صدای مردم، صدای خداست!/ پاسخ دکتر طهماسب علی پوریانی به سه پرسش تلگرامی تالار اصلاح طلبان کوهدشت و رومشگان

کشکان – گروه سیاسی: لازم به ذکر است که پرسش های متعددی در گفتگوی جمعه شب ۹۴/۱۰/۱۸ این تالار مطرح شد که دکتر علی پوریانی آن ها را در سه پرسش اساسی دسته بندی نموده و به آنها پاسخ دادند. این سه پرسش و پاسخ به شرح زیر ارایه می شوند: سلام و برکات خداوند بر […]

IMG_4099

کشکان – گروه سیاسی: لازم به ذکر است که پرسش های متعددی در گفتگوی جمعه شب ۹۴/۱۰/۱۸ این تالار مطرح شد که دکتر علی پوریانی آن ها را در سه پرسش اساسی دسته بندی نموده و به آنها پاسخ دادند.

این سه پرسش و پاسخ به شرح زیر ارایه می شوند:

سلام و برکات خداوند بر دوستان ذی شرافتی که در پس پرسش و دریافت پاسخشان دغدغه ای مقدس است و در غیاب احزاب و گروه های مدنی، در بذل وقت و انرژی کم فروشی نمیکنند.

سوالات عزیزان را در سه دسته دیدم؛

۱-بحث انحصار و چرا شش نفر؟ چرایی ترتیب این شش نفر و…

۲-در گردباد تفرق کاندیداها که دو دهه تجربه خسارت باری از آن داریم چه باید کرد؟

۳- چرا آقای کورانی فر؟ سنجه رجحان و فضل سیاسی ایشان در چیست؟

دسته نخست: اولا بنده، نه دعوت کننده، بلکه خود یکی از مدعوین به اجماع بوده و تا آنجا که اطلاع دارم در آن مقطع – که البته فرصت تصمیم گیری هم به سرعت می گذشت – زمزمه ای جدی از دیگر مدعیان ارجمند فعلی به گوش نرسیده بود و بدلایلی، حضور محتمل هر نامزدی هم به فال نیک دیده می شد و ادامه حکایت را واقفید؛ طی یک نظرسنجی که توسط جمعی از دوستان امین صورت گرفت جمله مدعیان به نتایج آن تمکین ورزیدند.

در خصوص صحت امانتداری عوامل سنجش، گفتنی‌ست: یک شهر باید خیلی خوشبخت باشد که تعداد قابل قبولی از این افراد را در بغل داشته باشد.

در حال حاضر و پس از چند ماه از آن تلاش جمعی، بر این باورم اگر چنین گام نسبتا قابل قبولی برداشته نمی شد- حتی با فرض ملاحظه نقاط ضعف طرح اجماع- وضعیتی خوشایندتر و امیدوارانه تر از کنونمان قابل تصور نبود.

پاسخ به دسته دوم پرسش ها که معطوف به چیستی چاره ای جدی تر در بحث  اجماع است را به نسخه و نفحه مولانا استناد کنم:

چون سلیمان را سراپرده زدند: پیش او مرغان به خدمت آمدند/ همزبان و محرم خود یافتند: پیش او یک یک به جان بشتافتند/ جمله مرغان ترک کرده جیک جیک: با سلیمان گشته افصح من اخیک/همزبانی،خویشی و پیوندی است: مرد،با نامحرمان چون بندی است/ ای بسا هندو و ترک،همزبان: ای بسا دو ترک،چون بیگانگان/ پس زبان،محرمی خود دیگر است: همدلی از همزبانی خوشتر است/ غیر نطق و غیر ایما و سجل: صدهزاران ترجمان خیزد ز دل.

آموزه های دینی و غیر دینی که از سوی علماء علم الاجتماع به ما رسیده است اکسیر وحدت پایدار را در هم زبانی جسته اند.

زبان، نظام نشانه ها، دنیا و فضایی می دانند که هر یکمان خود را در درون آن یافته و رفتار و کردارمان را بر اساس آن معنی می کنیم. از این جهت همزبانی تلاشی انسانی و آگاهانه در نفوذ به عمق وجود افراد است نه در جهت داوری و به محکمه بردن آنان، بلکه از آن جهت که به فهم ما از آنان مدد می رساند.

