«نسیم اعتدال» در راه بهارستان!

پس از انتخابات سال ۸۸ منفذهای انتقادی جامعه آنچنان بسته شدند که جامعه ایرانی به سوی تک صدایی شدید پیش رفت. فضای که روز به روز موجب یاس و ناامیدی بیشتری می شد. تو گویی که آسمان آزادی تیره گشته بود! ابرهای سیاه افراط گری عرصه را بر مردم ایران تنگ کرده بودند! هر منتقدی […]

hپس از انتخابات سال ۸۸ منفذهای انتقادی جامعه آنچنان بسته شدند که جامعه ایرانی به سوی تک صدایی شدید پیش رفت. فضای که روز به روز موجب یاس و ناامیدی بیشتری می شد. تو گویی که آسمان آزادی تیره گشته بود! ابرهای سیاه افراط گری عرصه را بر مردم ایران تنگ کرده بودند! هر منتقدی “فتنه گر” بود و هر “معترضی” عامل بیگانه! آنچنان این فضا سهمگین بود که حتی عده ای سخن رئیس جمهور وقت را معادل سخن خداوند و تبعیت از آن را بر همگان واجب دانستند! آنچنان حجت شرعی برای مقاصد سیاسی خود تراشیدند که می خوردن و رندی و خوش باشی کردن، به قول حافظ، چندان سهمگین نباشد که قرآن را دام تزویر کردن!
حکیمی می گفت سه چیز ریشه ایمان را می سوزاند: “خرافه گستری به نام دین و بی عدالتی به نام خدا و سکوت در مقابل ستم”. شوربختانه “مدعیان پر ادعا” گریبان این سیاست های ناصواب را رها کرده و کاسه ها و کوزه ها را بر سر منتقدان دلسوز می شکستند که چرا بانگ می زنید! چه جای انتقاد است! خاموش باشید که عرصه خطیر است!
خطیبان و مجلسیان هم به جای اعتراض به این رویه ناصواب دائما از “بصریت” برای مردم می گفتند! براستی چه بصریتی بالاتر از اینکه خود را “بی نیاز” از نقد ندانیم؟ مگر این سخن پیشوای پارسایان امیر المومنین علی (ع) نیست که می فرمود: «ای مردم! مرا از گفتار حق و مشورت عادلانه دریغ نکنید؛ زیرا که خود را مصون از خطا نمیدانم…» (نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷)
به هر حال آن سال های تلخ برفت! اما سخت و پرهزینه! چنان که منتقدی نمانده بود و در مجلس هم لیاقتی برای “نظارت” نمانده بود و… دولتی که خود روی دزدان بیت المال! را سیاه کرده بود، با ادعایی عجیب “خود را پاکدست ترین دولت تاریخ ایران” می خواند!
ادعایی بس غریب که خاطر هر محترمی را می آزرد!

انتخابات مجلس نهم نیز در زیر همین فضای سهمگین و مأیوس کننده برگزار شد. به گونه ای که خیلی از دلسوزان انقلاب فضا را برای حضور خود مناسب ندیدند و عده ای نیز از گردونه رقابت کنار گذاشته شدند.
اما رای مردم عزیز ایران به شعار “اعتدال” دکتر حسن روحانی در سال ۹۲، که منتها علیه خواسته افراطیون بود (!) بسیار پر مفهوم و با معنا بود. این رای “نه” تاریخی به آن همه بی کفایتی، افراطی گری و تند روی بود. یقیناً یکی از حلاوت های مبارک انتخابات اخیر همان پیام دلنشین رهبر معظم انقلاب بود که رای مردم را حق الناس دانست.
این شد که صبح دولت “اعتدال” در پایان شب سیه برآمد! و نسیم اعتدال در جامعه ایرانی وزیدن گرفت…
و اما هم اکنون جامعه ایرانی، آرام آرام خود را برای انتخابات مجلس دهم آماده می کند. امید می رود که انتخاباتی پرشور و با حضور همه سلایق برگزار شود تا “نمایندگان واقعی ملت” که به فرمایش رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) “عصاره فضائل ملت” هستند به گرمخانه مجلس راه یابند. زیرا که یقیناً مجلسی می تواند گره از کار فرو بسته ملت بگشاید، که سرشار از افراد مستقل و منتقد و کارآمد باشد.