تفکر یزیدی، مبنای تفکر داعشی

رحیم خدائی فر-سرویس فرهنگی کشکان: یزید، پس از اینکه توسط پدرش معاویه-بر خلاف پیمان نامه ی صلح با امام حسن[۱]-برای خلافت جامعه ی مسلمین،منصوب شد،همچو خود معاویه از مبنای جبر گرایی در دین،استفاده کرد و به خلافت رسیدن خودش را،مشیّت و اراده ی جبریِ خداوند دانست؛ یعنی منِ یزید، جانشین پیامبر شده ام و این،تقدیر […]

farhangnews_188630-537252-1457590205

رحیم خدائی فر-سرویس فرهنگی کشکان: یزید، پس از اینکه توسط پدرش معاویه-بر خلاف پیمان نامه ی صلح با امام حسن[۱]-برای خلافت جامعه ی مسلمین،منصوب شد،همچو خود معاویه از مبنای جبر گرایی در دین،استفاده کرد و به خلافت رسیدن خودش را،مشیّت و اراده ی جبریِ خداوند دانست؛ یعنی منِ یزید، جانشین پیامبر شده ام و این،تقدیر الهی است!

این تفکر شوم جبر گرایی، طبیعتاً همراه شد با تحمل نکردن نظر مخالف.یعنی در واقع، یزید علاوه بر اینکه بر خلاف مُفاد پیمان نامه ی صلح با امام حسن،عمل کرده بود،خلافت خود بر مسلمانان را تقدیر الهی می دانست و هر نظر مخالف با این را،مخالفت با مشیّت خدا.یعنی یزید،بر مبنای تفکر خلافت و نیز اعتقاد به جبر،ردای جانشینی پیامبر اسلام را بر تن کرد.

امام حسین، علاوه بر اینکه از نظر منطقی و سیاسی، این عمل را خلاف پیمان نامه ی صلح با امام حسن می دانست،با این جبرگرایی دینی به مخالفت پرداخت و نیز یزید را صالح برای اداره ی امور مسلمانان نمی دانست و معتقد بود که یزید،بر خلاف قرآن و سنت و سیره ی پیامبر اسلام و امام علی،عمل می کند و در واقع،دارد اسلام و مسلمانان را به قهقرا می برد و رو به فساد و زوال می کشاند. حال،تفکر مذهب تشیع که معتقد است خداوند، امام حسین را به امامت برگزیده است،به کنار.

پس امام حسین،یزید را به عنوان خلیفه، قبول نکرد و با او بیعت ننمود. یعنی در واقع با فکر و عمل او، مخالفت کرد. اما یزید،این مخالفت و نظر متفاوت را بر نتافت و دست به هر کاری زد تا بیعت شخص مهمی همچون امام حسین-که در تفکر مردم مسلمان،می توانست بسیار تأثیرگذار باشد-را اخذ کند. اما امام حسین، اعلام کرد که نظرش کاملاً متفاوت با یزید است و با تمام وجود،به اشاعه و تعلیم اسلامِ مد نظرِ پیامبر و امام علی،می پردازد. اما تفکر خلافت و جبر گرایی دینی، این نظر مخالف را تحمل نکرد و فردی دارای نفوذ دینی همچون قاضی شُریح-که دین می دانست و حکمش نافذ بود-مخالفت امام حسین با یزید را، مخالفت با شرع مقدس اعلام و از نظر فقهی،حکم جنگ علیه امام حسین را صادر کرد. یعنی در واقع،با این عقایدِ دینی ای که بر شمردیم، قاتلان امام حسین،اتفاقاً افرادی دین دار و دین مدار بودند و به قتال امام حسین رفتند، برای رضای خدا! یعنی در واقع، همین تفسیری که اکنون داعش از اسلام دارد.

داعش هم که دولت اسلامی عراق و شام را می خواهد پایه گذاری کند،در پیِ احیای خلافت با جبرگرایی دینی است و هر عملی برای نیل به این هدف را فی سبیل الله و جهاد برای خدا می داند-چه قتل حسین بن علی در سال۶۱هجری و چه سر بُریدن مخالفان فکری.

 

۱-زیرا یکی از مُفاد پیمان نامه ی صلح معاویه و امام حسن،این بود که معاویه،پس از خود،جانشین تعیین نکند.