حمله یک بی هویت به هزاران سال هویت

فرشید گراوند- کشکان: در پی توهین و هتاکی یک شخص بی هویت با لاابالی گری فرهنگی و بی تربیتی هنری به تمامیت فرهنگ و هویت قوم بزرگ و تاریخ دار لک، چند روزیست در فضای مجازی احساسات مردم لک زبان و حتی دیگر فرهنگ های همجوار برانگیخته شده است. در این باره تأمل بر روی […]

سیبر-۳۰۲x400

فرشید گراوند- کشکان: در پی توهین و هتاکی یک شخص بی هویت با لاابالی گری فرهنگی و بی تربیتی هنری به تمامیت فرهنگ و هویت قوم بزرگ و تاریخ دار لک، چند روزیست در فضای مجازی احساسات مردم لک زبان و حتی دیگر فرهنگ های همجوار برانگیخته شده است.

در این باره تأمل بر روی نکاتی حائز اهمیت است؛

ابتدا لازمست با یک بیت شعر به قداست و اهمیت هنر اشاره ای داشته باشیم که توسط این شخص خدشه دار شده است؛

غیر از هنرکه تاج سر آفرینش است/ دوران هیچ منزلتی ماندگار نیست

هنر واژه ایست به معنی هرآنچه که دارای فضیلت و کمالاتی است و در بیان افکار و احساساتی که با تفریح و لذت نیز همراه می باشد،دارای نقش بسیار درخور توجهی است و می تواند در یادگیری و آموزش و پرورش و رشد شخصیت افراد جامعه، بهبود رفتارهای اخلاقی و اجتماعی و رها شدن فشارها و تعارضات روانی در خود هنرمند و مخاطبان اش و به عبارتی بهداشت روانی جامعه، نقشی بی بدیل داشته باشد؛ چنانکه قطعه شعری زیبا و پرمعنی می تواند عواطف آدمی را تحت تأثیر قرار داده و وجدان خفته را بیدار سازد و حیات را در نگاهش جلوه ای دیگر بخشد و گرایش ویژه ای را در وی ایجاد و تقویت نماید تا به رفتارش شکل بخشد و آنرا در جهت هدف هایی مشخص سوق دهد، قطعه ای موسیقی هم می تواند به سهم خود،احساسات ویژه ای را بارور سازد و به انسان شور و حرکت بخشد و گاه توأم شدن شعری مطلوب با آهنگ و صدایی دلنشین،همراه با موسیقی مناسب،می تواند سرودی جذاب و مفید را عرضه نماید که برای توده ی جامعه،از تأثیری عمیق تر و کارآمدتر برخوردار باشد،اما این خواننده نمای بی هنر بوی ازین همه کرامت و ویژگی نبرده است.
وقتی واژه ی هنرمند می آید حامل همان ارزش هایست که قرب و منزلت یک شخص را در بین مردم به لطف آن داشته های هنری اش بالا می برد، نمونه اش اساتید سنتی موسیقی ایران و لرستان است که هنرشان در دنیا آقایی می کنند و همگان را مات و مبهوت و ستایشگر زیبایی هنری خویش کرده اند.
در یک مقایسه ای که البته شایسته و جایز هم نیست، انسان ناراحت می شود یک فرد نادان و زبون به اسم هنر و در لباس هنرمند و با چرند و پرند خوانی این قداست را از “عرش به فرش” تخفیف داده و حقیرانه با منزلت واقعی هنر و هنرمند راستین مبارزه کند.

نکته دوم اینکه این شخص به خودی خود برخلاف زشتی کارش آنقدر اهمیت ندارد که با فوکوس جامعه،عمل اش بزرگ و برجسته شود،زیرا بعضی افراد هنگامی در کانال مشروع توانایی پیشرفت و معروف شدن و عرض اندام خویش را ندارند با فرومایگی تمام می پندارند با فحاشی و توهین به گروهی می توانند مقرب و محبوب درگاه گروهی دیگر شوند اما این نادان در این مورد نیز برداشت اش اشتباه بوده است، زیرا قوم لک نه تنها با هیچ یک از اقوام ایرانی کدورت و دشمنی نداشته بلکه با بسیاری از فرهنگ های مجاوراش پیوند خورده و اشتراکات زیادی دارد و از قضا نه تنها هیچکس برای این شخص کف و سوت نمی زند بلکه همه ی هموطنان توهین به لک را توهین به هر ایرانی می دانند و این حرکت زشت و بی مایه را محکوم می کنند.

