انعکاس روان شناسانهی رنگها در صور خیال سپیده کاشانی
علی اصغر سلطانپور٭– سرویس ادبی: سپیده در زادگاهش،کاشان، شناخت گستردهای را که از انواع گلها، رنگها و معانی آنها، به دست آورده بود، بعداً در اشعارش انعکاس داد. این پژوهش مخاطب را با وسعت آگاهی سپیده از انواع رنگها وتصویر سازیهای خیال انگیز و شاعرانهی او آشنا میسازد. برای دستیابی به هدف یادشده، ابتدا تعداد […]
علی اصغر سلطانپور٭– سرویس ادبی: سپیده در زادگاهش،کاشان، شناخت گستردهای را که از انواع گلها، رنگها و معانی آنها، به دست آورده بود، بعداً در اشعارش انعکاس داد. این پژوهش مخاطب را با وسعت آگاهی سپیده از انواع رنگها وتصویر سازیهای خیال انگیز و شاعرانهی او آشنا میسازد. برای دستیابی به هدف یادشده، ابتدا تعداد رنگها را به تفکیک، از مجموعه اشعار سپیده، استخراجگردید و متناسب با معنی روان شناسانهی آنها، نمونههای مناسب و برگزیدهای از اشعار او را به عنوان شاهد مثال انعکاس رنگها در صورخیال شاعر، برگزیده شد. این بررسی نشان میدهد که سپیده، شاعر خوش قریحه، انواع رنگهای سرخ، سیاه، سبز، سفید، زردوطلایی، آبی و بنفش را بر اساس پیام روان شناسی آنها، در ترکیب صورخیال اشعارش قرار داده است. او به زیبایی توانسته است، با زبان نمادین رنگها، افکار و اندیشه های اعتقادی خود را ترسیم کند. رنگ سرخ و طیفهای مربوط به آن، پر بسامدترین رنگهایی هستند که ۶۰۱ بار در آیینهی تصاویر شاعرانهی سپیده، منعکس شدهاند. سرخ، یادآور رسیدن به هدف والا، نشانِ فداکاری، کوشش و اقدام متهورّانه است. سیاه، در شعر سپیده، بار منفی دارد و نماد ظلم و عزا است. کاربرد رنگ سیاه، به دو شیوهی مستقیم و غیر مستقیم، بعد از رنگ سرخ با ۲۱۹ بار تکرار از پرکاربردترین رنگها، در شعر کاشانی، محسوب میشود.
شفیعی کدکنی در تعریف صورخیال میگوید: « ما خیال را به معنی مجموعه تصرفات بیانی و مجازی در شعر به کار میبریم و تصویر را با مفهوم اندک وسیعتر که شامل هرگونه بیان بر جسته و مشخص باشد.» (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۰: ۱۶ )
«تصویر، که عنصر بنیادین علم بیان است با استعاره، در معنی گستردهی آن و نیز سمبل و اسطوره در آمیخته ست.»(فضیلت،۱۳۹۰ :۲۶)
۱-روان شناسی چیست و چه ارتباطی بارنگهادارد؟
دکتر علیاکبر شعارینژاد بعد از بیان عقاید گوناگون در بارهی علم روانشناسی، آن را چنین تعریف میکند: «روان شناسی عبارت است از: مطالعه و شناخت علمی رفتار و تجربه و فرایندهای ذهنی در ارتباط با محیط، کشف علّتها یا عوامل رفتار و دریافت چگونگی ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار.» (شعاری نژاد،۱۳۷۰ : ص ۴۵)
«روانشناسی نوین «رنگ» و «رنگ ها» یکی از معیارهای سنجش شخصیت به شمار میآیند، چرا که هر یک از آنها تأثیر خاص روحی و جسمی را در یک فرد باقی گذارده و رنگ نشانگر وضعیت روانی و جسمی وی میباشد.» (لوشر،۱۳۹۰: ۷)
۲-تجلی شخصیت شاعر از طریق رنگها
«انسان همواره تحت تأثیر رنگهای محیط خود بوده است. این پدیده همواره علاقه و کنجکاوی بشر را
بر انگیخته است. هنرمندان با قدرت رنگها؛ مهر، خشم، ترس، میلها و عواطف خود را نشان داده اند.» (پناهی،۱۳۸۵: ۵۰) به استناد روانشناسی رنگها، اثر«مارکس لوشر»، میتوان گفت: سپیده، شخصیتی پر انرژی، فعال و با شرایط جسمانی مناسب و دارای ارادهای قوی برای نیل به پیروزی است. او درمجموعه اشعارش از واژه رنگهای سرخ، سیاه، سبز، زرد و طلایی، سفید، بنفش، آبی و مطلق رنگ، به دو شیوهی مستقیم و غیر مستقیم، ۹۹۰ بار، در تصویر پردازی های خود به کار برده است.