هم زبانی، مقدمه ای برای ملاط همدلی افراد یک گروه، جامعه و بل ابناء بشر است.

هم زبانی چنان ابزار ارتباطی نیرومندی‌ست که فاصله سن و جنس، طایفه و تیره، لهجه و تکلم را در می نوردد و آنان را محرم جان هم کند و صد هزاران را ترجمان خواست پرده دار جمع کند.

بی تردید نا هم زبانی، اساس گرفتاری خرد و کلان سیاسی ماست.

در روزگار ما نا هم زبانی به دیوار چندجداره بابلی از بی اعتمادی منجر شده است – و البته بسیاری از مواد و مصالح این دیوار ممکن است حقیقت داشته باشد – سرش هم آن بوده که بجای فهم، داوری کرده ایم و لاجرم بجای تفاهم به تخالف و تقابل منجر شده که کنون بسان روز قیامت حاضریم همه را فدیه نجات خود کنیم.

راه نجات، در اعتراف به بودن راه های بهتری در طی طریق سیاسی و اخلاقی این شهر بوده که متاسفانه دیده نشده و انتخاب نگردیده اند که تا کنون دهان هیچ یک مان بدین اعتراف، معطر نشده است که مبادا پرونده تمام ناکامی ها را بناممان مختومه کنند.

نمی دانم سهم بنده در ارتفاع این لهیب نا هم زبانی چقدر باشد ولی کنون خدایم را سپاسگزارم بارقه ای از افق نورانی هم زبانی را بر دل و جانم افکنده است. هم زبانی نه با همفکران بل با همه کسانیکه بحق و ناحق بر اینجانب خرده گرفته و می گیرند.

اجازه دهید از فرازی مطمئن تر سخن گویم…

بر این باورم همه لحظات زندگی، به مثابه آئینه ای است که باید بیش و پیش از هر کس و هر چیزی، خود را در آن ببینیم لذا از این منظر اگرچه هر صحنه زندگی، میدان آزمایش و ابتلاء است اما گویی جنس صحنه انتخابات چیزی دگر است تا آنجا که انگشت اشارت حضرت امام(ره) بدین رود: انتخابات یک امتحان الهی‌ست.

لذا اگر انتخابات، به عرصه تحصیل منابع کمیاب قدرت سیاسی، اقتصادی و شان اجتماعی تبدیل شود بی تردید از دیدن چهره ای انسانی در آئینه انتخابات خبری نیست وان شود که گرگ هم شویم.

شهروندی که یارای دیدن خدمات همفکرش را ندارد به طریق اولی ناکامی رقبایش را آرزومندست.

تجهیز به نظامی اخلاقی که در آن بدزبانی،چوب حراج به داشته های دیگران زدن، تهمت و…جایی نداشته باشد شرط پیشینی ورود به عرصه سیاست است.

فاش گویم اگر در بنده و شما تغییری حاصل نشود تفاوتی جدی در برگزیده شدن هر یک از کاندیداهای حاضر وجود ندارد همچنانکه انتخاب های متعدد و متفاوت ادوار گذشته نتوانسته موجبات تفاوتی اساسی در قبل و بعد شهرمان شود و این به معنای نادیده گرفتن زحمات آنان نبوده و نیست و لااقل متفقیم که هر یکشان تلاش بی وقفه داشته تا حساب موافقین و مخالفین را در کف دستشان نهند!

بیاییم سراپرده انتخابات را فرصتی در آموزش و تربیت سیاسی خود و دیگران بدانیم…

در پی اثبات خویشتن خویش باشیم و به تعبیر قرآن کریم مبادا کردار ناصواب دیگران اسباب انحراف ماشین اخلاقمان از جاده عدالت و انصاف شود گر چنین کنیم فاتح این عرصه ایم و لو در نزد قوه اجراء بحساب نیاییم و از چشم ناظران بیفتیم و یا در خاطر مردم خطور نکنیم.

در خصوص نیروهای خارج از این ائتلاف که در راس شان برادر ارجمندم آقای دوستی است اولا کتمان و ندیدنشان، بیش و پیش از همه، نشان از کم رمقی چشم بیننده دارد ثانیاً به تاکید اندیشمندان بزرگ، اولین گام در شاهراه توسعه فردی،اجتماعی و سیاسی فهم و پذیرش این نکته است که افراد، متفاوتند لذا بی تردید عدم ادراک این نکته، به تشدید زاویه، تعمیق شکاف و نهایتا به نا هم زبانی ها و نا مهربانی ها منجر شده و یا می شود.

