ایران در سالی که گذشت!
رضا بهرامی* سال ۹۴ با تمامی فراز و فرودهایش رو به پایان است. سالی مملو از رویدادهای تلخ و شیرین و صد البته عبرت آموز که بی شک تجزیه و تحلیل آن ها می تواند ایران و ایرانیان را به حالی احسن در سال پیش رو رهنمون سازد. در این میان نگاهی اجمالی و گذرا […]
رضا بهرامی*
سال ۹۴ با تمامی فراز و فرودهایش رو به پایان است. سالی مملو از رویدادهای تلخ و شیرین و صد البته عبرت آموز که بی شک تجزیه و تحلیل آن ها می تواند ایران و ایرانیان را به حالی احسن در سال پیش رو رهنمون سازد. در این میان نگاهی اجمالی و گذرا به برخی از محوری ترین مقوله ها هم چون: سیاست، اقتصاد و فرهنگ در سالی که گذشت، برآوردی کلی و البته نزدیک به واقعیت از واقعیات جامعه ی ایران فرا روی علاقه مندان خواهد نهاد.
سیاست داخلی؛ نه به رادیکالیسم!
بی تردید انتخابات هم زمان پنجمین دوره ی مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی در فرجامین ماه زمستان امسال را باید مهم ترین رویداد در عرصه ی سیاست داخلی ایران نامید. انتخاباتی که هر چند در هفتم اسفند ماه برگزار شد اما با این حال آمادگی احزاب و گروه های سیاسی برای شرکت در این ماراتن به ماه ها قبل باز می گردد. در این میان اصلاح طلبان که از خرداد ماه ۹۲ بدین سو پروسه ی بازگشت تدریجی به حاکمیت را کلید زده بودند، با امید فراوان به تایید صلاحیت نیروهای شاخص شان و متعاقب آن حضوری پررنگ و موثر در عرصه ی انتخابات، وارد صحنه شدند. امیدی که البته با رد صلاحیت گسترده و تا حدودی غیرمنتظره ی چهره های کلیدی اصلاح طلب رنگ باخت. با این حال اما گفتمان اصلاح طلبی با یک هنرنماییِ سیاسی تمام عیار و با ائتلاف با میانه روها، چاره ی کار را نه به سان انتخابات مجلس شورای اسلامی ۹۰ در عدم حضور که در حضور فعال و هدف مند در انتخابات دید. حضوری که نتایج تاریخی آن حتا بسیار فراتر از انتظار تئوریسین های اصلاح طلب رقم خورد و عدم راه یابی وزنه های مشهوری هم چون: آیت الله محمد یزدی و آیت الله محمدتقی مصباح یزدی به مجلس خبرگان پنجم و ماندن چهره های سرشناس اصول گرا نظیر: غلامعلی حداد عادل، احمد توکلی، الیاس نادران، مهرداد بذرپاش، مهدی کوچک زاده و …پشت درهای بهارستان را به دنبال داشت. در این میان ناگفته پیداست که یکی از بزرگ ترین درس های انتخابات امسال چیزی نبود جز پذیرش صندوق رای به عنوان تنها کانال مشروع اعمال تغییرات دلخواه توسط افکار عمومی جامعه ی ایران و تثبیت واقعیت بی اثر بودن کنش هایی هم چون تحریم.
با این حال و با وجود موفقیت جبهه ی اعتدال در پس زدن تندروها نباید از ضرورت کلید خوردن تحولات اساسی در وزارت کشور چشم پوشید. این وزارت خانه که به عنوان تخصصی ترین نهاد وزارتی در عرصه ی سیاست داخلی شناخته می شود، در روزهای آغاز به کار دولت یازدهم به طیف منتسب به رییس پارلمان سپرده شد. معامله ای که بسیاری بر این باورند برای همراهی اصول گرایان میانه رو با دولت در صحنه ی سیاست بین الملل – به ویژه پرونده ی هسته ای – رقم خورد. با این حال و متعاقب انتخابات مجلس امسال که پررنگ تر شدن احتمال تمدید حضور حسن روحانی در پاستور را به دنبال داشت، به نظر می رسد ادامه ی اجاره نشینی این گروه از اصول گرایان در ساختمان فاطمی زین پس تنها شکاف میان دولت و اصلاح طلبان را بیش از پیش عمیق تر و هواداران حامی گفتمان اصلاح را برای حمایت دوباره از رییس جمهور روحانی با تردیدهای جدی مواجه خواهد نمود. بر همین اساس لزوم به کارگیری نیروهای منطبق بر بدنه ی اجتماعی حامی دولت از فوری ترین برنامه هایی است که می بایست در اسرع وقت در دستور کار تیم تدبیر و امید قرار گیرد.