۳-رنگ سرخ
رنگ سرخ تحریک کنندهی شور زندگی و قدرت بوده، جایگاهی ویژه را در تصویرسازیهای شعر سپیده، به خود اختصاص داده است. لوشر در کتاب «روانشناسی رنگها» دربارهی رنگ سرخ میگوید:«قرمز یعنی محرّک اراده برای پیروزی و تمام شکلهای شور زندگی و قدرت، قرمز از لحاظ نمادین شبیه خونی است که در هنگام پیروزی ریخته می شود.» (لوشر،۱۳۹۰ : ۸۷)
رنگ سرخ، مؤثرترین عامل آفرینش صورخیال در شعر معاصر است و از دیدگاه روان شناسی، رنگ سرخ نماد خونی است که برای پیروزی و رسیدن به اهداف والا بر زمین، ریخته میشود. بنا بر این رنگ سرخ و خون و طیف های مربوط به آن، با ۵۳۰ بار تکرار، از پر بسامدترین رنگهای به کار رفته، در آیینهی صورخیال سپیدهکاشانی هنر نمایی میکند.
سپیده با انواع رنگها، برای انتقال اندیشههای خود به دیگران، تصاویری گوناگون، آفریده است.از جمله تصویرهای او، ایجاد استعارهی مکنیه تخییلیه، با رنگها است. شمیسا، این نوع استعاره را این گونه تعریف میکند: «در این نوع استعاره، مشبه را ذکر میکنند نه مشبهٌ به را و آن را در دل ضمیر خود معمولاً به جانداری تشبیه می سازند، سپس از صفات یا ملائمات آن جاندار را در کلام ذکر می کنند .» (شمیسا،۵۹:۱۳۹۰)
«استعاره تشبیهی است که یکی از دو سوی آن ذکر نشود و به واسطهی همانندی و پیوند مشابهتی که با معنی حقیقی دارد.» (تجلیل،۱۳۶۵ :۶۳)
«پای گل»: استعاره مکنیه تخییلیه، گل که به شیوه ی غیر مستقیم، همان رنگ سرخ است که به انسانی تشبیه شده، از ویژگی ها و ملائمات این تصویر شاعرانه، تصوّرِ پا برای گل است.
جاری از هر گام او سمبوسه زاری دیگر است | پای گل در می نوردد، راه خاک تیره را |
(سپیده،۱۳۸۹: ۳۴)
دست های سرخ عشق: استعاره مکنیه تخییلیه و ترکیب استعاری«گل های یکتا پیرهن» شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی را به تصویر کشیده است.
با غزالان غزل از دست های سرخ عشق | عطر آن گل های یکتا پیرهن آورده ایم |
(همان: ۸۶)
شاعر، پروانهی خیالش را بر سجادهی گل های سرخ به پرواز درآورده، نیش خار دشمنان دین را بر پیکر شهیدان، رنگ سرخ شهادت، تجسم بخشیده است. شهیدانی که با خون وضو ساختند و با قهقهای مستانه، آستان حضرت دوست را بر همه چیز پسندیدند و با تقدیم جانشان، راه درست زیستن را به همه آموختند.
سجّادهی گلهای سرخ:استعاره از شهیدان گلگون کفن است و با ایجاد شبکه معنایی بین واژههای پروانه، گل سرخ، نیش خار و گل، بر زیبایی تصویر افزوده است.
خلسه پروانه بر سجّادهی گلهای سرخ | بر گل سرخ دل ما نیش خاری دیگری است |
(همان: ۳۴)
سماع سرخ: آرایهی حسّ آمیزی/ سپیده در این تصویرسازی، نهایت اشتیاق رزمندگان، به شهادت در راه خدا را مجسم میکند. تکرار صامت «س» در مصراع دوم، با تکرار آرایهی حسّآمیزیِ«مرگ سرخ»، شهادت را تداعی میکند.
