برکناری فانی و مشکلات پابرجای وزارت!
آیا دانش آشتیانی این دکترای مهندسی زلزله می تواند باعث تغییرات اساسی شود و این وزارت خانه را به سامانی برساند؟
عدم قاطیعت، شخصیت محافظه کار و نداشتن قدرت چانه زنی لازم برای افزایش بودجه ی آموزش و پرورش از انتقاداتی بود که به وزیر مستعفی می شد؛ اما اگر منصفانه نگاه کنیم مشکلات معیشتی معلمان فقط مختص دوره وزارت علی اصغر فانی نبوده است و هر وزیری با این حجم از مشکلات مواجه خواهد شد زیرا افزایش بودجه ی آموزش و پرورش به منابع مالی و اولویت ها ی دولت ها بستگی دارد و زیاد تابع قدرت چانه زنی وزرا نخواهد بود.
سارا آزادبخت- کشکان: مرداد ماه ۹۲ بود که دکتر حسن روحانی وزرای پیشنهادی خود را برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس نهم معرفی کرد.
از بین وزرای پیشنهادی، این محمد علی نجفی بود که با اختلاف یک رأی از سوی نمایندگان تندروی اصولگرا در مجلس نهم رأی عدم اعتماد گرفت و علی اصغر فانی به عنوان سرپرست این وزارت خانه عریض و طویل انتخاب شد.
با معرفی علی اصغر فانی به عنوان وزیر پیشنهادی رییس جمهور، از سوی مجلس موافقت شد و این سرپرست چند ماهه ی وزارت به عنوان وزیر در ساختمان بتونی قرنی مستقر شد.
فانی از همان ابتدای کار از سوی فرهنگیان مورد اقبال قرار نگرفت و معلمان او را مسئول وضعیت نابسامان معیشتی خود می دانستند و دلیل آن را نداشتن قدرت چانه زنی لازم وزیر برای افزایش بودجه ی اموزش و پرورش می دانستند.
علی اصغر فانی به عنوان رکورددارترین وزیر دولت تدبیر و امید با چهار کارت زرد و یک استیضاح نافرجام در مجلس نهم، می رفت که یک استیضاح دیگر را این بار در مجلس دهم در کارنامه ی مدیریتی خود ثبت کند (استیضاحی که با ۴۵رای موافق تقدیم هیئت رئیسه مجلس شده بود) که با استعفا(برکناری) مواجه شد.
شایعات ضد و نقیض در مورد اختلاس های گسترده در صندوق ذخیره ی فرهنگیان، بازداشت غندالی مدیر عامل این صندوق، عدم مدیریت منابع مالی و ناکام ماندن وزیر در حل مشکلات معیشتی معلمان، خصوصی سازی و بده بستان های وزیر با نمایندگان برای ماندن در وزارت به هر قیمتی و…
همه باعث شد حتی انجمن اسلامی معلمان به عنوان نهادی تأثیرگذار و فراکسیون امید به عنوان پایگاه های آقای وزیر برای برکناری فانی به ریاست جمهوری نامه نگاری کنند و به قول معروف پشت فانی را خالی کنند.
از نظر این نهادها، استعفای فانی در این شرایط باعث خشنودی معلمان ناراضی و افزایش سبد آرای دکتر روحانی از سوی معلمان در سال ۹۶ خواهد شد.
به همین دلیل علی اصغر فانی از سوی رییس جمهور مجبور به استعفا شد و وزیر مستعفی به صراحت در نامه ی خود به روحانی به عدم رضایت از این استعفای اجباری اشاره می کند.
از نظر منتقدان وزیر، این اقدام دکتر روحانی هر چند دیر اما لازم و ضروری بود و معتقدند که با توجه به بی رقیب بودن روحانی در انتخابات سال ۹۶ وزرای پیشنهادی باید برای حداقل ۵سال آینده دارای برنامه ای جامع باشند.
در روزهای پس از عزل فانی شنیده ها حکایت از معرفی محمد علی نجفی به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش داشت و حتی خود آقای نجفی هم به آن اشاره کردند که در حال تهیه ی برنامه برای ارائه به رییس جمهوری هستند؛ اما صبح روز یک شنبه ورق برگشت و نام فخرالدین دانش آشتیانی به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی شد و اگر نظری به سوابق این وزیر پیشنهادی بیاندازیم، مردی است از جنس وزارت علوم.
آقای نجفی دلیل انصراف از تصمیم خود را( اگر بپذیریم) این گونه بیان می کند” آقای دانش آشتیانی مردی سالم، کاردان و قوی هستند و احساس کردم در این شرایط ایشان در این جایگاه می تواند موفق تر باشد.”
آقای نجفی فردی باهوش، مدیری توانمند و آگاه به مسائل آموزش و پرورش است.
شاید این مشاور نخبه ی دکتر روحانی به درستی دریافته است که هرچند مدیریت منابع مالی در آموزش و پرورش به نحوه درستی انجام نمی گیرد، اما بین منابع مالی و امکانات با مشکلات این وزارت خانه عریض و طویل هیچ تناسبی وجود ندارد و نمی خواهد محبوبیتی را که در جامعه فرهنگیان دارد از دست بدهد و به سرنوشت فانی دچار شود و این موج از حمایت ها به یاس و دلخوری تبدیل شود.
اما آیا دانش آشتیانی این دکترای مهندسی زلزله می تواند باعث تغییرات اساسی شود و این وزارت خانه را به سامانی برساند؟
عدم قاطیعت، شخصیت محافظه کار و نداشتن قدرت چانه زنی لازم برای افزایش بودجه ی آموزش و پرورش از انتقاداتی بود که به وزیر مستعفی می شد؛ اما اگر منصفانه نگاه کنیم مشکلات معیشتی معلمان فقط مختص دوره وزارت علی اصغر فانی نبوده است و هر وزیری با این حجم از مشکلات مواجه خواهد شد زیرا افزایش بودجه ی آموزش و پرورش به منابع مالی و اولویت ها ی دولت ها بستگی دارد و زیاد تابع قدرت چانه زنی وزرا نخواهد بود.
آقای محمد علی نجفی مشاور دکتر روحانی در مصاحبه ای که در روزنامه ی آفتاب یزد در فروردین ماه امسال انجام دادند به بودجه ی آموزش و پرورش در سال ۹۴ اشاره کردند که حدود ۱۵درصد از بودجه ی هزینه ای دولت را شامل می شود و دولت توان پرداخت بیشتر از این را ندارد.
شاید اگر بودجه ی آموزش و پرورش به حدود ۳۰تا ۴۰درصد برسد رضایت جامعه ی فرهنگیان را در پی داشته باشد که تقریبا انجام پذیر نیست.
باید منتظر ماند آیا دانش آشتیانی یا هر وزیر پیشنهادی دیگر می تواند گامی اساسی برای حل مشکلات بحق فرهنگیان بردارد؟
آیا مدیریت منابع مالی آموزش و پرورش به سرانجامی خواهد رسید؟
تکلیف صندوق ذخیره ی فرهنگیان چه خواهد شد؟
آیا وزیر جدید به سرنوشت فانی دچار نخواهد شد و این موج از حمایت ها ی بعداز رفتن فانی همچنان ادامه خواهد داشت؟
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