سلسه پاییز

به گمانم که تو از سلسله ی پاییزی نه! غضبناک ترین مرحله ی پاییزی   ظاهرا گرمی و سرسبز چنان تابستان باطناً خسته ای و حامله ی پاییزی   تو نفس می کشی و برگ زمین می افتد باد عاشق کش بی حوصله ی پاییزی   من ترک دارترین آینه ام در قدمت تو تکان […]

حجت علیپور

به گمانم که تو از سلسله ی پاییزی

نه! غضبناک ترین مرحله ی پاییزی

 

ظاهرا گرمی و سرسبز چنان تابستان

باطناً خسته ای و حامله ی پاییزی

 

تو نفس می کشی و برگ زمین می افتد

باد عاشق کش بی حوصله ی پاییزی

 

من ترک دارترین آینه ام در قدمت

تو تکان دارترین زلزله ی پاییزی

 

خواب سرسبز درختان مرا می دزدی

چانه ات بشکند ای ولوله ی پاییزی

 

طفل شش ماهه ی احساس غزل هایم را

تیر نامردترین حرمله ی پاییزی

 

 

شاعر: حجت الله علی پور