«ذرّه شد در پرتو خورشید جان افروز عشق | سماع ربازان حق از سر گذشت» |
(همان:۴۰)
۴-رنگ سیاه
رنگ سیاه درشعر معاصر ، تحول معنایی یافتهاست و دیگر تداعی کنندهی مشک و زلف نیست. سیاه، معنی منفی پیداکرده، نماد ظلم، ستم، غم و عزا شده است.
رنگ تیره(سیاه) نماد شب، ظلمت، غم، وحشت، اضطراب، رنگ اندوه و مرگ است. این رنگ را رنگ شیطان و اهریمنان دانستهاند و رنگی برای پوشیدگی و رازداری و جنایت و دزدی است. » (نیکوبخت و قاسمزاده، ۱۳۸۴: ۲۱۷)
شاعر، رنگ سیاه را به شیوه مستقیم ۴۳ بار به کار برده است و به شیوه غیر مستقیم با واژه ی«شب» به معنی سیاه، ۱۷۶بار تصویرسازی کرده است. ماکس لوشر رنگ سیاه را بیانگر پوچی و نابودی و اعتراض به وضع موجود می داند. «سیاه، تیره ترین رنگ است و نمایانگر مرز مطلقی است که در فراسوی آن زندگی متوقف می شود. سیاه بیانگر پوچی و نابودی است. انتخاب این رنگ به عنوان رنگ اول، نمایان گر اعتراض به وضع موجود است، اعتراض به وضعی که هیچ چیز در جای خود قرار ندارد». (لوشر،۹۷:۱۳۹۰)
حضور رنگ سیاه، تداعیگر ستم دشمنان اسلام و میهن در دوران حوادث انقلاب و حماسهی دفاع مقدس است. سپیده، هرجا به واژههای شب و سیاهی اشاره کرده، به دنبال آن کلمات سحر، فجر، سپیده وصبح آورده است. امید، در سراسر اشعارسپیده کاشانی بازتاب یافته است.
از این روی او در جای جای اشعارش پس از بیان شب و سیاهی، صبح و دمیدن فجر را نوید میدهد.
«ای ستمگر، بیگناهی جرم ماست! | جرم ما شوریدگان، عشق خداست | |
گر نشستی کاروان را در کمین | رود شب، صبح میآید یقین» |
(همان: ۱۳۷)
کاشانی در شعر زیر، به توصیف شهادت مظلومانهی رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی پرداخته، آن را با تشبیه به صحنهی عاشورا، پیوند دادهاست. رنگ سیاه، هرچند در مصراع «گذشت شام سیه، شد سحر، سپیده برآمد» تداعیگر ظلم و ستم دشمنان وطن است. شاعر با کاربرد الفاظ «سحر، سپیده و فاتحانه» رهایی از ظلم و ستم و امید به آینده را نوید میدهد.
تقارنی است مقدس، در این محرم خونین | که عطر فتح کران تا ز بی کرانه بیامد | |
یزید خطه ی تکریت را ستاره ی هستی | خموش باد که این سان ستمگرانه بیامد | |
گذشت شام سیه، شد سحر، سپیده برآمد | سپیده، غرقه به خون لیک فاتحانه بیامد» |
(همان: ۲۸۹ )
۵-رنگ سبز
شاعر رنگ سبز را ۴۹ بار در مجموعه اشعار خود به کار برده است. توجه شاعر به این رنگ ریشه در اعتقادات مذهبی و شیعی او دارد زیرا سبز نماد تشیع و شعار ائمه ی اطهار (ع)بوده است. «سبز مظهر عقل و ایمان و عقیده و توکل خواهد بود و از این نظر سبز رنگ کمال و تعالی نیز هست، کیفیت اطمینان بخشی رنگ سبز باعث شده، این رنگ به عنوان رنگ رسمی ایمنی (سلامتی) جهان تبدیل شود.» (قاسمی، ۱۳۸۹: ۶۱۴)
لوشر میگوبد:«انتخاب کنندگان رنگ سبز، اصلاح گرانی هستند که مایل به اصلاح شرایط موجود می باشند ولی مهمتر از همه، شخصی که رنگ سبز را انتخاب می کند، مایل است که عقاید خویش را به کرسی بنشاند و خود را به عنوان نماینده اصول اساسی و تغییر ناپذیر معرفی نماید». (لوشر، ۱۳۹۱: ۸۴- ۸۵)
رنگ سبز در منظر شاعر رنگی کاملاً مثبت است. شاعر با کاربرد ترکیب وصفی «آشیان سبز» و تکرار «بندر سبز» بازگشت امنیت، آرامش و آزادی به شهر خرمشهر و برگشت مهاجرین را به تصویر کشیده است.
