کشمکش های سیاسی و صندلی های مدیریتی خالی در کوهدشت/ این بار بخشداری مرکزی!

کشکان- سرویس سیاسی: سیاست زدگی بالاتفاق نظر کنشگران سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آفتی است که برخی جوامع کوچک همچون شهرستان کوهدشت را در خود فروبلعیده، فرایند توسعه را در آن ها با کندی مواجه نموده و گاه در قالب مانعی سترگ بر سر این راه خودنمایی می کند. در این جوامع هر از گاهی افرادی […]

img_20161006_175114

کشکان- سرویس سیاسی: سیاست زدگی بالاتفاق نظر کنشگران سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آفتی است که برخی جوامع کوچک همچون شهرستان کوهدشت را در خود فروبلعیده، فرایند توسعه را در آن ها با کندی مواجه نموده و گاه در قالب مانعی سترگ بر سر این راه خودنمایی می کند.

در این جوامع هر از گاهی افرادی نه لزوماً آگاه و تحصیل کرده وارد کارزار سیاست زدگی و جنگ قدرت و ثروت شده و هر کدام بخشی از جامعه ناآگاه را به دنبال خود می کشند.

شهروندانی که خود را به یکی از طرفین این کشمکش ها و بازی ها چسبانده و مستانه از این ولنگاری و بیگاری نعره سر داده و سرخوش اند، غافل از اینکه نه با سردرد شیرین پس از مستی که با تومورهایی بدخیم و لاعلاج مواجه شده و می شوند. تومورهایی از جنس بیکاری، فقر، فحشا و اعتیاد.

مدتی است عارضه ای دیگر و متفاوت تر از این بیماری و بدمستی در کوهدشت رخ نموده است: صندلی های مدیریتی خالی!

صندلی هایی که تصاحبشان گاه ملت را تا سرحد کشتار و درگیری پیش می برد اکنون در اتفاقی نادر خالی از مدیران به جا و شایسته گرد می خورند. قطعاً قحط الرجال عامل این پدیده نیست که نیک می دانید الی ماشاء اله مدیر به حق، به جا و شایسته در این شهر یافت می شود.

مدیرانی که به طرفه العینی از ناکجا آباد خلق و کجا آباد اصحاب زر و زور سر برآورده و نعره های منم منمشان و کردم و می کنمشان گوش در گل تپیده ی ملت را کر که چه عرض شود از ریشه در می آورد.

پس از چندماه بلاتکلیفی برخی پست ها و صندلی های کلیدی در مجموعه آموزش و پرورش کوهدشت حالا خبر می رسد دو ماه است صندلی بخشداری مرکزی کوهدشت بلاجلوس مانده و بی کس و کار زانو بغل کرده است.

امیدواریم نمایندگان دولت تدبیر و امید در استان لرستان و نماینده ی مردم کوهدشت و رومشکان در مجلس توضیح قانع کننده ای برای این تضییع عامدانه ی حقوق مردم داشته باشند.

تضییع عامدانه از آن جهت که اگر مردم روستایی از این بخش مشکلی داشته یا نقدی بر عملکرد دهیار خود یا نهادی مثل بنیاد مسکن داشته باشند باید داد خود به چه کسی برند؟ به عنوان نمونه چه کسی باید پاسخگوی وضعیت فضاحت بار بهداشت و تعفن ورودی شهر از سمت زانوگه در ابتدای روستای تازه آباد باشد که علاوه بر مخدوش نمودن چهره ی شهر سلامت اهالی محل را به مخاطره انداخته است؟ آیا دادن زمام امور به دست سرپرستان تا اطلاع ثانوی را نباید اهمال و کوتاهی در حق مردم قلمداد نمود؟