پاسخ اسفندیارپور به جوابیه اسماعیل دوستی

توضیح: به دنبال انتشار مصاحبه چالش برانگیز فرج الله مؤمنی روستایی در فضای مجازی و پاسخ توأمان اسماعیل دوستی به آن و مصاحبه اواخر سال ۹۴ علی اصغر اسفندیارپور، این بار باز اسفندیارپور در مقام پاسخگویی به جوابیه اسماعیل دوستی برآمده است. پایگاه خبری کشکان به عنوان رسانه ای رسمی و مستقل ضمن اعلام این […]

IMG_7976

توضیح: به دنبال انتشار مصاحبه چالش برانگیز فرج الله مؤمنی روستایی در فضای مجازی و پاسخ توأمان اسماعیل دوستی به آن و مصاحبه اواخر سال ۹۴ علی اصغر اسفندیارپور، این بار باز اسفندیارپور در مقام پاسخگویی به جوابیه اسماعیل دوستی برآمده است.

پایگاه خبری کشکان به عنوان رسانه ای رسمی و مستقل ضمن اعلام این دیدگاه که موافق ادامه روند کنونی گفت و گوی شخصیت های سیاسی اصلاح طلب لرستان نیست، مطابق ماده ۲۳ قانون مطبوعات نسبت به انتشار این جوابیه اقدام می نماید.

همچنین مطلب حاضر بنا به تکلیف قانونی فوق در این رسانه منتشر می شود و مدیرمسئول و تحریریه کشکان خود را از پاسخگویی و مسئولیت حقوقی در خصوص صحت و سقم مطالب اظهار شده مبرا می دانند. به ویژه در بحث نتیجه انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه کوهدشت و رومشکان با توجه به اظهار نظر صریح شورای محترم نگهبان مبنی بر تأیید صحت و سلامت انتخابات در این حوزه، این نهاد محترم و اساسی در شاکله نظام مقدس اسلامی را واجد صلاحیت اظهار نظر در این خصوص دانسته و نظر اشخاص حقیقی و شخصیت های سیاسی در این موضوع را فاقد ارزش حقوقی و قانونی می دانند.

———————————————————–

برادر محترم جناب آقای اسماعیل دوستی-سلام علیکم:

اجازه بفرمائید بعنوان “ذکر” ، چند نکته کوتاه و اثباتی  یادآوری شود هر چند ممکن است با سیاست و عرف جاری مطبوعات همسویی نداشته باشد و ان شاءالله تصور عصای نصیحت به دست گرفتن از آن استنباط نشود.

۱- آقای مومنی مجددا” در صدد جوابیه بر آمده و به تعبیر خودشان ؛ ریز و درشت را مطرح کنند که ضمن مخالفت، عرض کردم:

این نوع مباحث فی مابین مخصوصا جدل بین حضرتعالی و آقای دوستی، ره بجایی نمی برد زیرا بر اساس تعلیمات قرآن و سخن عارفان دنیا در مقابل آخرت، دنیایی کدر و مه آلود می باشد، بدیهی است در فضای کدر حقایق را می توان به آسانی قلب و وارونه جلوه داد.

در تاریکی شب ، فلز قلب و بدلی با طلای ناب فرقی ندارد لذا “قلب” خود را با زر برابر دانسته و به او پهلو می زند که حقیقت اصلی من هستم نه شما. از طرفی طلا منتظر می ماند که روز روشن فرا رسد و با زبان حال به او می گوید بمان تا روز آید و قضیه فاش شود.

قلب پهلو می زند با زر به شب                   انتظار روز می دارد ذهب

با زبان حال، زر گوید که، باش                 ای مزور، تا برآید روز فاش

جالب است که قرآن کریم از این اختلافات آشکار و پنهان به کرات خبر می دهد.(۱)

در قرآن آمده است که در روز قیامت نمی توان دروغ گفت، نه اینکه با اراده دروغ نمی گوییم، بلکه نمی توانیم دروغ بگوییم چون، همانند شیشه های بلوری تا اعماق جان انسان آشکار و شفاف است (یوم تبلی السرائر) در صورتیکه در دنیای کدر می توان دروغ گفت ، به تعبیر عامیانه دروغ گفتن در این دنیا فیوز ندارد که بپرد..

