«تاب آوری اجتماعی» و تعاملات ما

حمزه فیضی پور- سرویس اجتماعی: مهمترین صفت بارز  ” انسان اجتماعی ”  کنشگری او در همه ی عرصه هاست که با مدد  ” عقل فردی ” (توانایی های منحصر به فرد مثل قدرت تحلیل مسائل توسط یک فرد) و ” عقل اجتماعی ” (توانایی های تعاملی انسان اجتماعی مثلا توان سازگازی با شرایط محیطی) به […]

index-6

حمزه فیضی پور- سرویس اجتماعی: مهمترین صفت بارز  ” انسان اجتماعی ”  کنشگری او در همه ی عرصه هاست که با مدد  ” عقل فردی ” (توانایی های منحصر به فرد مثل قدرت تحلیل مسائل توسط یک فرد) و ” عقل اجتماعی ” (توانایی های تعاملی انسان اجتماعی مثلا توان سازگازی با شرایط محیطی) به محیط زندگی  خویش سر و سامان داده و در تعامل با آنچه او را احاطه کرده است شیوه رفتاری خود را با عنوان ” اخلاق اجتماعی” شکل می دهد.

در عرصه های عمومی با این ” کنشگریش”  نمایان کننده ی هویت یا شناسنامه ی واقعی خویش می شود و به نوعی جنبه های مثبت و یا منفی “اخلاق فردی و اجتماعی”اش در معرض دید و قضاوت دیگران قرار می گیرد. همراهی اخلاق “صبر و مدارا ” در حوزه های گوناگون (که مدام در حال تعامل با دیگران هستیم) مانند اقتصاد و امرار معاش، اجتماع و ارتباطات اجتماعی، فرهنگ (آداب و عادات باوری و نگرشی)، سیاست و جلوس بر کرسی قدرت نشانه ی توسعه ی یافتگی شخصیت برای کسب موفقیت بیشتر و تحقق آمال و آرزوهاست.

در این حوزه ها، به دلایل مختلف (تنیدگی روحی و روانی،…) دچار بی حوصلگی، بی صبری و در نتیجه آسیب دیدن و آسیب رساندن به دیگران شده و گاه  با “رفتار چندگانه نوعی هویت متزلزل را از خود به نمایش می گذاریم:

اقتصاد: در کسب درآمد به عجله می خواهیم ره صدساله را یک شبه طی کنیم. به طور خاص در مصرف گرایی و پرت هزینه ها سرعت عمل بالایی داریم.

اجتماع: در صف نانوایی، بانک و هر جا که باید دقایقی صبر کرده و حقوق دیگر همنوعان را رعایت کنیم، ضمن تشکیل صفوف گردی یا توپی شکل به جای  صفوف خطی (رعایت نوبت) در پی آشنایی می گردیم که بی اعتنا به دیگرانی که جلوتر از ما هستند زودتر کارمان راه بیافتد. در خیابان هنگام چراغ قرمز و ایستادن پشت آن تحمل چند ثانیه برایمان  ” رنج آور ” است و نیز به وقت ثانیه ی پایانی وای به حال راننده جلویی که اگر دیر دستش به دنده و پایش به کلاج برسد آنگاه ماییم و کلی بوق ممتد که  با آن اعصاب همه را به هم می ریزیم.

فرهنگ(بخش نگرشی آن):

در قضاوت ها و نظر نسبت به دیگران ماشاءالله که ید طولایی در قصاص قبل از جنایتداریم و چه باورهایی که ناباورانه “باور و عقیده” ما گشته اند. بیشتر وقت ها  “نیمه ی خالی لیوان ” را می بینیم، کافی است کسی که بیشترین خوبی را به ما کرده،  گاه از روی تصادف و سهوی به ما سلام نکند، همه ی کردار نیکش را فراموش می کنیم و آن  جزء رفتار به زعم ما “عامدانه و نادرست” را موجب رنجش خاطر خود می دانیم، کلی دچار ” افکار قالبی ” و  ” تصورات موهوم “در برخود با دیگران می شویم.

سیاست:

برای اینکه به شهرتی و عنوانی برسیم، ابتدایش به طور صوری اخلافی نیکو (قربان گو بودن و تصدق رفتن) با مردم داریم، با کمال آرامش برای برخورداری از مناصب بر رقبا روحیه  “خشم و انتقام ” از خود نشان می دهیم و به نام قانون و به کام خویش  “با حذف آنان و عدم تحملشان (ولو آنکه  خودمان  محبوبیت و جایگاه مناسب مردمی نداشته و در مقابل به جایگاه مناسب اجتماعی آنان واقف باشیم) خودخواهی ناصواب خویش را به اوج می رسانیم. پس از آنکه به مرام دل رسیدیم آنگاه برای حفظش با دروغ، تزویر و ریا بر کنه حقیقت خواسته های معقول دیگران می تازیم، این در حالی است که به وقت شعار کسی از ما جلو نمی زند و در عمل دریغ از اندکی تامل برای انجام کاری صواب چون دیگران را به حساب آوردن .

آنچه که به سطر آمد معنا و مفهوم اصطلاح عدم تاب آوری اجتماعی است، به عبارتی در همه حوزه ها در میزان تاب آوری اجتماعی، مدارا و تحمل دیگران بسیار ضعیف هستیم که  باید آن را یک علت عمده در ایجاد نابسامانی‌ها و ناهنجاری‌ها در عرصه های فوق دانست، هرچند این علت خود در تحلیلی دیگر از مسائل مبتلا به می تواند” معلول ” باشد. لذا به باور نگارنده  سه گروه از انگیزه ها در نتیجه ی تاب آوری اجتماعی ضعیف ما در حالت احتضار به سر می برند: انگیزه های دانایی، انگیزه های کارایی و انگیزه های بهره وری