سیاست خارجی؛ معجزه ای به نام “برجام“!
با وجود عملکرد قابل دفاع حسن روحانی در زمینه ی سیاست داخلی اما شاهکار تیم دولت را بدون هیچ گفت و گویی باید به عرصه ی سیاست خارجی و به طور ویژه پرونده ی هسته ای ایران نسبت داد. پرونده ای که از آگوست ۲۰۰۳ – مرداد ماه ۸۲ – توجه جامعه ی جهانی را به خود جلب نمود و در حالی که امکان حل و فصل مسالمت آمیز آن در دوران دولت اصلاحات وجود داشت اما زیاده خواهی های غیرمسوولانه ی قدرت های غربی به ویژه آمریکا سبب شد تا این پرونده به کلافی سخت سردرگم بدل شده و از مسیر اصلی اش منحرف شود. برآمدن دولت نهم در مرداد ماه ۸۴ نیز نه تنها کمکی به حل پرونده نکرد که در اثر سیاست های خاص محمود احمدی نژاد، پرونده ی هسته ای ایران از آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد. با این حال و با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، تلاش های عملی برای خروج از بن بست اتمی با سفر روحانی و ظریف به نیویورک در شهریور ماه ۹۲ و رایزنی های گسترده و طولانی به ویژه با مقامات ارشد کشورهای ۱+۵ در دستور کار دولت ایران قرار گرفت. مذاکرات کم نظیری که با ثبت رکورد زمانیِ قریب به دو سال، در نهایت نتیجه ی برد – برد را هم برای ایران و هم برای ۱+۵ و صد البته در مقیاسی گسترده تر برای جامعه ی جهانی به همراه داشت. لازم به تذکار نیست که برجام علاوه بر تاثیر مستقیم بر پرونده ی هسته ای، برتری منطقه ای قابل ملاحظه ای را برای ایران در منطقه ی بحران زده ی خاورمیانه ایجاد نمود. کشورهایی نظیر: ترکیه و عربستان سعودی که اولویت سیاست منطقه ای خود را بر ضرورت جنگ میان ایران و غرب قرار داده بودند و بی تردید این جنگ احتمالی می توانست منافع شان را به بهترین وجه ممکن تامین نماید، حال و با تفاهم ایران و ۱+۵ شرایط را مغلوبه می بینند. اینک و با بهبود روابط ایران و غرب، در کشورهایی اعم از: سوریه، عراق، لبنان و … که رقابت آشکار و نهان میان ایران و قدرت های سنی منطقه به ویژه سعودی ها در جریان است، ایران به شکل قابل ملاحظه ای دست بالا را دارد.
اقتصاد؛ آهسته اما پیوسته!
هر چند نباید دو و نیم سال پس از روی کار آمدن میانه روها در ایران، بهبود نسبی وضعیت اقتصاد این کشور را تمام و کمال مرهون به فرجام رسیدن برجام دانست اما کیست که از تاثیر مستقیم و مخرب تحریم ها بر اقتصاد کشور آگاه نباشد؟ تحریم ها البته تنها بخشی از میراث شومی است که برای دولت یازدهم بر جای ماند. نرخ بیکاری ۶/۱۲ درصدی، صندوق ذخیره ی ارزی خالی، فساد گسترده در ارکان دولت به ویژه نزدیکان رییس دولت، رشد اقتصادی منفی شش درصدی، تورم ۴۲ درصدی، کاهش ارزش پول ملی، دو برابر شدن شاخص فلاکت در ابتدای سال ۹۲ نسبت به سال ۸۴، انحلال کارشناسی نشده ی سازمان مدیریت و برنامه ریزی، بالا رفتن ضریب جینی – ضریب توزیع نابرابری ثروت یا درآمد – تا رقم ۵۸/۰ و … تنها گوشه ای از مشکلات عدیده ای است که از سوی دولت محمود احمدی نژاد برای تیم تدبیر و امید بر جای ماند. با این حال اما دولت یازدهم از همان آغاز کار سعی بلیغ و جهد وسیعی برای غلبه بر مشکلات پرشمار اقتصاد ایران آغازید و حال در آستانه ی سال جدید و با وجود رکود بی سابقه، افت محسوس بهای نفت، عدم بروز عملی تاثیرات مثبت رفع تحریم ها و … اما ظهور نشانه های امیدوارکننده نظیر: پیش بینی رشد اقتصادی مثبت – حداقل ۳ درصد – در سال جدید، کاهش قابل ملاحظه ی نرخ تورم تا ۶/۱۲ درصد در بهمن ماه امسال، کاهش ضریب جینی به عدد ۳۷/۰، کاهش نرخ بیکاری تا ۸/۱۰ درصد در نیمه ی سال ۹۴ و … و البته عوامل مرتبط دیگر هم چون بهبود روابط ایران و جهان همه و همه دست به دست هم داده اند تا علی رغم مشکلات ریز و درشت در مسیر حرکت اقتصادی دولت اما با اطمینان از ریل گذاری صحیح این مسیر چشم انداز روشنی فراروی اقتصاد ایران قرار داشته باشد.
