برخی اشتباهات در ترانه‌های بومی ما/ حشمت آزادبخت

  برخی اشتباهات در ترانه‌های بومی ما حشمت آزادبخت   ادبیات شفاهی ما حاوی تک بیت‌های محکمی است که سال‌ها سینه به سینه و دهان به دهان چرخیده‌اند تا به روزگار ما رسیده اند. این تک بیت‌ها که شاید شاه‌بیت‌هایی از مثنوی‌هایی بوده‌اند از شاعرانی قوی قریحه چون ترکه‌میر و دیگران که چنین بر حافظه‌ی […]

tasia

 

برخی اشتباهات در ترانه‌های بومی ما

حشمت آزادبخت

 

ادبیات شفاهی ما حاوی تک بیت‌های محکمی است که سال‌ها سینه به سینه و دهان به دهان چرخیده‌اند تا به روزگار ما رسیده اند. این تک بیت‌ها که شاید
شاه‌بیت‌هایی از مثنوی‌هایی بوده‌اند از شاعرانی قوی قریحه چون ترکه‌میر و دیگران که چنین بر حافظه‌ی دوست‌دارانشان حمل شده و چون تک‌درخت «آسو» بادهای تند روزها و روزگاران به دره‌های فراموشی‌شان نیفکنده است.
حرف این است که برخی از این تک بیت‌ها در مسیر دست به دست شدن، مورد استفاده‌ی «هوره چِرّها» و ترانه خوان‌ها قرار گرفته و گاهی خواننده‌ای خوش ذوق، با توجه به موقعیت حال، خوانشی جدید از آن ارایه داده است بی آن که بر پیکره‌ی اصل آن خدشه‌ای وارد شود. اگر همه‌ی این خوانش‌های متفاوت را کنار هم ردیف کنیم نمی‌توان انگشتِ صراحتِ اصالت بر یکی نهاد و مابقی را فاقد اصالت شمرد:
شوله مونگ دیمه وَ سر کلاوان
تومرز لیله‌کم مچیا وَ باوان
شوله مونگ کیشای وَ سر کلاوان
تومرز لیله کم مچو وَ باوان
مونگ شوله کیشای و سر کلاوان
یه لیل کیه مچو و باوان ؟!
شوله مونگ دیمه و سر کلاوان
لیل و دل گیری مچو و باوان
شوله مونگ دیمه و سر کلاوان
تونوش لیلییه مچو و باوان
یا:
شقه شاق کل، هوفه بال دال
اِ سر کلاوان بیمه کوو زخال
چقه شاخ کل، هوفه بال دال
اِ نوم درونان بیمه کوو زخال
شقه شاخ کل، هوفه بال دال
اَر سر درونان بیمه کوو زخال
بد نیست بگویم این تک بیت‌ها را به سبب وجود ادبیات شفاهی بومی ما فاقد نسخه‌ی متنی مکتوب برجای مانده هستند که اصل بیت را به ما رسانده باشد و هر هنرمندی دست چیره‌ای بر سرو صورتشان کشیده و روانه ی روزگار بعد از خود نموده‌است. اما می‌توان به این راضی و قانع شد که هرخوانش تازه، برادر یا خواهری دوقلوست که آینه‌ای برابر آینه‌اش کاشته است.
و اما بحث اصلی این نوشته بیت‌هایی‌ست خارج از این محدوده که در ترانه‌های مقامی ما وتصنیف‌ها و برخی در هوره‌ها خوانده شده‌اند اما بر اثر شنیدنی اشتباهی و با همان شکل شنیداری اشتباه،  به دیگران منتقل شده‌اند و سال‌هاست بر سرزبان‌ها افتاده‌اند. بر آن شدم شکل اصلی برخی از این بیت‌ها را که از ذهن خود و هوره خوان‌های کهن سال جویا شده‌ام را یادآور شوم:
یا هومسات بویام یا وَ رِّوَنت
یا گولی بویام اَربان سرونت
شکل درست این بیت چنین است:
یا هومسات بویام یا وَنَرونت
یا گولی بویام ار بان سرونت
واژه ی « ونَروَن « با « سَروَن « به درستی هم قافیه است و از طرفی اصطلاح ونرون به معنای فامیل دور دور با همسایه آرایه‌ی تضاد را به وجود می‌آورد.
کمر کو مخار ریه کم کردیه بَن
بی خم چوزانی مِ خم گیانم سن!
دراین بیت با موسیقی واج آرایی زیبایش که از تک بیت‌های ماندگار ادبیات لکی ست و سال‌هاست به این شکل نادرست خوانده می‌شود، اگر روی مصراع دوم زوم کنیم، « مِ» مفعول است و به شکل ضمیر چسبیده به « گیان»  هم تکرار شده است و این از نظر دستوری به صلاح نیست. شاعری که چنین بیتی را سروده‌است بی‌شک آن‌قدر خام نبوده که دچار این لغزش شده باشد. و اما اصل این بیت به روایت هوره خوانی پیر:
