فریادهای یک خانواده روستایی در خرم آباد زیر بمباران اخبار تبریز گم شد!
خرم آباد تسلیت…! چرا هیچ کس استعفا نمی دهد! سکوت تلخ قلم به دستان لرستانی! آقای “شمس خرم آبادی” لطفا کمی شیشه ماشینتان را پایین بکشید! فریادهای یک خانواده روستایی در خرم آباد زیر بمباران اخبار تبریز گم شد! مجید بیرانوند-کشکان-خرم آباد: بعد از ظهر شنبه ۶ آذر ۹۵ با خبر شدیم که دو روز […]
خرم آباد تسلیت…!
چرا هیچ کس استعفا نمی دهد!
سکوت تلخ قلم به دستان لرستانی!
آقای “شمس خرم آبادی” لطفا کمی شیشه ماشینتان را پایین بکشید!
فریادهای یک خانواده روستایی در خرم آباد زیر بمباران اخبار تبریز گم شد!
مجید بیرانوند-کشکان-خرم آباد: بعد از ظهر شنبه ۶ آذر ۹۵ با خبر شدیم که دو روز قبل از آن یعنی پنج شنبه ۴ آذر حدود ساعت ۵ عصر انفجاری مهیب، روستای سراب سیری خرم آباد را به لرزه در آورده است.
بعد از دو روز متوجه می شویم صدایش را هم جایی در نیاورده اند! یعنی اصلا انگار آب از آب تکان نخورده است.
پس از با خبر شدن از این ماجرا، یک روز بعد به همراه دوست عزیزم جناب شهرام شرفی به محل حادثه رفتیم.
روستای سراب سیری از توابع ازنا سگوند محسوب می شود که چند وقتی هست گاز به آن جا رسیده است.
وقتی به محل حادثه رسیدیم و تحقیقات میدانی را شروع کردیم متوجه شدیم که دلیل اصلی حادثه، سهل انگاری پیمانکار شرکت گاز در محکم کردن اتصالات گاز آن محدوده بوده است.
جالب این بود که که خانه حادثه دیده اصلا گاز کشی نشده بود که خانواده مظلوم بخواهد اشتباهی انجام دهد. یک جورایی شده بود داستان “آش نخورده و دهن سوخته!”
اهالی اینطور می گفتند که به دلیل محکم نبستن اتصالات تی سرویس گاز در آن حوالی، گاز از زیر زمین وارد منزل این خانواده می شود و با اولین تحریک محیط که هنوز علتش دقیقاً مشخص نیست انفجار رخ می دهد.
مادر و دو فرزندش در آتش می سوزند. فریادهای مظلومانه شان گوش فلک را کر می کند اما هیچ رسانه ای این صدا را نشنید که نشنید! و ظاهراً مدیر کل شرکت گاز استان، جناب شمس خرم آبادی هم شیشه ماشین آخرین مدلش آنقدر کیپ است که هیچ صدایی را نشنود.
مردمِ پشت کوه قاف هم این صدا را شنیدند اما بنا بر دلایلی که مدیر محترم شرکت گاز و اطرافیانش می دانند این موضوع انعکاس پیدا نکرد!
این روزها همه از تصادف اخیر قطار تبریز و استعفای مدیر راه آهن ایران به خاطر آن حادثه سخن می گویند اما همزمان این مادر و فرزندان مظلومش در سکوت تلخ رسانه ها، در اصفهان بستری هستند و معلوم نیست چه آینده تلخی در انتظارشان خواهد بود.
در کمال ناباوری، دستگاه مقصر حتی اجازه پیگیری امور عادی درمان این خانواده مظلوم را به خود نمی دهد چه رسد به اینکه اندیشه استعفا یا معذرت خواهی در سر داشته باشد.
جالب اینکه همین شرکت گاز، در وسط آن سرمای طاقت فرسای چند وقت پیش و بدون در نظر گرفتن شرایط فصلی، گاز مشتریانش در شهرستان دلفان را به بهانه بدهی مالی قطع می کند و انتظار دارد کسی صدایش در نیاید که نیاید!
هیچ مسئولی استعفا نمی دهد که هیچ، معذرت هم بی معذرت!
اصلا انگار این گریز از پذیرش اشتباه در نزد برخی مدیران استان به یک اپیدمی هولناک تبدیل گشته است.
طبق تحقیقات کشکان، در این زمینه شرکت گاز استان و پیمانکارش مقصر اصلی حادثه بوده هرچند که مدیر محترم فقط پیمانکار را مقصر جلوه می دهد که آدم را به یاد آن ضرب المثل معروف “من نبودم دستم بود، تقصیر آستینم بود می اندازد!”
تاسف برانگیزتر اینکه مدیر این دستگاه در گزارش ابتدایی اش، درصد سوختگی همه حادثه دیدگان را زیر ۲۰ درصد اعلام می کند این درحالیست که طی تماسی که از جانب خبرنگار کشکان با سرپرست این خانواده جناب نصرتی برقرار می گردد مشخص میشود که درصد سوختگی همه حادثه دیدگان بسیار بیشتر از این درصدیست که مدیر شرکت گاز استان جناب شمس خرم آبادی اعلام می کند.
گازکشی به روستاهای لرستان که برخی مدیران و اصحاب رسانه از آن با عنوان شاهکار مدیریت فعلی شرکت گاز استان یاد می کنند بعضاً بر مبنای اصول صحیحی صورت نگرفته و در آن ها صرفاً به دنبال جایگزین کردن اصل کمیت به جای کیفیت هستند.
لازم به ذکر است که چند هفته قبل نیز حادثه ای به همین صورت در آن حوالی رخ می دهد که آن نیز صدایش در نمی آید و مسکوت می ماند!
یکی از ساکنین آن روستا به خبرنگار کشکان گفت: کارشناسان شرکت گاز لرستان فقط بلدند به ما بگویند که محیط آلوده است و پا در منازلمان نگذاریم در حالی که فکری اساسی به حال این مشکل خود ساخته نمی کنند!
در روزهای آینده منتظر گزارش های بیشتر کشکان در مورد این حادثه و خطراتی که روستاییان آن منطقه را تهدید می کند باشید.
عکس تزیینی است…
خداوند لعنت کند هر چی مسول بی کفایته
[پاسخ]