فرهنگ؛ گام هایی لرزان اما به پیش!
تصحیح گفتمان دولت مردان ایرانی هم در داخل و هم در خارج از کشور را که بی تردید تاثیر مثبت مستقیمی بر گفتمان عمومی ایرانیان داشته است را می توان یکی از ارزش مند ترین خدمات فرهنگی دولت تدبیر و امید دانست. گفتمانی که شوربختانه همگام با تصدی دولت های نهم و دهم و از سوی برخی مسوولین به ویژه رییس جمهور سابق تا حد ادبیات نازل و زننده ی کوچه بازاری تنزل یافته و تاثیرات زیان بار و مهلکی را به مقوله ی فرهنگ کشور و مردم وارد آورده بود، اینک جای خود را به گفتمان فاخر و وزینی داده که بی شک ارتقای فرهنگ عمومی و ملی و صد البته بهبود جایگاه ایران و ایرانی در میان ملل دنیا از آثار فوری آن است. با این حال اما به نظر می رسد با وجود برخی نواقص و کمبودها در حوزه های فرهنگی، این بخش زیربنایی هم چنان نیازمند توجه ویژه است. مسائلی از قبیل: پایین بودن بودجه ی نهادهای فرهنگی در مقایسه با دیگر سازمان ها و البته توزیع نابرابر همین بودجه در تهران و شهرستان ها، نبود چتر حمایتی فعالان عرصه ی فرهنگ و هنر، کمبود فضاهای نمایشی – سینما و تئاتر -، ممیزی سلیقه ای کتاب، مهجور ماندن موسیقی، تعطیلی کنسرت های مجوزدار توسط نیروهای خودسر و … تنها گوشه ای از مصائب فرهنگی جامعه است که هر چه سریع تر باید چاره ای برای آن اندیشید.
با تمامی این اوصاف و با وجود چالش ها و کمبودهای پرشمارِ فراروی جامعه ی جوان ایران اما سال ۹۴ را باید سالی مقبول و امیدوارکننده نامید. سالی که در آن ایرانیان هر چند با گام هایی لرزان و آهسته اما حساب شده، منطقی و رو به جلو در عرصه های داخلی و خارجی توانستند گام هایی محکم برای ساختن ایرانی آباد بردارند. با این حال باید دید مطابق پیش بینی ها این حرکت رو به جلو در سال ۹۵ ادامه خواهد یافت یا خیر؟ پرسش مهم تر این که آیا شتاب این حرکتِ رو به جلو اقناع کننده خواهد بود یا خیر؟
*دبیر سرویس سیاسی کشکان
کشکان باز میخواهد با استفاده از نام رضا بهرامی و مصطفی شکری خطای کرده خود را در انتخابات بشوید! و برای خود مخاطب جذب کند!
[پاسخ]
مگر این دو نفر کی هستند؟
[پاسخ]
۲ تن از سرداران قلم طرهان بزرگ
[پاسخ]
درود بر شرف همچین جوانانی که در ستاد برادر پاک و ارزشی جناب آقای محمد آزادبخت خوش درخشیدند
[پاسخ]
یک تحلیل جامع و کامل. در آینده از دکتر بهرامی بیشتر خواهیم شنید.
[پاسخ]
من موندم یک دکتر عمران این همه اطلاعات رو در یک زمینه غیرمرتبط از کجا میاره؟ اون هم با این تحلیل منطقی و قلم دلنشین. موفق باشید جناب دکتر. با دیدن جوانانی مثل شما به آینده این شهر امیدوار میشیم.
[پاسخ]
دکتر جان، درود بر قلم شیوا و زیبایت…
ما به همچین نخبگانی افتخار می کنیم، امیدوارم همواره موفق باشین …
[پاسخ]
لطفا به گذشته دور و نزدیک خودتان نگاه کنید. که سرتا سر ….
[پاسخ]
شما به گذشته مردم چکار دارید.نکند حسودیت شده.اینان جوانان توانمند ای اند قدرشان بدانیم نه از میدان بدرشان کنیم.
[پاسخ]
آقای اصلاح طلب اگر چیزی در چنته داری رو کن و خجالت نکش.در ضمن شهامت داشته باش و مانند آقای بهرامی با نام واقعی مطلبی بنویس.
[پاسخ]