداوسیما برگزار شد شهید بهشتی معتقد بود مسئولین باید متعهد باشند و بازرگان اعتقاد داشت تخصص مهمتر است.
مهندس بازرگان، از شهید بهشتی پرسید: آقای دکتر فرض کنیم که قصد دارید با اتوبوس از شهرى به تهران بیایید. راننده ای داریم که جاده را مثل کف دست می شناسد ولی اهل معصیت است و راننده دیگری که تازه کار است ولی بسیار متقی و اهل تدین. شما خانواده را با کدام راننده می فرستی؟
شهید بهشتی مکثی طولانی کرد و سپس به علامت تایید نظر مهندس بازرگان، بزرگوارانه فرمودند آقا من دیگه صحبتی ندارم!
او می گوید هر چند بازرگان برنده این مناظره بود ولی این پارادوکس هیچ گاه برای شخص بنده حل نشد و همواره احساسم میگفت که قطعاً تقوا و تعهد بالاتر است! تا اینکه پست بسیار قشنگی از شهید چمران را دیدم که چون از جناب چمران سئوال کردند آقای دکتر تقوا بالاتر است یا تخصص؟ شهید چمران فرمودند تقوا بالاتر است! ولی اگر کسی تخصص کاری را نداشته باشد و منصبی را قبول کند قطعاً انسان “بی تقوایی” است!
نکته دوم:
امام صادق علیه السلام از ابو حنیفه پرسید عاقل کیست؟ ابو حنیفه گفت: عاقل کسی است که بین خوبی و بدی را تشخیص دهد. امام فرمود حیوانات نیز می توانند بین کسانی که آنها را می زنند و کسانی که به آنها خوراک می دهند تمیز دهند (حیوانات در حالی که عاقل نیستند بین خوبی و بدی را تشخیص می دهند پس تشخیص بین خوبی و بدی نشانه عاقل بودن نیست)
ابو حنیفه گفت :از نظر شما عاقل کیست؟ امام فر مود : عاقل کسی است که بین دو خیر و دو شر را تشخیص دهد تا از دو عمل خیر آن که خیرش بیشتر است اختیار کند و از دو عمل شر آن که شرش کمتر است (خیر الشرین) را بر گزیند.
به یقین در صورتی جامعه به گلستانی تبدیل خواهد شد و طرحها وکارهای روح فزا با شتاب بیشتری انجام خواهند شد که عقلای قوم به میدان بیایند و توده های مردم با دیدی خردمندانه به پای صندوقهای رای بروند.
بنابراین باید کسانی کاندیدا شوند که پیوسته قدرت بهترین برنامه ریزی ها را داشته باشند و اگر بنا شد طرحی را اجرا و طرحی را تعطیل کنند طرح سرشار از خیر و منفعت را به اجرا بگذارند و دیگری را که فایده ی کمتری دارد ، رها کنند. شورای شهری ارزشمندند که با معیارهایی کارشناسانه شهردار را انتخاب کنند و پیوسته منفعت جامعه را بر منفعتهای جناحی و شخصی برتری بدهند.
اگر شورای شهری هر چند روز شهرداری را نصب و سپس عزل کنند، به مردم احساس ناامیدی و ابهام و… ترزیق خواهد شد و ای بسا زمینه پیدایش برخی از بدگمانیها فراهم شود.
نامزدهای انتخاباتی که بارها آن هم در پستهای به مراتب کوچکتر پی در پی شکست خورده اند، چکونه می توانند در امر شورای شهر و آبادانی یک شهر بدرخشند؟!
اگر نامزدی نه آن تخصص لازم را داشته باشد ونه از زمزم تعهد او خبری باشد و از حیث اجتماعی نیز در خوش نامی او تامل وجود داشته باشد ، چگونه می تواند ،دلها را به سمت خود جذب کند و به شهر سرشار از نیازش خدمتی بزرگ انجام دهد؟
رای دهندگان نیز باید افق دیدشان منفعتهای کلان باشد و هرگز کهکشانی از منفعتها را فدای منفعتهای شخصی و جناحی نکنند. بر این اساس باید به کاندیدهای متخصص، خوش فکر، بلندنظر و متعهد به آرمانهای اسلام و انقلاب میدان داده شود.
بنابراین هم رای دهندگان و هم نامزدهای انتخاباتی باید در پرتو عقلشان تصمیم بگیرند و به میدان انتخابات وارد شوند. آنان باید به جای باندبازی و قبیله گرایی،خردمندانه به رای و قامت پست و مقام نگاه کنند.به یقین اگر تعصبات کور کورانه و شعارهای خالی از شعور ، همه کاره ی میدان انتخابات شود ، فردای قیامت هرکسی چه نامزد انتخاباتی و چه رای دهنده به تناسب نقششان، باید جوا بگوی رای، تصمیم و عملکردشان باشند.
تاریخ می گوید در آن لحظاتى که تیر به پیشانى زید ابن امام سجاد(علیه السلام ) اصابت کرد ، قبل از اینکه به زمین بخورد، با حالتى غمگین و متاثر گفت:
این سائلى عن ابى بکر و عمر، هما اقامانى هذا المقام »؛ کجاست آن کسى که در مورد ابوبکر و عمر با من بحث مى کرد؟ آنان مرا به این حال و روز انداختند.یعنى اگر خلافت به امام علی (ع) می رسید ،این پیشامدها نبود و من با این حال کشته نمى شدم . همین تاریخ می گوید چون از جناب زید پرسیدند، چه کسى امام حسین را در کربلا شهید کرد؟ فرمود: «سقیفه بنى ساعده » امام حسین(ع) را شهید کرد، و این سخن شاعر به جاست که مى گوید:
الیوم من اسقاط فاطمه محسنا
سقط الحسین عن الجواد صریعا
به علت آنکه محسن فاطمه(س) را سقط کردند روز عاشورا امام حسین(ع) نیز از روى اسب بر زمین افتاد، یعنى شهادت امام حسین و فاجعه کربلا، یکى از آثار شوم سقیفه بود.
ای جان من !
چنگ خمیده قامت می خواندت به عشرت
بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