وه گرد وا مه گیرم
استاد رضا حسنوند (شوریده لرستانی) شاعر نامور لک، غزل زیبای لکی زیر را به مخاطبان فهیم و ادب دوست کشکان تقدیم نموده که ضمن تشکر از ایشان آن را با هم مرور می کنیم: مه وارونم وه گرد وا مگیرم ا طوره وشد بی تاشا مگیرم نمیم اژ گیریم کس با خه ور بو میه […]
استاد رضا حسنوند (شوریده لرستانی) شاعر نامور لک، غزل زیبای لکی زیر را به مخاطبان فهیم و ادب دوست کشکان تقدیم نموده که ضمن تشکر از ایشان آن را با هم مرور می کنیم:
مه وارونم وه گرد وا مگیرم
ا طوره وشد بی تاشا مگیرم
نمیم اژ گیریم کس با خه ور بو
میه می سویکی وژم تنیا مگیرم
منو وارو براله یه لمیمو
اژونه سه گه چی دلیا مگیرم
هرنگاخلق مه اژخم پرا ماو
اوره یه لا مه اژ یه لا مگیرم
ا داخ ایل بی چوشین عمرم
چی ا مینگو منی دایا مگیرم
کتل آوبردی سالل ورینم
گل پلمه وه ورلافا مگیرم
کاوا بی پف مه اژ تیرو هراسو
چی کل زخمی بن کلما مگیرم
درود
[پاسخ]
احتمالا مگیرم را می بایست مگریوم می نوشت که به معنای میگریم(گریه می کنم )می باشد
[پاسخ]
درود بر استاد .اما غزل به این زیبایی فقط برا ی همزبانهای الشتری مصرف دارد .در هیج سرزمین لک زبانی واژ ای بنام مگیرم به معنای گریه نداریم
[پاسخ]
سلام بر دوستان کشکانی خودم یک غزل دیگر که واژه ی مگیرم در آن آمده را تقدیم می کنم تا بدانند که این واژه هنوز زنده است
رضا حسنوند
نماو
قلف دل هرچی گه کردم آ نماو
آوه روی وخدی گه چی حاشانماو
روژ و شو دیرم مگیرم بی خوده
لاف ری گم کردیه دلیا نماو
آه سردم آگره گیو دامه سی
آگریر کردن وره لا وا نماو
لنگ کلاش بخت مه آو بردیه
هلگ و هلگ و یه کلاش ا پا نماو
هرکسی میمون بخت و چاره سی
حافظ شیرازه مولانا نماو
لاف خم ایل و گرنگ کل بردمی
آسمونم تا قیامت سا نماو
[پاسخ]
وایی بله استاد
همه در فارسی نیز خاموش میگویند ولی در برخی اشعار خموش بکار میبرند و یا افسانه میشود فسانه
یعنی دیگر برای کسی مصرف ندارد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این سخنان سطحی چیست بر زبان میاورید؟
واقع بین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!جان اگر قرار بود همه واژگان را همانطور که ادعا میشود به کار میرفت دیگر ایشان نمیامدن غزل بسراین میرفتن یه نثر مینوشند.
لذت میبرم از این کامنت ها
[پاسخ]
سلام بر شوریده لک زبان وتمام لک زبانان ایران زمینآقای واقع بین واژه مگیرم (گریه می کنم) کاملا لکی است وکلماتی نظیر مگریوم وهیمه(ما ها) وکلمه وژ(خودش باکسره واو )هرگز لکی نیستند در برخی از کتیبه های هخامنش از زبان کوروش قید شده که او گفته ایمه هخامنش نه اینکه گفته هیمه هخامنش ضمنا همه ی لک زبانان پشت همدیگرند شما چرا بحث این کلمات الشتریه را پیش می کشی من والله الشتری نیستم ولی الشتر را در خط مقدم در دفاع ا ز فرهنگ وزبان لکی میدانم شهریکه از نظر تحصیل در حال رقابت با تهران وتبریز است قوم لک در دفاع از آرمانهای انقلاب سر افراز باد
[پاسخ]
یه دوبیتی اری لک برا ی عزیز
مه چی دوریشی تا کی هو بکیشم
اسر باوارم و پارو بکیشم
کته بیم ا هلونه عشقت اما
اسیشه دیه ر دلت ناو زوو بکیشم
[پاسخ]
گریوه واژ های پهلوی است. لک داداش
مگریوه ام نامی و واژه ای پهلوی است. اگر اینها لکی نیستند چرا در به در میزنند که بگن ما فیلی هستیم ؟
ایمه نگفته و ایما گفته است.
پس چه لکی هست هرچی شما میگوید.
پس واژه بوری نیز لکی نیست زیرا باباطاهر واژه بوره را بکار برده
این معرکه گیری ها جایی دیگر به نمایش بگذار خخخخخخخخخخ
[پاسخ]
تقدیم به با اخلاص ترین قوم ایرانی شیران لک زبان مدافعان همیشگی مرزهای ایران زمین برخی از شهرهای ایران زمین با نام لکی در گذشته ۱-ملایر( مال آگربه معنای خانه آتشین) ۲-دماوند (دوما وند به معنای ایل عقبی) ۳-خرم آباد (مال آوان به معنای خانه ی آبی) ۴خرم آباد ( هور ماوه به معنای سر زمین خورشید وماه جزء نخستین نامهای خرم آباد) ۵-پل دختر (کرودت به معنای دختر وپسر) ۶ حاجی آباد لکها شهری در قم ۷-شهرک لکستان با ۱۵ پارچه آبادی در جوار سلماس ۸- دزفول(دژپیل) ۹-صیمره(صد مره به معنای صد غار) ۱۰-گا ماسیو شهری قدیمی در اطراف نهاوند به معنای گاو منجمد رود خانه معروف گا ماسیو محل غرق گاویکه در آن منجمد شد ۱۱- هرسین(هور سین به منای مبعد آفتاب) ۱۲- سر لک منطقه ای بین ازنا والیگودرز ۱۳-ولات شا پور واقع در دهدشت بویر احمد ۱۴-بی ستین ۱۵-خاوه شهری قدیمی بین الشتر ونورآباد معروف به مادر هنر ایران ۱۶ ماوی دشت به معنای دشت ماهی در کرمانشاه ******* منابع کتاب از هکمتانه تا شوش اثر رشید کوچکی ****** قوم مستقلم از چنگال اهریمنان همواره در امان و در دفاع از آرمانهای انقلاب ا سلامی موفق باد
[پاسخ]
یکبار دیگر در مورد بیرانوند گزافه گویی جواب سختی بهت میدهم
[پاسخ]
دوستان بزرگوار مناطق لک نشین (لکستان)بنا بر گستره ی جغرافیایی وسیعی که دارد طبیعتا دارای تفاوت لهجه هایی هم هست و این موضوع هیچگونه تاثیری بر فخامت شعرو ادبیات و فرهنگ قوم لک ندارد.حالا چه بخوانیم «مه گیرم» چه بخوانیم«مه گریوم».در هر صورت تمام تلفظهای گوناگون لکی هستند و بس.
بژه ن ئیِ سیم سفتِ سه رد ، تا بگیرم / بکو ئیِ پوسِ هُشگِ ده رد ، تا بگیرم
چریکه ساز خه م ،موگه ده نگِ دل / بِژه ن ده نگی پر زه وه رد ، تا بگیرم
[پاسخ]
سلام دستمریزاد عالی و بجا سرودی
[پاسخ]