اصلاحات و مشکل ما!

اصلاح طلبی روش و منشی است برای زیستنی انسانی تر و صلح آمیز تر، در روش و منش اصلاح طلبی شخص مهم نیست، چون اندیشه مدار است و مبنای اندیشیدن نقادی است و نقد هر شخص و مکتب و فکر را در بر میگیرد، چون بر پایه رابطه عرفانی -عاطفی یا مراد- مریدی شکل نمیگیرد، […]

photo_2015-11-10_21-44-0522اصلاح طلبی روش و منشی است برای زیستنی انسانی تر و صلح آمیز تر، در روش و منش اصلاح طلبی شخص مهم نیست، چون اندیشه مدار است و مبنای اندیشیدن نقادی است و نقد هر شخص و مکتب و فکر را در بر میگیرد، چون بر پایه رابطه عرفانی -عاطفی یا مراد- مریدی شکل نمیگیرد، چون قهرمان پرور نیست، این راه اصلاح طلبی است که از اهمیت برخوردار است، اصلاح طلبی هم جنبه تئوریک دارد و هم جنبه عملی، در واقع هم اندیشه اصلاح طلبانه داریم و هم عمل اصلاح طلبانه، بدیهی است اندیشه و عمل اصلاح طلبانه هم پوشانی دارند و عیمقا با هم داد و ستد دارند. در این فرصت اندک میکوشم ستون های تئوریک و اصول عملی را که سقف اصلاح طلبی بر آنها قرار دارد به رشته تحریر درآورم.

فکر اصلاح طلبانه مبتنی بر آگاهی و استدلال است. عاطفه و احساس را تعدیل میکند . به خردورزی و ژرف اندیشی و تحلیل مطابق با واقع پایبند است و در دایره ممکنات حرکت میکند و به دور از شعار زدگی و پوپولیسم است، اصلاح طلبی بدون نقد و پرسش گری، پوسته بدون مغزی است، نقادانه تمام مکاتب و اندیشه ها را بررسی میکند، پرسش گری را تا نهایت خود ادامه میدهد. تفکر اصلاح طلبانه به سبب نقادی و پرسش گری و استدلال پذیری از تعصب و جمود و پیش داوری برکنار است. مدارا و تساهل و رواداری دیگر موئلفه اصلاح طلبی است، فکر اصلاح طلبانه به اندیشه های متفاوت و متنوع احترام میگذارد و پویایی جامعه را در نقادی و احترام به دیگر اندیشه ها میداند. تفکر اصلاح طلبی،تفکری پلورالیستیک است، یعنی تنوع و کثرت و متفاوت اندیشیدن را به رسمیت میشناسد. تفکر اصلاح طلبانه بر این باور است که تغییرات باید تدریجی، دراز مدت، کم شدت اما عمیق باشد. گام به گام پیش میرود. آرمان دارد اما امکانات را در نظر میگیرد. تفکر اصلاح طلبانه قهرمان پرور نیست، رهبری جمعی برای سازماندهی دارد اما رهبری تفکر اصلاح طلبی کاریزماتیک نیست. تفکر مصلحانه به دور از تخریب و تخفیف و توهین و تهدید رقیب است. اصلاح طلبی یک حرکت جمعی مبتنی بر خردجمعی و برپایه اصول مشخصی است.
اما عمل اصلاح طلبانه، بدیهی است عمل مبتنی بر اندیشه است. تفکر اصلاح طلبانه، عمل اصلاح طلبانه را در پی دارد. فعالیت مصلحانه شاخص هایی دارد. تعاملی است. خط قرمز دارد، خط قرمز عمل اصلاح طلبانه قانون است. قانونی که اکثریت شهروندان آزاد جامعه یا نماینده های واقعی آنان آنرا تصویب کرده اند. کف مطالبات عمل اصلاح طلبانه با توجه به شرایط جامعه و امکانات مشخص است. عمل اصلاح طلبانه ساختار شکن نیست، چون بر این باور است که حکومت قابل اصلاح است، این تنها رژیم های توتالیتر هستند که قابل اصلاح نیستند. عمل اصلاح طلبانه اعتقاد دارد به شرط حفظ اصول، ” سازش ” کار بدی نیست. میدان عمل اجتماعی را وسیع میداند. بر پایه حفظ اصول فکری اصلاح طلبانه، سازش برای رسیدن به مقصد میتواند انجام بگیرد. عمل اصلاح طلبانه در پی بوجود آوردن جامعه مدنی است. جامعه مدنی بر دو پایه استوار است: اول پلورالیسم: یعنی در جامعه سبک های متفاوت اندیشیدن و عمل باید به رسمیت شناخته شوند. دوم : قانون مداری، قانونی که برآمده از اراده شهروندانی مختار و آزاد است. عمل اصلاح طلبانه عادلانه است، تحت هیچ شرایطی و به هیچ بهانه ای پایمال کردن حقوق بنیادین انسانی را مجاز نمی شمارد. عمل اصلاح طلبنانه عملی خشونت آمیز نیست، تندروانه هم نیست، آرام و بادوام و صلح طلبانه است. عمل اصلاح طلبانه قاعده بازی سیاسی را میپذرد. در فکر حذف کردن رقیب سیاسی نیست، معتقد است همه باید در توسعه کشور همکاری کنند. اندیشه و عمل اصلاح طلبانه معتقد به گفت و گو در حوزه عمومی است و به آزادی بیان و پس از بیان سخت پایبند است و بر این باور است نشر افکار متفاوت و نقد آزادانه آنها راه را بر خشونت گرایی خواهد بست.
انتخابات پیش روی مجلس فرصتی است تا آنانی که روش و منش و فکر و عمل اصلاح طلبی را دارند روانه گرم خانه مجلس کنیم تا گامی هر چند کوچک و ” روبنایی “را در جهت پیشرفت و توسعه کشور بردارند. همه باید تلاش کنیم تا اندکی به توسعه یافتگی و آبادانی نزدیک شویم. شخصا بر این باورم تا اکثریت مردم آگاه نباشند، تا عامه مردم اهل مطالعه و پرسش گری و نقد نشوند، تغییری اساسی در این جامعه بوجود نخواهد آمد. همپنان که امیر کبیر دیدیم، سپهسالار دیدیم، مصدق دیدیم،انقلاب مشروطه دیدیم، دوران اصلاحات دیدیم، همچنان که ” مجلس ششم ” را دیدیم و تغییری اساسی ندیدیم، به نظرم تنها به این دلیل که اکثریت مردم هنوز گرفتار رفع نیازهای اولیه هستند و فرصتی برای مطالعه و کتاب خوانی و پرسش گری ندارند و نسبت به حقوق شهروندی و انسانی خویش آشنایی عمیق و مستدل و منطقی ندارند.

