برادران معجزه اند/ تقدیر و تشکر

تقدیر و تشکر «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ» چرخ گردون خاک هجران بر سر دل ریخته روز و شب با خاک تنهایی تیمم می‌کنم… آنان که درد کشیده‌اند بهتر از هرکسی می‌دانند در این روز‌ها و حالات؛ نه دلی برای نوشتن هست و نه نایی برای سخن، اما چه کنیم که روزگار بی‌وفا نه […]

سیدمحمد حسینی

تقدیر و تشکر

«إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ»

چرخ گردون خاک هجران بر سر دل ریخته
روز و شب با خاک تنهایی تیمم می‌کنم…

آنان که درد کشیده‌اند بهتر از هرکسی می‌دانند در این روز‌ها و حالات؛ نه دلی برای نوشتن هست و نه نایی برای سخن، اما چه کنیم که روزگار بی‌وفا نه برادر می‌شناسد و نه عشق…
دست تقدیر چنان رقم خورد که در ایام سوزناک فاطمیه داغ برادر ببینیم تا شاید بیشتر و بهتر از مادر سادات یاد کنیم و شاید این بهترین زمان ممکن برای چنین رنج جانکاهی بود… به یاد مادر سادات می‌افتم و جای خالی و غم نبود برادر، با آن نگاه همیشه محزون و دل پر مهرش برای‌مان (هرچند دشوار) اما قابل تحمل‌تر می‌شود.
به گذشته که می‌نگرم می‌بینم «محمد» هم برادر بود، هم پدر و هم معلم اخلاق… بی‌او و در نبودش! فهمیدم که چقدر مشکلات با بودنش آسان بود و آسایش چقدر نزدیک؛ اما این روز‌ها رنج چیزی‌ست شبیه دم و بازدم و درد انگار نهیب مهلکی خفته در بغض روزگار…
محمدم، محمد عزیزترینم:
تو زنده‌ای هنوز برایم… گمان نکن
در گور خاطرات خوشم خاک می‌شود…
سخن کوتاه کنم و این رنجنامه را در دل محفوظ دارم که بیش از این موجب رنجش خاطر شما بزرگوارانم نگردم. با قلبی مالامال از درد که نزد خداوند بزرگ، ارزشمند و صاحب کرامت است برای همهٔ سروران عزیزی که چه در دنیای حقیقی و رو در رو، و چه در انواع دنیاهای مجازی (بویژه مدیریت محترم سایت های هومیان نیوز و کشکان استاد و برادر عزیزم حشمت الله آزادبخت و دوست گرانقدرم مهدی دوست محمدی و…)، به این بندهٔ حقیر لطف داشته و با پیام‌ها و سخنان پر مهرشان موجب تسکین خاطر بنده شدند کمال تشکر و سپاس را دارم و دعا را بدرقهٔ راه و فکرشان می‌کنم تا ان شاء الله هر آنچه خدا برای خوبان خود خواسته و می‌خواهد در دنیا و آخرت نصیب همگیتان نماید.
آن کن که از برای زیارت ز بعد مرگ
خلق جهان مزار تو را جستجو کنند…

«برادر کوچک شما / سیدمجتبا حسینی»