جنبه ی دیگرمسئله،نشانه رفتن فرهنگ و هنر یک سرزمین با ابزار “موسیقی رکیک” به “موسیقی اصیل”چندین هزارساله این سرزمین است که تنها یک گوشه ی غنایش با داشتن دو سبک مجزای عزا و شادی، در تاریخ یکتایی و سروری می کند.

اکنون که سعی در ایجاد اختلاف بین لرها و لک ها و قومیت گرایی آنهم در عصری که تمامی مرزهای دنیا در حال کمرنگ شدن و برداشته شدن و تبادل فرهنگی به جای تقابل فرهنگی ست همگان می دانند بایست از داشته ها و توانمندهای هم استفاده کرده و مسیر رفاه و آرامش بشریت را هموار سازند.

همانطور که گفتیم این شخص به خودی خودش ارزش توجه و حساسیت ندارد اما اینکه این شخص چرا ابزاری شده تا موجبات تنش قومیت ها را فراهم سازد، جای تامل دارد!!

مردم این دیار خودشیفتگی و توهم تکامل فرهنگی ندارد و اگر آموزش و انتقادی هم در جهت نیل به مدنیت از سوی یک قشر با فرهنگ در هرکجایی دنیا ارائه شود،با جان دل پذیرفته و درصدد اصلاح نواقصی که حاصل محرومیت های اقتصادی و منطقه ای و نبود آموزش بوده است، بر می آیند ولی این روش فحاشی و توهین آنهم از سوی یه شخص بی هویت و نانجیب را هرگز نمی پذیرند.

مردم سرزمین لک جزم اندیش نبوده و نیستند اما در تاریخ چندین هزار ساله ایران در برابر حملات و برچسپ های ناروای مختلفی ایستادگی کرده و هرگز هویت و فرهنگ خویش را با اینچنین ضربه های نباخته و به بی راهه نرفته اند.
امثال این چنین آفت های فرهنگی در درازای تاریخ همیشه وجود داشته اما چون ریشه ای و واقعی نبوده،بسرعت محکوم و مهتوم شده است.
جالب اینجاست اینچنین بی اخلاقی هایی باعث می شود همبستگی مردم بیشتر و محکم تر شود و برجستگی های فرهنگی و داشته های هنری سر برآورده و قامت خویش را به این فحاشان حقیقر نشان دهند.

مردم میدانند توهین به هر قوم و فرهنگی محکوم است و هویت ملی و ایرانی در گرو پاسداشت و تقویت هویت های قومی آن مرز و بوم است و هرگاه هویت یک قوم تخریب شود بدون شک هویت ملی بصورت یکپارچه آسیب می بیند و تنها هم افزایی قومی-فرهنگی مجموعه ای منسجم از یک هویت ملی را تولید می کند.

در نتیجه آنچه مهم است، توهین و تخریب های است که آگاهانه یا ناآگاهانه توسط یک تیم بی هویت زیر زمینی انجام شده و قوم خویشتن دار و هوشمند لک هرگز به این آتشی که هر از گاهی در گوشه و کنار،توسط اشخاصی که خود هیچ وابستگی فرهنگی و تعلق و تعهدی به وطن ندارد افروخته می شود،تا مردم ایران با قومیت های مختلف به آن دامن بزنند،که خوشبختانه سطح شعور اجتماعی مردم خیلی بیشتر ازین حرف ها هست که با جبهه گیری و هویت طلبی جداگانه و خودخواهانه و مقابله با کسی که نه ارزش تقابل و نه وزنی برای دشمنی دارد و نه هیچ گروه مردمی حامی و مدافع آن باشد،روان خویش را آشفته کنند..

اما مطالبه ما اینست؛ در ایران حاکمیت قانون برقرار است و قانون نیز وظیفه و تعهد دارد در برابر این هتاکی و توهینی که به یکی از اقوام اصیل و صاحب تمدن ایران شده است،شدیداً واکنش نشان دهد و مجریان قانون با شخص هتاک از هر تباری که باشد برخورد قانونی کنند تا دیگر کسی اینچین قسمتی از مردم ایران زمین را به سخره نگیرد و با این عمل ضد فرهنگی موجباب برافروخته شدن آتش تفرقه های قومی و نژادی را در ایران فراهم نسازد.