«ده رین»
«ده رین» مهدی زینی/کشکان: در سایت کشکان به مطلبی برخورد کردم که یکی از فعالان سیاسی کوهدشت برای تفهیم موضوعی سیاسی به آن اشاره کرده بودند.اینجانب بدون کوچکترین نظر سیاسی و یا جانبداری از کسی این مطلب را در خور تامل دانستم ، زیرا از نظر فرهنگی آن را توصیف یک واژه ی لکی می […]
«ده رین»
مهدی زینی/کشکان:
در سایت کشکان به مطلبی برخورد کردم که یکی از فعالان سیاسی کوهدشت برای تفهیم موضوعی سیاسی به آن اشاره کرده بودند.اینجانب بدون کوچکترین نظر سیاسی و یا جانبداری از کسی این مطلب را در خور تامل دانستم ، زیرا از نظر فرهنگی آن را توصیف یک واژه ی لکی می دانم و در این راستا کارشان زیبا بود.
«ده رین» واژه ای لکی و به معنای درون است.این درون غیر از درون بدن جایگاه امحا و احشاء و… است و دارای یک معنی بالاتراست و جایگاهی بلند در فرهنگ لکی دارد.در زبان فارسی نیز دارای جایگاهی والا وعرفانی است.این درون به نظر می رسد که از دل سر چشمه می گیردودر ارتباطی تنگاتنگ با ذهن و مغز و عقل است ،البته هر کدام در مرتبتی کم یا زیاد.
در فرهنگ لکی عموما آدمهای بزرگ منش و کامل (پیا نُم پیا) را« ده رین دار»می خوانند ، زیرا در برابر ناملایمات و خطای دیگران صبر و حوصله و متانت نشان می دهند و هر بدی را با بدی جبران نمی کنند و حتی دیگران را نیز به بخشش و اغماض دعوت می کنند.
واژه ی مترادف آن «با جیقه لدو» است هر چند در ظاهر دارای مرتبتی پایین تر از «ده رین دار» است اما معنای آن را تا حدودی بر آورده می کند.انسان «بی جیقه لدو» به سادگی غضبناک می شود و اختیار عقل و زبان خود را از دست می دهد و گاه موجب ضرر رساندن به خود و دیگران می شود.
واژه ی مترادف دیگر باحوصله است که صفت مرکب و به معنای ناشکیبا وشتابزده است. حوصله در اصل عربیست و به معنای چینه دان پرندگان است.که برابر «جیقه لدون» لکی است. مرغی که این عضو را نداشته باشد دانه ها را بدون تغییر و مرطوب کردن، وارد دستگاه گوارش می کند، به همین خاطر به افراد ناشکیبا ، بی حوصله می گویند.
و اما در اکثر فرهنگهای فارسی از «ده رین»(درون) به عنوان ضد برون یاد کرده و آنرا به معنای داخل،تو، جوف و میان، آورده اند.دهخدا از آن به عنوان ضد ظاهر و آشکار یادنموده .
نه درون ساختنش توفیق است / نه بروه تاختنش امکان است (خاقانی)
همه خلق آنچه ماده آنچه نرند / ار درون خازنان یکدگرند (سنایی)
از نظر عرفا درون جاییست که محل پیدایش عرفان است با شناخت خداوند و تسلیم شدن و عشق ورزیدن به او با عقل و دل و جان.
حافظ درون را دارای رازی می داند که دانستنِ چیستی و چگونگی آن را مخصوص رندان مست می داند و به طعنه صوفیان را عالی مقام می داند و دارای حال ،بنا براین با سر درون مناسبتی ندارند.
صوفی بیا که آیینه ی صافیست جام / تا بنگری صفای می لعل فام را
راز درون پرده ز رندان مست پرس / کاین حال نیست صوفی عالیمقام را (حافظ)
زیباترین اشاره به درون از حضرت مولانای بلخی است ، ایشان معتقد است که هرکسی و هر سینه ای لیاقت شنیدن سر درون را ندارد و تنها سینه های شرحه شرحه ی از فراق می توانند آن را بشنوند. چنانچه درون صاف و پاک باشد راز درون را درک خواهی کرد و اصولا مسائل عرفانی و روحانی را فقط از طریق تجربه های درونی می توان دریافت و برای هر کس بنا بر درجات قرب الهی میسر می شود.:
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق / تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من
آینه ات دانی چرا غماز نیست / زانک زنگار از رخش ممتاز نیست (مولوی)
در زبان لکی می توان به برخی از فولکلورها و اشعار شعرای لک زبان اشاره کرد که به این واژه اهمیت خاص داده اند.
بزران بزران بیلا بزری / درینم چوی مِ ئاگر بگریِ
در این فولکلور درین جاییست که در آن آتش عشق روشن می شود و باعث دگرگونی حالت فرد (عاشقی) می شود.
بزان بزران بوئه سه رینم / یه ئاگر تُنه ها ئیِ ده رینم
باز هم آتش عشق است که عاشق را بیمار کرده است و با آمدن محبوب از سختی آن کاسته می شود.
در اشعار مویه (موگه)می شنویم :
ئی ده رین وژمه بیه سه ده رین مایی / سفیدی نِیریِ خیر ئه ج سیایی
در این فولکلور درون ماهی در معنای اصل واژه به کار رفته است و اما درون مشبه همان درون اصطلاحی و عاشقانه است.
منابع : فرهنگهای دهخدا،معین ، عمید/ دیوان حافظ / نی نامه ی مولوی
جناب اقای زینی ضمن عرض سلام ادب چندروزی بود کلمه دروین برای بنده وهمکاران مبهم معنارانمیرساندوازقلم شیوای شماممنون درون پرزخون دنیاپراشو خاصه او کسه اوروزه درچو گلزارادب لرستان
[پاسخ]
سلام بر شما شهروند بزرگوار از کوهنانی . ممنون از لطف و محبت شما.سپاسگزار شما هستم.
[پاسخ]
سلام و درود بسیار زیبا بود ولی من این مطلب رو اینجا خوندم http://zagrosline.com/1394/07/04/%D8%AF%D9%87-%D8%B1%DB%8C%D9%86/
مال شماست ؟ بسیار سایت جالبی هست
[پاسخ]
جناب شهروند معلوم که کارمندی .اشاره نکردی کارمند کجا
[پاسخ]