کمرکومخار ریه کم کردی بن
بی خم چوزانی خم نِم گیانم سن
بی‌غم چه می‌داند غم آخرین نم و رمق جانم را گرفته است ؟!
هی لاوه لاوه مرخه کم لاوه
ارّا دویریه کت حالم خراوه
این تک بیت را که سربیت معروفی است، در ترانه‌ای با نام « هی لاوه لاوه» سال‌هاست می‌شنویم. و البته اصطلاح بی اصطلاح « برقه کم» را هم گاهی به جای « مرخه کم» مهمان گوش شادی هایمان نموده ایم.این دو واژه نه تنها هیچ کدام تناسبی از نظر معنا و مراعات نظیر با « لاوه لاوه» ندارند بلکه باعث سستی مصراع اول شده و آن را به دار ابتذال ادبی کشیده‌اند. اصل این بیت این است:
هی لاوه لاوه بخته‌کم لاوه
ارا دویریه کت جرگم کاواوه …
یا در خوانشی: حالم خراوه
با کمی دقت در می‌یابیم که شاعر با این بیت برای بخت خود که در خواب است لالایی می‌خواند و اگر به نمونه‌های اشتباه برگردیم، شاعری را می‌شنویم
که در حالتی اندوه‌بار برای مرغ خود یا برق خود لالایی می خواند!
در تصنیف معروف «بزران» که برخی به اشتباه آن را موسیقی مقامی به حساب می‌آورند و بر حنجره‌ی زنده یاد سقایی به زیبایی تکرار شده است، به این بیت برمی‌خوریم:
دمه‌کت باور دَم دَمانت کم
سرمه عطاری پِر چَمیلت کم
« کم» به معنای کُن در این بیت ردیف است اما هر چه ذره بین توجه را می‌چرخانم قافیه‌ی آن گم شده است و واژه ی « دم دمان « با « چمیل « به هیچ
وجه قافیه نمی شود. اصل این بیت هم‌چنین است:
دمه کت باور دم دمانت کم
سرمه عطاران پر چمانت کم
و در همان تصنیف:
دسمال دست بیلا دوتا بوو
یکی اوریشم، یکی کتان بوو
این بیت با مفهومی شادی‌آور و دعوت کننده به چوپی، نخود آش بیش‌تر ترانه‌های سور ما بوده و هست اما مثل بیت پیشین از درد تیرنبود قافیه می‌لنگد.
و اما درست آن:
دسمال دست بیلا دووان بوو
یکی اوریشم یکی کتان بوو
این که « دووان « به معنای دوعدد با « کتان» هم قافیه است، جای شبهه ای باقی نمی گذارد. شاعر می‌خواهد چوپی گیر « دودستماله» به چوپی در افتد تا
به قول استاد رحمان پور:«توز دِ بازیگه وِریسه، چی روز رم شکار» ترانه‌ی « حوری لار» را باصدای ویژه‌ی زنده یاد مومنعلی جوزی پور معروف به  «مومه» شاید شنیده اید. البته نمی‌دانم این ترانه از خود ایشان است یا قند مکرری ست بر حنجره‌ی زیبای او اما آن چه مد نظر است این که چندسال پیش هنرمند چیره دست کمانچه، آقای فرج علی‌پور، این ترانه را با تلفظ«هاری لو» در کاستی خواندند که هراس آن هست به همین شکل بر زبان‌ها جاری شود… «حوری لار» به معنای حوری پیکر و حوری قامت است که برخی هم به اشتباه آن را به شکل «هاوری لار» می‌خوانند.
از تک بیت‌های لکی در ترانه‌ها که بگذریم، بی‌شک همگی با این تک بیت لری، به گمانم از میرنوروز، آشنایی داریم که:
اَر چِنی مِ سی تونم تو هم بوویتِه
وِ گمون خاطرم لیوه بوویته
این بیت هم از تیر اشتباه قافیه سر به در نبرده که « م « از « لیوه» افتاده است. و اما بهتراست این بیت را به این شکل بخوانیم:
ار چنی مِ سی تونم تو هم بوویته
و گمون خاطرم لیوَم بوویته
از این دست ابیات در ترانه‌های ما کم نیستند که سال‌هاست در کاست‌ها و بیشتر سورها گوش توجه را می آزارند که پرداختن به همه‌ی آن‌ها در حوصله‌ی من و شما و این یک نوشته نمی‌گنجد و بررسی آن‌ها را به حوصله های دیگر و شماره‌های دیگر وا می‌گذارم.

منبع: سیمره