ذکر حکایتی واقعی خالی از لطف نیست:

روزی در مسیر کوهنوردی ام، گنجشکی عندالطلوع آفتاب،جیک جیک کنان در برابرم ایستاد. به باورم صبح بخیر و شادباشم می گفت و بنده نیز دست را به نشان ادب و سلام بلند کردم و وی بی فوت وقت گریخت و چند متری دورتر به زمین نشست و خوفناکم می نگریست بدو بانگ زدم! مرا بر دریغ و حرمان صوت خوشت شکوه ای نیست زیرا ابناء بشر، دستی به سویت نیازیده مگر به چاشنی سنگی!!

آقای دوستی و امثال ایشان که در برون و درون اجماع اند و عددشان کم نباشد بسان مرغان وحشی اند کز دست ما رنجیده و ز باممان رمیده اند، لذا به سختی نشینند لیک می شینند اگر از زود و زور بپرهیزیم، در پیش انداختن مستمر دستان اعتمادسازمان که آغشته به هیچ سنگی نیست دریغ نورزیم، زبانمان را به تیرهای زهرآگین نیالاییم. شکستن پل های ارتباطی را از شکست در انتخابات، پرهزینه تر بدانیم و…

بنده آثار مرافقت های اخیر را مخصوصا با آقای دوستی می بینم؛ همین که مویه خود را در اتاقی در بسته سر می دهد و از سرایت بث و حزنش به کلبه عموزاده ها، بستگان درجه یک و اعوان و انصارش دریغ می ورزد جای سپاسگزاری دارد. علی هذا از این فرصت می توان در تقریب افق، تالیف قلوب و انسجام اذهان برنامه ریزی کرده و بهره ببریم.

دسته سوم و مساله آقای کورانی فر؛ 

اولا جمله ما در آرزوی روزگاری هستیم که هیچ انتخاب ملی یا محلی به طرد مشتاقان خدمت به این مملکت نینجامد لذا تمیز و سنجه داوری مان درباره افراد نه خدمت در این و آن درگاه، بل خدمت و خیانت به بارگاه ملت است.

اگر کسی سند و مدرکی در خیانت و سوء استفاده ایشان دارد- که تا این لحظه شائبه اش هم نباشد- بنده را نیز در صف اول مخالفینش بپندارید و گرنه دنیا بی مقدارتر از آن است که بخاطرش، انسان شریف و نجیبی چون آقای کورانی را انکار کنیم ثانیا بگمانم حسب آشنایی وی با محموعه مسئولان استان و پیکره اداری، می توان به توفیقاتش امیدوارتر بود. وانگهی بنده به کشف و معرفی کاندیدای مطلوب مطلق باور ندارم بلکه در مقام یک ایده آلیست عینی گرا، به مطلوب ممکن-نه قانع – که راضیم و در همینجا اگر ناسزایم نگویید حتی از عملکرد آقای ملکشاهی که در مسیر تکاملی اصلاحات گامی رو به جلو بود- نه قانع- بل راضی و دفاع میکنم به عبارت بهتر گردش به راست رودخانه کرخه به سمت مرزهای غربی و گردش به چپ مجدد وی در پی جویی مسیر سرانجامی اش، نه تخلف بلکه وقته ای از تکامل میبینم.

حکیمی سوفیست بر آن است: در حماقت احمق همین بس که نمیداند نیمه لیوان، بسی بیشتر از آب لیوان پر است!!!

و اینک نیز در مسیر تکاملی حیات سیاسی اجتماعی ام،به گامی استوار کز سوی آقای کورانی فر برداشته شود بسی امیدوارم.

لازم به ذکر است دکتر علی پوریانی در پایان مباحث، به سئوالات متفرقه دوستان پاسخ های لازم را ارائه داده و در فرازی از آن ها گفتند: صدای مردم صدای خداست که صورآسا از صندوق های آراء خواهد دمید.

 

تهیه گزارش: سعید مرادپور- ادمین تالار تلگرامی اصلاح طلبان کوهدشت و رومشگان

https://telegram.me/kohdashtroomeshgan