۲- چه بخواهیم و چه نخواهیم به گواه و اعتراف صاحب نظران سیاسی-اجتماعی در هیچ برهه زمانی اتحادی این چنین میمون و مبارک بین قاطبه مردم و جوانان در منطقه آن هم بر مبنای رشد فکری و تمرین و ارتقاء دموکراسی، با سازوکاری مدنی بوجود نیامده که نه تنها سرآمد استانی بلکه نمونه ای کشوری ایجاد شده بود و شاهد این مدعا انتقال حدود پنجاه هزار رای از فردی به فرد دیگر در ظرف زمانی کمتر از یک هفته می باشد.
این حرکت دو نکته را به بنده و حضرتعالی متذکر می شود ، یکی اینکه امروز در “عصر انفجار اطلاعات”و فضای باز سیاسی  زندگی می کنیم و دیگر آنکه باید بدانیم زمان قهرمان و قهرمان پروری رخت بربسته و خاک بشر دیگر اسطوره پرور نیست. امروز در مقابل عقول رشید مردم مخصوصا نواندیشان فرهیخته این مقوله جایگاهی ندارد.

۳-چه بخواهیم و چه نخواهیم فرج اله مومنی روستایی یک واقعیت است، همانطور که حضرتعالی هم یک واقعیت می باشید.

مومنی فردی است برخاسته از یک خانواده شناخته شده و خوشنام با بهره هوشی بالا که شما پیشینه ایشان و خانواده اش را از بنده بهتر می دانید، از ویژگی های شخصیتی اش صداقت، شجاعت و خدوم بودن است. او همرزم برادر شهیدش بعنوان آرپی جی زن، در خط مقدم جبهه، رزمنده ای دلاور و فداکار بود و صد البته امروز هم در خدمتگزاری به مردم رنجدیده آن دیار حریصانه عشق می ورزد. بنابراین بکار بردن تعابیری مثل حسود، کاذب، انحصارطلب و… به فردی که عمری صادقانه در خدمت نه تنها مردم بلکه زمینه ساز آرای جنابعالی، آقای سوری، بنده و… بوده هم بار حقوقی دارد و هم در شان حضرتعالی نمی باشد. شاید جرم نا بخشودنی ایشان ثبت یک بار کاندیداتوری در پرونده شان باشد آن هم با هزاران اما و اگر، از جمله مخالفت شدید حضرتعالی با ایشان!

در مورد مسئله مالی، مستحضر هستید خانواده پدری ایشان قبل از انقلاب و ابتدای انقلاب در مقایسه با دیگران نسبتا متمکن زندگی می کردند ولی اینجانب جهت تنویر افکار عمومی شهادت می دهم در حال حاضر معاشی ساده، متعارف و همسطح مردم معمولی دارند و اگر بخواهند مشکل مالی خانواده شان را حل کرده و ادای قرض نمایند وضعی پایین تر از این خواهند داشت. برادر قاضی شان که در صداقت قضایی نقطه کوری ندارند بعد از ۳۰ سال خدمت نتوانسته است یک واحد ساختمانی در تهران و یا جاهای دیگر داشته باشد! برادر دیگر که متاسفانه مورد بی مهری شما قرار گرفته چهره ایست ملی، با صداقت، شجاع و در عین حال اهل تحلیل و منتقد که با توجه به حکم قضایی تاوانش را هم پرداخته است و امروز با سرافرازی زندگی می کند. اینجانب اطلاع موثق دارم از مراکز علمی سیاسی خارج از کشور به کرات دعوت می شوند ولی علاقه به نظام و مملکت را بر رفاه شخصی ترجیح داده و جواب رد می دهند. بنابراین جملاتی مثل تحریم انتخابات (ایشان در همان زمان در ستاد یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری مسئولیت و فعالیت داشتند)، به کام اصولگرایان کار کردن و … نسبت به ایشان  نهایت کم لطفی است. انتظار می رفت با توجه به لرستانی بودن او حداقل تعصبی نشان می دادید!! و اما برادر شهیدشان که امروز از او نه نامیست و نه نانیست و نه نشانی، به گواهی همرزمان همراهش قبل از عروج و شهادتش در رویارویی بعثیون متجاوز فریاد مرگ بر صدام و درود بر امام خمینی سر می دهند (فضل الله مجاهدین علی القاعدین اجرا” عظیما).

۴_ جناب آقای دوستی، قلم و زبان شمشیر دو لبه ای هستند که از هر دو طرف برندگی دارند. مثلا در تقابل حرف شما که می فرمایید شما چکاره استان هستید که دخالت می کنید؟ ایشان هم ابراز می دارند، چگونه است مدیران استان را به خود منتصب کردن، با آقای مقیمی در مورد فرماندار معزول لابی کردن و … بر شما منع نیست ولی بر دیگران نامشروع و ناخوشایند است! در صورتی که لابی گری جهت انتصاب مدیران توسط احزاب، گروه ها و شخصیت های سیاسی در کشور ما امریست مرسوم.  اگر بناست دخالت نشود برای همگان است حتی نماینده مجلس هم حق دخالت در عزل و نصب ها را ندارد. ایشان باید وظیفه قانونگزاری را انجام داده و نظارت کلان کشوری داشته باشد.

