رسانه های دیجیتالی و نقش آنها در ساختار سیاسی

سید جواد حسینی/ کشکان: همه ی ما با کارکرد رسانه های سنتی آشنا هستیم و سالهای زیادی از زندگی خود را با این رسانه ها سپری کرده ایم روزگاری گروه های چپ گرا و یا حزب های قوی خواسته ی مهمی که از دولت داشتند کسب مجوز یک کانال تلویزیونی بود تا آنها هم بتوانند […]

۵۰۲-۰۰۵-۱

سید جواد حسینی/ کشکان:

همه ی ما با کارکرد رسانه های سنتی آشنا هستیم و سالهای زیادی از زندگی خود را با این رسانه ها سپری کرده ایم
روزگاری گروه های چپ گرا و یا حزب های قوی خواسته ی مهمی که از دولت داشتند کسب مجوز یک کانال تلویزیونی بود تا آنها هم بتوانند مواضع خود را بیان کرده و طرفداران بیشتری جذب نمایند.
امروز  رسانه های سنتی چون رادیو و تلویزیون به دلیل یک سویه عمل کردن و کم رنگ شدن فعالیت آنها ،خود حاکمیت شاید دوست داشته باشد در تولید محتوا و بر نامه ،بخش های خصوصی به این رسانه ها کمک کنند شاید  ضعف ذاتی این نوع رسانه ها که مستمع نمی تواند تاثیر زیادی بر انتخاب محتوای برنامه ها و یا تعیین نگرش تبیینی آنها داشته باشد ، کم رنگ تر شود.
رسانه های دیجیتالی و شبکه های اجتماعی از جمله مواردی هستند که نسل امروز با تجربه ی آنها دیگر نمی تواند نسبت به استفاده از آنها بی تفاوت باشد و رسانه های سنتی هم دیگر نمی توانند نیازهای اطلاعاتی و خبری این نسل را برآورده کنند اما این رسانه های دیجیتالی معایب و مزایای زیادی دارند و گروهی از اندیشمندان معتقدند که چون در این رسانه ها تولید محتوا و انتقال آن در سرعت زیادی صورت می گیرد احتمال آن زیاد است که قشری گری و عدم مطالعه عمیق و عدم تحقیق گسترده باعث شود طرز فکر یا عقیده ای سطحی و یا حتی ناسالم در جامعه ای گسترش یابد و با عادت کردن مردم به این طرز مطالعه و خواندن ،اندیشه های عامه پسند وپوپولیستی در جامعه رایج شوند و طرفدار پیدا کنند در نتیجه افراد نالایق با اندیشه های سطح پایین درجامعه سکاندار شوند.
گریزناپذیری از رسانه های دیجیتالی
امروزه انکار و رد این رسانه ها امری محال و ناشدنی است چون جوامع امروزی به سمت راحت طلبی جسم و فکر می روند،مثلا خواندن رمانهای طولانی ویا تحقیقات دامنه دار از حوصله این جوامع خارج است در نتیجه رسانه های دیجیتابی باداشتن سرعت نشر بالا ودر دسترس بودن سریع ابزارهای مناسبی برای این جوامع محسوب می شوند تا جاییکه اگر این رسانه ها نباشند با خصوصیات فیزیکی و فکری که نسل امروز پیدا کرده اند شاهد افت مطالعه و تحقیق به طور وسیع خواهیم بود.
خبرگزاری های الکترونیکی قدرت کامل و صد در صد
دولت ها را تضعیف کرده اند و کنترل از دست حاکمان رفته است و باعث تضعیف فضای گنگ و مبهمی شده اند که بعضی از مسوولان در لوای آن اختلاس و سواستفاده های مالی داشته اند.
قدرت دولت ها در گذشته یک نوع قدرت سخت و استفاده از زور و سانسور و فیلتر بود اما امروزه قدرت واقعی دولت ها بر اساس تعامل وهمکاری و درک متقابل است و این رسانه ها در گسترش این قدرت ابزاری ضروری هستند وبا توجه به سرعت بالای انتقال مفاهیم ،دیدگاههای مختلف به گوش همه ی اقشار جامعه می رسند.
طبق آمار نیمی از جمعیت دنیا صاحب گوشیهای همراه هستند که بیشترین این کاربران در آسیا و کمترین آنها در افریقا وجود دارند.
با گسترش شبکه های اجتماعی مرزهای مصنوعی که حاوی خط کشی های ملی و نژادی است فرو می ریزند و مرزهای فکری جای آنها را می گیرند که این مرزهای فکری و اندیشه های مشترک تابع سرزمین خاصی نبوده و توسط گروه های همفکر یا دارای منافع مشترک به وجود می آیندو در عین پراکندگی در سطح جهان جوامع نوین و متداخلی را تشکیل می دهند که نمونه زنده آن گروه های طرفدار محیط زیست است.
ساختار های سیاسی منبعث از رسانه های سنتی و دیجیتالی