«ای شهر خرمشهر، ای خاک گهر خیز! | ای سینهی پر آذرت از قصه لبریز | |
سوی تو مرغان مهاجر بازآیند | بر آشیان سبز در پرواز آیند | |
با من بخوان شعر ظفر، ای بندر سبز | شب سر شد و آمد سحر، ای بندر سبز» |
(سپیده،۱۳۸۹ :۱۷۳-۱۷۲)
خضرا درمصراعِ دوم استعاره مکنیه تخیلیه است. شاعر با این تصویر سازی، خضرا را به انسانی تشبیه کردهاست که دامان از ملائمات و ویژگی های آن است.
«زمان بسته است بر بال صبا، افسانهی ما را | که افشان بال، گلباران کند دامان خضرا را» |
(همان:۱۹)
نگاه سبز و یاد سبز: آرایه ی حس آمیزی است. با رنگ سبز، یاد و خاطرهی انسانهای الگو را به تصویر کشیده است.
«ای نگاهت سبز، یادت سبز جایت سبزتر | از تو و یاد تو در من یادگاری دیگر است» |
(همان: ۳۵)
دیار گل و سبزه و صفا: ذکر محل و اراده ی حال و از آن ، مردم ایران را اراده کرده است.
«ای قاصد دیار گل و سبزه و صفا | این کویر سوخته جای بهار نیست» |
(همان: ۳۶)
۶-رنگ سفید (سپید)
سفید (سپید) و نقرهای، ۲۶ بار در مجموعه اشعار سپیده مورد استفاده قرار گرفته است. «سفید از رنگ های بی فام است و به صفحه ی خالی می ماند که داستان را باید روی آن نوشت، سفید نقطه شروع است و نشانگر نوعی رفتار افراطی است.» (لوشر، ۱۳۹۰: ۹۷)
رنگ سفید در شعر کاشانی در اکثر موارد جنبهی مثبت دارد و میتوان از آن به عنوان نمادی از پیروزی، آزادی و برابری در تقابل با سیاهی و ظلمت، نام برد. امید به تحولات سیاسی و اجتماعی، باعث به کارگیری واژه های صبح و سحر و رنگ های روشن، شده است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) در بارهی رنگ سفید فرمودهاند:« خداوند بهشت را سفید آفریده و سفیدی از همهی رنگها پیش خدا، محبوب تر است.»(نهج الفصاحه، ۱۳۶۶: ۱۴۱)
زنبق سپیده: استعاره از پیروزی انقلاب اسلامی بر ظلمت طاغوت است. او با ترکیب وصفی زنبق سپیده ، امید به ظهور موعود(عج)را به تصویر کشیده است.
نسیم نور، ز اقصای شب وزید، بیا | شب گلایه به شام دگر کشید، بیا | |
به روی چشمه ی شب، زنبق سپیده شکفت | ستاره پر زد و از آسمان پرید، بیا |
(همان :۲۷)
در مثنوی «گل صحرای خمین» طلوع انقلاب اسلامی، تجلی یافته است.
«دلو ماه آمد و در آب نشست | شیشه ی شام سیه فام شکست | |
سر زد از جنگل شب، نور امید | سر کشید از همه سو صبح سپید» |
(همان: ۱۵۵)
رنگ سفید زنبق در دلالتی نمادین بیانگر مفاهیمی چون: پیروزی، آزادی و امید به آیندهای روشن است:
«رود زرفشان خورشید از شکاف شب، روان شد/ این پگاه زرفشان مبارک/ این طلوع جاودان مبارک/ این بهار بیخزان مبارک/ زنبق سپیدهدم شکفته/ نکهت ظفر در آن نهفته»(همان:۴۸۴)
۷-رنگ زرد و طلایی
سپیده، با رنگ زرد و طلایی ۲۸ بار تصاویر شاعرانهاش را رنگ آمیزی کرده است.
