غروب گم شدنت!
شکست سهم سکوتم طلوع آمدنت که خون عقربه یخ زد غروب گم شدنت به سمت سمت وجودم هراس تاریکی ست چه انقلاب بزرگی! نگاه شب شکنت چه شعرهای قشنگی ز شاعر چشمت چه حرف های لذیذی ز پسته ی دهنت به چشم تو چه شبیه اند ماه و مهتابی و آن دو کفتر لرزان به […]
شکست سهم سکوتم طلوع آمدنت
که خون عقربه یخ زد غروب گم شدنت
به سمت سمت وجودم هراس تاریکی ست
چه انقلاب بزرگی! نگاه شب شکنت
چه شعرهای قشنگی ز شاعر چشمت
چه حرف های لذیذی ز پسته ی دهنت
به چشم تو چه شبیه اند ماه و مهتابی
و آن دو کفتر لرزان به متن پیرهنت
به سیم های دو پلکت بزن به زخمه ی چشم
فدای گرم بلند نگاه تارزنت
تو ای همان فلکی روح شعر مولانا
چگونه می رود این تن به تَنگ پیرهنت
خدا کند که از این پس ز هم جدا نشوند
نفس نفس تب شعرم و دستمال تنت
شاعر: حشمت اله آزادبخت
نمیدونم هدف شاعر از سرودن این شعر چی بوده ولی تهش غیر از لفظ چیزی باید دست مخاطبو بگیره یانه؟! من که چیزی نفهمیدم. تورو خدا یه مقدار روی مضمون و محتواتون کار کنید. شعر فرم به تنهایی نیست. ترکیب هردوست و بدون حضور هرکدوم دیگری به هیچ دردی نمی خوره. حالا بگذریم از اینکه اکثر توصیفات این شعر به شکل های بهتر و شاعرانه تری توسط شاعران معاصر گفته شدن. یه مقدار بدعت…خلاقیت…نو آوری…شاعر یعنی نگاه تازه.
موفق باشید.
[پاسخ]
مشکل داری باهاش…؟
[پاسخ]
نخیر! با این شعرشون مشکل دارم. و فکر کنم اگر یه نگاه اجمالی به نظر من بندازید متوجه می شید من با شاعر و حتی بقیه ی شعراشم مشکلی ندارم. نظرم اینجا صرفا درباره ی این شعره. حالا بماند که کافر همه را به کیش خود پندارد…
[پاسخ]
همه کافر شما فقط مسلمون و دانا. .اقای ازادبخت به عنوان کسی ک تو عرصه ی علم و ادب دستی ب قلم دارن نه تنها تو کوهدشت بلکه تو کل لرستان شناخته شده هستن. و انتقاد من و شما چیزی از ارزش هاشون کم نمی کنه
بله خب،انتقاد و نقد پذیری به ارزش های آدم اضافه می کنه. نظر شما محترم. شنونده باید عاقل باشه. یاحق.
همین ک شما عاقلی کافیه دیگه مشکلی نداریم خدا شما رو واسه ما نگهداره آمین
درودبرجناب آزادبخت
قلمتان سبز
[پاسخ]
باسلام ضمن تشکرازشعر جناب آزادبخت
قرارنیست هرانتقادی نشان دشمنی باشد .عرصه ی ادب وادبیات جای این حرفها نیست
[پاسخ]
دروداستاد محشربود.
[پاسخ]
با سپاس از مهدی دوست محمدی عزیز و فرهیخته بابت انتشار شعر بنده و سپاس بی کران از ناشناس عزیز و نگاه ریزبینانه به شعر و ممنون از احمدرضای عزیز. ازجناب محمدی، محمدی گراوند و بانو زمانی شاعر هم بسیار سپاسگزارم.
[پاسخ]
دراین شرایط بردیوارهای شهرم مینویسم که انسانهای واقعین زمان ماحاج همت هانیستند..حاج همت بخاطرشرافت وآرامش وآزادی من وتوشربت شهادت رانوشید….ولی من ازدوستی (گرگی)که می پوشدلباس میش میترسم.
مردان زمانه ی مارادراین عصروشرایط خاص خواهیم شناخت…سخت تروبدترازداعشان نباید حاکم زمان ماگردند.
[پاسخ]
باسلام خدمت دوستان ادیب و هنرمند کوهدشتی.شاید مطلبی رو که در ادامه میخونید به نظرتون گذاشتنش اینجا بی ربط باشه٬اما بنده این درد دلو تقریبا به همه سایتهای کوهدشت ارسال کردم/واتفاقا فکر میکنم بیشترین وظیفه در این راستا متوجه کسانی هست که در عرصه فرهنگ و ادب این شهرستان دستی برآتش دارند.حیفه که شماها بتونید در عرصه فرهنگ سازی تأثیر گذار باشید اما کاری نکنید!شایدامثال بنده کاری از دستمون برنیاد٬ اما شما….؟!!ای که دستت می رسد کاری بکن…
حضورمردم غیورکوهدشت درانتخابات که حمایتی عظیم از استقلال کشور٬ودست رد به تبلیغات دشمنان قسم خورده نظام است٬ستودنیست…
اما عملکرد عده ای درحواشی انتخابات ٬ باز هم بهانه ای میشود برای تکرار قصه ی غم انگیز توهین به فرهنگ مردم اصیل کوهدشت.که البته نمیتوان آنرا نادیده گرفت.
به عنوان یک شهروند کوهدشت٬فقط یک شهروند کوهدشت ٬روی این شهرستان تعصب زیادی دارم٬وواقعا ازدیدن خبر وتصاویر(تبلیغات خونین طرفداران کاندیدهای کوهدشت)احساس شرم کردم…
آیازمان آن نرسیده که با اصلاح رفتار خودبه اصولی بخصوص در زمینه انتخابات پایبندباشیم؟!!!چرادربین همه ی استانها وشهرستانها ومناطق نام کوهدشت برقله ی خوادث انتخاباتی خودنمایی میکند؟!!
وقتی خبرهایی از این قبیل ازفضای مجازی و سایت های خبری دراقسانقاط کشورپخش میشود٬بدترین نوع معرفی فرهنگ این مردم رقم میخورد٬تاجایی که تاسالهای سال فرزندان ما ازمعرفی خودبعنوان کوهدشتی درسایر نقاط کشور إبا دارند!!!!
کوهدشت با داشتن مردمی خونگرم٬غیور واصیل تاکی باید قربانی رفتارناپسند عده ای که در اقلیت هم هستند شود؟!!!که متأسفانه عملکرد این عده ی قلیل است که به چشم می آید نه بزرگواری اکثریت مطلق مردم…ومن الله توفیق
[پاسخ]