نکته دیگری که همواره مرا رنج می دهد و دوست دارم در موقع مقتضی اینجانب را قانع فرمایید این است که هر بار در جلسات عمومی و خصوصی ای که با هم داشتیم یادآور می شوم که در انتخابات شما،  با اینکه خود در حوزه دیگر کاندیدا بودم ولی با سرعتی ملایم همراه مردم برای پیروزی تان تلاش کرده و فرج مومنی و مرحوم جانمحمد با کوششی مضاعف کار می کردند ولی باز هم در نوشتار وگفتارهای تان تکرار می فرمایید اینان با من نبودند! هرچه فکر می کنم علت این تبری را نمی فهمم!!!

۵- و بالاخره چه بخواهیم چه نخواهیم مردم رنجدیده کوهدشت بعد از انقلاب تا کنون در حوزه سیاسی حداقل ۲ مقطع تاریخی تلخ را تجربه کرده اند:

الف) سه بار ابطال انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوره دوم و سوم:

آری سه بار آرای گرم و پراحساس  مردم این سامان مقبول شورای محترم نگهبان نیافتاد که جنابعالی هم در آن برهه شریک غم مردم بودید. متاسفانه از این نظر هم رکورد کشوری را برایمان ثبت کردند، یعنی هیچ حوزه انتخابیه ای از کشور این چنین دچار معضل سه بار ابطال انتخابات قرار نگرفت تا جائیکه در دور سوم مجلس شورای اسلامی در کشور تنها شهرستانی که از نعمت نماینده محروم گردید، کوهدشت بود.

ب) مقطعی که خیلی اسف بارتر می باشد، غارت آراء مردم در انتخابات مجلس در هفتم اسفندماه سال ۱۳۹۴ بود؛ به اعتراف ناظران اعم از مخالف و موافق، در مقابل چشمان حیرت زده ده ها هزار نفر مرد و زن آن هم در روز روشن، به تعبیر مقام معظم رهبری حق الناس را به تاراج دادند.

امروز در هر دادگاه و محکمه قضایی حاضر شویم با قطعیت تام تمام به سبک و سیاق ریاضی که گالیله در محاکم کلیسا از حرکت زمین دفاع کرد، اعلام می داریم:

“ای زمین تو متحرک هستی،  و ای آراء مردم کوهدشت و رومشکان به تاراج و غارت رفتی!!!!”

توصیه ای اخلاقی:

در پایان به عنوان برادری که از نظر سنی تجربه ای هر چند اندک بیش از شما دارد، توصیه ای موکد دارم. اگر سودای هدایت و رهبری منطقه در سر دارید و می خواهید در قالب یک چهره ملی انجام وظیفه نموده و فعالیت سیاسی را در کنار رفاه شخصی داشته باشید باید اسباب و ابزار آن را هم تحصیل فرمایید.

یا مکن با پیل بانان دوستی / یا بنا کن خانه ای در خور فیل

یکی از اساسی ترین صفت در این مولفه، بزرگواری، صبر و شرح صدر می باشد(الم نشرح لک صدرک). این امر آنقدر از اهمیت برخوردار است که در فرهنگ و معارف ما آن را بعنوان سر در بدن تشبیه کرده اند.
صبر و امید و فداکاری و ایمان درست                   چون به هم دست دهند سد سکندر شکنند

برادرم اگر قبول بفرمایید شروع این مباحث و نامه نگاری ها از بهمن ماه ۱۳۹۳ توسط حضرتعالی آغاز گردید در آن  مصاحبه ضمن این که خود را در صدر نشانده و ماها را متهم به تندروی کرده و دیگران را مورد بی مهری قرار داده بودی که این موضع با مقوله صبر و هدایت جامعه همسویی ندارد.
خداوند به همه ما توفیق شفاف بودن در دنیای کدر و رستگاری در آخرت عنایت فرماید تا ضمن حفظ آبروی انسان ها که از کعبه مقدس تر است، بیش از این بر روی آتش بر افروخته آن سامان نفت نریزیم.

————————————————————-

(۱) و لا یزالون مختلفین (در دنیا اختلاف ها همچنان ادامه دارد) سوره هود آیه ۱۱۸

لا تخفی منکم خافیه (در قیامت هیچ چیز از شما مخفی نمی ماند)