«زرد از لحاظ نمادین شباهت به گرمای دلپذیر نور آفتاب، روحیه شاد و خوشبختی دارد. ادراک حسی آن، طعم تند دارد، عنصر عاطفی آن را زنده دلی امیدوار کننده، تشکیل می هد». (لوشر ۹۱:۱۳۹۰)
غالباّ، معانی رنگ زرد در اشعار کاشانی عبارت است از:مرگ، غم، ظلم و ستم، ناامیدی، حزن و اندوه و رنج، بهکار رفتهاست. «رنگ زرد به پاییز و افتادن برگها ازدرخت و نیز به فریب و دروغ اشاره دارد، چنانچه رمز ضعف و نیرنگ نیز میباشد.»(الزواهره،۲۰۰۸: ۱۱۹)
سپیده، در شعر زیر با آرایه حس آمیزی«شتاب زرد»، «رقص نرم» و همنشینی واژگانی چون «باد وحشی، از جا کند و پایان داد» تصویری از فضایی حزنانگیز و مرگ و شهادت را تجسم می کند.
فریاد باد وحشی از جا کند | گهوارههای قرمز گل را | |
در یک شتاب زرد پایان داد | شاخه، رقص نرم سنبل را |
(همان: ۳۵۴)
۸-رنگ آبی
رنگ آبی به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم، در مجموعه آثار سپیده، ۱۲ بار به کار رفتهاست و آرامش را به ارمغان میآورد. «رنگ آبی از نظر سمبلیک، شبیه به آب آرام، خلق و خوی آرام، طبیعت زنانه و روشنی و درخشش یک کتاب خطی است. ادراک حسی آن طعم شیرین دارد. محتوای عاطفی آن ملایمت بوده است». (لوشر، ۷۹:۱۳۹۰) «آبی رنگی است درونگرا، که خداوند، آن را برای تسکین و آرامش ناراحتیها، رنجها، خستگیها و نا به سامانیهای زندگی روزمرّه، بر فراز کرهی خاکی آفریده است. » (قاسمی، ۶۱۳:۱۳۸۹)
کجاوهی آبی: استعاره مصرّحه از آسمان است. شاعر با این تصویر استعاری، امید و آرامش را نوید میدهد.
«خورشید در کجاوه ی آبی غروب کرد | نقش دو صد امید به همراه آب رفت» |
(همان: ۳۴۷)
نازنین نیلوفران: استعاره از شهیدان
«ریشه در خون داشتند آن نازنین نیلوفران | فتنهی پاییز بین با دشت نیلوفر چه کرد!» |
(همان :۴۷)
۹-رنگ بنفش
بنفش، رنگ آسمانی صاف است. شاعر در اشعار خود، ۱۴ بار با این رنگ تصویرسازی کرده است. لوشر در مورد رنگ بنفش میگوید: «شخصی که رنگ بنفش را ترجیح میدهد، خواستار دست یافتن بر یک رابطه «جادویی»است. او نه فقط میخواهد که به خودش عظمت بدهد، بلکه در عین حال خواستار افسون شادمانی دیگران است.» (لوشر،۱۳۹۰: ۹۴)
شاعر با رنگ بنفش، به شیوهی غیر مستقیم استقبال از محبوب را به تصویر کشیده است.
«سپیده وار بخندم، اگر به دیدنم آیی | بنفشه چینم و بر دامن رهای تو ریزم» |
(همان :۸۴)
با بررسی انعکاس روانشناسانهی رنگها در صور خیال مجموعه آثار سپیده کاشانی به این نتایج دستیافتیم، که سپیده، شاعر خوش قریحه و نیکوپرداز، با زبان نمادین و روانشناسانهی رنگها، به دو شیوهی مستقیم و غیر مستقیم، افکار و اندیشههای اعتقادی خود وصحنههای گوناگون دفاع مقدس ایران را به تصویر کشیده است. رنگ سرخ و طیفهای مربوط به آن، نماد پیروزی و شهادت در راه خدا و اهداف والای انقلاب اسلامی است و از پربسامدترین رنگها در تصویرسازیهای او محسوب می شود. سیاه و زیر مجموعههای آن، به معنای منفی و سنبل ظلم و عزا است. رنگ سیاه بعد از سرخ، رتبهی دوّم را به خود اختصاص داده است. رنگ سبز، به عنوان نماد تشیّع و شعار ائمهی اطهار(ع) است. رنگ سفید در شعر سپیده، در اکثر موارد جنبه¬ی مثبت دارد و نماد پیروزی، آزادی و در تقابل با سیاهی و ظلمت، قرار دارد. رنگ زرد، در شعر او، به معانی مرگ، غم، نا امیدی آمده است. او با رنگ اسرار آمیز و با شکوه ارغوانی؛ جاذبهها، زیباییها و ظرافتها را بیان کرده است. رنگ آبی هم در شعر سپیده، خلق و خوی آرام و طبیعت زنانهی او را نشان میدهد.