جامعه ما، جامعه ای پریشان است ، به قول دکتر بیژن عبدالکریمی: “جامعه ما گیج است، نمیداند در کجای تاریخ ایستاده، نمیداند رسالتش چیست” یا به قول دکتر سارا شریعتی: ” جامعه ما پا در هواست،هویت فردی و جمعی نامشخصی دارد، از هم گسیخته است” . بر این باورم تفکر و عمل اصلاح طلبانه میتواند به جامعه افسرده و خسته ما جانی دوباره ببخشد، به حل مشکلات کمک کند، با حرکت لاک پشت وار و آرام و بادوامش وضعیت موجود نامطلوب را به سمت وضعیت ناموجود مطلوب راهنمایی کند، معتقدم با تنفس در هوای اصلاح طلبی زندگی آرام تر و امن تر خواهد شد.
اندیشه اصلاح طلبانه در ذهن و ضمیر ریشه نمی دواند مگر با مطالعه و تحقیق و پرسش گری و دوری از تقلید، برای داشتن جامعه ای آباد و آزاد ابتدا باید فکرمان آزاد و آباد باشد و بدیهی است تا تغییری ژرف در نوع نگاه و تفکر ما بوجود نیاید نمیتوان دل خوش به آبادانی جامعه بود. هر کسی از خودش باید شروع کند. با توجه به شناختی که از جامعه ایران و با الاخص استان لرستان و شهرستان کوهدشت دارم، ( این شناخت از مطالعه و تجربه زیسته در میان مردم نشئت میگیرد) ، راه درازی در پیش داریم. مسیر ناهموار است. باید تلاش کرد، باید قدم در راه گذاشت، از ایده آلیستی اندیشی، از آرمانی اندیشی باید پرهیز کرد. گام به گام باید پیش رفت. از برنامه روزانه مطالعه شروع کنیم. هر روز هر چقدر وقت داشتیم( معتقدم از پیر تا جوان بیشتر وقتمان هدر میرود) و نرم نرمک مدت زمان مطالعه را بیشتر کنیم. باید باور کنیم دوای درد در آگاهی است و آگاهی در گرو مطالعه و پرسش و تحقیق، باید باور کنیم جامعه ناآگاه نسبت به حقوق خویش، در جهان این روزگار سخنی برای گفتن ندارد. برای علاج هر بیماری، ابتدا باید اصل وجود بیماری را پذیرفت، آیا من و ما پذیرفته ایم که ناآگاهیم، پذیرفته ایم فقط لقلقه زبان بودن واژه های آزادی و دمکراسی و حقوق بشر و… کافی نیست، باید در ضمیر ما، باید در ذهن ما و فکر ما تغییری عمیق و ژرف بوجود آید و این چنین نمیشود مگر با مطالعه و تحقیق و نقد و پرسش گری.