دنیا تاثیر  رسانه های سنتی و دیجیتالی بر انتخاب نوع نظام سیاسی توسط مردم را تجربه کرده است مثلا در انتخابات سال ۸۴ در ایران تاثیر رسانه های سنتی بر این انتخابات کاملا واضح بود و رادیو وتلویزیون با جانبداری از پیش تعیین شده کاری کردند که زمینه برای پیروزی طیف آقای احمی نژاد را فراهم نمودند و چون قاطبه ی مردم ایران از این دو نوع رسانه استفاده داشتند و کمتر اهل مطالعه و روزنامه بودند تذکر افرادی همچون آقای خاتمی که می گفتند ای مردم کاری نکنید که با انتخاب خود دوباره تحجر و رمل و اسطرلاب در جامعه حاکم شود، متاسفانه کمتر وسی به این هشدار اعتنا گذاشتند و حتی ایشان را به قضاوت زودهنگام و تخریب کسی که هنوز برنامه هایش را عملیاتی نکروه است محکوم نمودند و با وجود برگزاری سالم انتخابات چون مردم تغذیه فکری و مطالعاتی خوبی نشده بودند، انتخاب درستی انجام ندادند و زمانی که به آقای احمدی نژاد پیشنهاد گسترش شبکه های دیجیتالی و فیس بوک و افزایش پهنای باند اینترنت را ارایه دادند و اعلام شد که ایران در این زمینه از کشورهایی مانند مصر وتونس و سوریه عقب افتاده تر است، آقای احمدی نژاد که روزگاری صحبت از مردم داری و عامه گرایی می کردند، با این پیشنهاد مخالفت کردند و خواهان ادامه دار بودن فضای بسته رسانه ای شدند و حتی  زمینه بستن خیلی از نشریات را فراهم نمودند.
انتخابی که با وجود رسانه های الکترونیکی شاهد بودیم و  این انتخاب را  شاید ناشی از ضعف فرهنگی استفاده از این رسانه ها قلمداد نمود، انتخابات اخیر امریکا را می توان نام برد که منجر به انتخاب آقای ترامپ گردید.انفجار دنیای اطلاعات در این رسانه ها و عدم تحلیل مطالب و موضوعات و عدم انطباق آنها با سازوکارهای اجتماعات محلی و ایالتی ،باعث تحریک هیجانات مقطعی شد و امروز که ایشان انتخاب شده بیش از پیش عقاید خطرناک خود را آشکار می کند .با بررسی اولیه نظرات ایشان شاید بتوان آقای ترامپ را طرفدار هانتیگتون دانست.
آقای هانتینگتون معتقد است رشد روزافزون جمعیتی، سیاسی و اقتصادی برخی تمدن ها و ظهور گروه های افراطی و بنیادگرا باعث می شود قرن پیش روی ما قرن تضاد و برخورد بین تمدن ها باشد او تاکید می کند طرفدار پسندیده بودن این درگیری نیست بلکه دی معتقد است که این فرآیند در آینده اتفاق می افتد .هانتینگتون با توجه به اصل سیاست به جای اقتصاد ، آینده ی جهان را پر آشوب می بیند و با تعصب های خاص نژادی و هویتی خواستار حفظ اصالت هویت امریکایی و غربی است که در این راستا نظریات رادیکالی می دهد و می گوید طرفدار منع مهاجرت ، عدم جهانی شدن و نفی پلورالیسم است و لزوم اتحاد بیشتر ایالتهای امریکا و صحبت از به میان آوردن دشمتی مشترک را می دهد.می گوید که این دشمن مشترک را باید بزرگ و خطرناک جلوه داد.
فرضیه هانتینگتون مخالفان زیادی هم دارد که آنها بحث گفتگوی تمدن ها را به جای برخورد تمدن ها مطرح می کنند که سرآمد آنها را می توان سید محمد خاتمی نام برد که توانست حتی یک سال (۲۰۰۱) را در نظام جهانی به این اسم اختصاص دهد.
راهکار و نوع برخورد
امروزه گفتگو و دیسکورس در نظام جهانی نقش خیلی بزرگی پیدا کرده است. شبکه های اینترنتی ،تالارهای گفتمان و گفتگوهاو همایش های مجازی و پخش سریع و آزاد اندیشه ها و اطلاعات جهان را هر روز به سمت گفتگویی می برد چون گفتگو میان هنرمندان ، اندیشمندان ، صاحبان قلم، مومنان و عامه مردم در تمدن ها می تواند باعث نزدیکی افکار و از بین رفتن سوء برداشت ها و تلاش برای سازندگی و همزیستی مسالمت آمیز شوند در نتیجه باعث از بین رفت جنگ ، تهاجم و خصومت گردد. درنتیجه امروز باید فرهنگ استفاده از این شبکه تمرین شود و به جای مبارزه منفی با آنها سعی شود با استفاده بهینه و به موقع از مزیت های این شبکه ها سود برد و از معایب آنها در امان ماند. این شبکه ها بار آموزشی بالایی دارند و می توانند برای تبادل اطلاعات و کتاب مورد استفاده قرار گیرند ودر درازمدت باعث گسترش دموکراسی شوند.