-فهرست منابع و مآخذ
الف)کتاب ها
قرآن مجید
۱-اصلانی، محمد رضا (۱۳۹۰) لاله کویر – زندگی نامه داستانی سپیده کاشانی – تهران، انتشارات سوره مهر.
۲-تجلیل، جلیل(۱۳۸۵) معانی و بیان، تهران،مرکز نشر دانشگاهی
۳- الزواهره، ظاهر محمد هزاع (۲۰۰۸م)، «اللون و دلالاته فی الشعر»، الشعر الأردنی نموذجاً، عمان- دار الحامد، الطبعه الأولی.
۴-شفیعی کدکنی، محمد رضا (۱۳۷۰) صور خیال در شعر فارسی، تهران، انتشارات آگاه.
۵-شعاری نژاد، علی اکبر (۱۳۷۰) روان شناسی عمومی «جلدچهارم»، تهران، انتشارات توس.
۶- شمیسا، سیروس (۱۳۸۱) بیان و معانی، تهران، انتشارات فردوس
۷-علوی مقدم، محمد، اشراف زاده (۱۳۸۴) معانی و بیان، تهران، انتشارات سمت
۸-فضیلت، محمود (۱۳۹۰) زبان تصویر، تهران، انتشارات زوار
۹- قاسمی، ریحانه، (۱۳۸۹)، «قرآن، تبیین آیات الهی با بهرهگیری از زبان رنگها»، قم، انتشارات دارالقلم.
۱۰- کاشانی، سپیده (۱۳۸۹) مجموعه آثار، تهران، انتشارات موسسه انجمن قلعه ایران.
۱۱-کزازی، میر جلال الدین(۱۳۸۷) زیبا شناسی سخن پارسی(بیان)، تهران، انتشارات نشر مرکز
۱۲- لوشر، ماکس ( ۱۳۹۰(روانشناسی رنگ ها، ترجمه ویدا ابی زاده، تهران انتشارات درسا.
٭ کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی/ دبیر آموزش و پرورش کوهدشت
درود براستاد اخلاق سلطانپور دوست داشتنی.بسیارزیبا وپرمحتوا بود امید که همیشه سرافراز باشید
[پاسخ]
جناب آقای نورمحمدی عزیز از لطفتان سپاسگزارم.
[پاسخ]
خداقوت وخسته نباشی به دایی عزیزومهربان ومعلم شایسته که همیشه ودرهمه حال یک رنگی وصداقت رافراموش نمی کند.
[پاسخ]
باید به شما خسته نباشید و خدا قوت گفت که در بهزبستی به افراد کم توان و ناتوان تحت پوشش آن اداره صادقانه خدمت می کنید. ممنون
[پاسخ]
باسلام چکیده این مقاله از نظر آرایه های ادبی برای ما دانش آموزان ،آموزنده است اما کاش نتیجه آن را می نوشتید.
[پاسخ]
درود خدا بر شما دانش پژوه عزیز، حق با شماست، این یادداشت چکیده ای از یک مقاله ی ۲۵ صفحه ای است، بنابر این نتیجه ی آن از قلم افتاده است. اگر مدیرمسئول و سردبیر محترم سایت موافقت کند، نتیجهی آن را به صورت کامنت ، برای درج در ادامه ی همین چکیده ارسال خواهم کرد. موفق باشید
[پاسخ]
استاد گرانقدر جناب آقای سلطانپور مطلب بسیار زیبا و علمی بود
[پاسخ]
جناب آقای عبدالهی عزیز از لطفتان سپاسگزارم.
[پاسخ]
باسپاس ازهمکارگرامی جناب سلطان پور که به خوبی حق مطلب رابیان کردند
[پاسخ]
من هم از عنایت جناب عالی تشکر می کنم. خداوند همه دبیران ادب فارسی را در ترویج زبان و ادب فارسی موفق بدارد.
[پاسخ]
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی . مطلب فوق ، بسیار شیوا و زیبا و علمی بود . با خسته نباشید خدمت جناب آقای سلطانپور .
[پاسخ]
با سلام و تشکر از محمد جواد عزیز که از دانش آموزان زرنگ و ان شاء الله با آینده درخشان است.
[پاسخ]
با سلام . خیلی متشکر
[پاسخ]