قابل توجه فرهنگی کاران و برادران طلبه ام

سید محمدصادق محمدی وفایی: رهبر معظم انقلاب فرموده اند: « از حوزه و روحانیت انتظار دارند، در همه صحنه­ های سیاسی حضور مثبت و فعال داشته باشند، لذا می­فرمایند:«یکى از چیزهایى که براى ما خیلى مهم است، مسئله‌ى «ارتباط با سیاست» است ….باید سیاسى باشید؛ منتها نه به معناى ورود در باندها و جناح هاى […]

نماز-جمعه-کوهدشت-۶۲

سید محمدصادق محمدی وفایی:
رهبر معظم انقلاب فرموده اند:
« از حوزه و روحانیت انتظار دارند، در همه صحنه­ های سیاسی حضور مثبت و فعال داشته باشند، لذا می­فرمایند:«یکى از چیزهایى که براى ما خیلى مهم است، مسئله‌ى «ارتباط با سیاست» است ….باید سیاسى باشید؛ منتها نه به معناى ورود در باندها و جناح هاى سیاسى؛ نه به معناى ملعبه و آلت دست شدن این یا آن حزب یا گروه سیاسى، یا سیاست‌بازان حرفه‌اى؛ این مطلقاً مورد نظر نیست؛ بلکه به معناى آگاهى سیاسى، قدرت تحلیل سیاسى، داشتن قطب‌نماى سالم سیاسى که جهت را درست نشان بدهد. … باید با مسائل سیاسى آشنا شوید، حوادث سیاسى کشور را بدانید و حوادث سیاسى دنیا را بدانید. طلبه‌ها امروز به اینها نیاز دارند. یک گوشه‌اى نشستن، سرخود را پایین انداختن، به هیچ کار کشور و جامعه کارى نداشتن و ازهیچ حادثه‌اى، پیش‌آمدى، اتفاق خوب یا بدى خبر نداشتن، انسان را از جریان دور مى‌کند. ما مرجع مردم هم هستیم؛ یعنى مورد مراجعه‌ى مردمیم و اگر خداى نکرده یک علامت غلط نشان بدهیم، یا یک چیزى که مطلوب دشمن است بر زبان ما جارى بشود، ببینید چقدرخسارت وارد مى‌کند. بنابراین، یک وظیفه‌ى مهمى که امروز ماها داریم، ارتباط باسیاست است(درجمع روحانیون استان سمنان، ۱۳۸۵/۰۸/۱۷)
استادقرائتی فرموده اند:
«خدا آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی را رحمت کند. می‌گفت: بر تو حرام است وارد مسائل سیاسی شوی. گفتم: چرا؟ چون من مقلّد ایشان بودم. گفت: برای اینکه تو در تلویزیون هستی و همه‌ی خطوط سیاسی باید بنشینند و حرف تو را گوش بدهند. اگر یکبار یک موضع‌گیریکردی، عده‌ای گفتند: آفرین و عده‌ای ناراحت شدند، آنهایی که ناراحت شدند تلویزیونرا خاموش می‌کنند. آن جمعیت میلیونی که تلویزیون را خاموش می‌کند، گناهشان گردن تواست. تو چون می‌خواهی کار فرهنگی کنی، اصلاً نباید وارد جریان‌های سیاسی شوی. بعددیدم این سند هم دارد. سندش در نهج‌البلاغه است. در تاریخ است.

درتاریخ می‌خوانیم پیغمبر وقتی وارد مدینه شد، آن زمان خط بازی سیاسی نبود. ولی قبیله بازی بود. او می‌گفت قبیله‌ی ما و او می‌گفت قبیله‌ی ما. دویدند سر افسار شتر پیغمبر را کشیدند که بیا خانه‌ی ما. می‌خواستند افتخار کنند که پیغمبر روز وارد شدن به مدینه مهمان قبیله‌ی ما شد. آن قبیله آمد افسار شتر، این قبیله آمد افسارشتر، افسار شتر، افسار شتر، افسار شتر، پیغمبر دید عجب روز اول ورودش دارد کشمکش می‌شود. گفت: ببینید کنار بروید.کنار بروید! هیچ چیز نگویید هرجا شتر خوابید. این هرجا شتر خوابید یعنی چه؟ یعنی من بی‌طرف هستم. یعنی کسی که می‌خواهد یک کار فرهنگی کند نباید از اول قشری از مردم را علیه خودش تحریک کند. این هرجا شتر خوابید یک سند، یک سند دیگر هم به شما بگویم. نامه‌ی ۲۵ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین به مسئول زکات می‌گوید: یک شهری که می‌روی، یک روستایی که می‌روی، زکات بگیری،خانه‌ی کسی وارد نشو. چون مهمان آقای «الف» شدی، صبح به آقای «ب» که می‌گویی: زکات شما چقدر است؟ می‌گوید: هوم… دیشب خانه‌ی فلانی خوابیدی، این کوکش کرده که من پولدارم. آمده زکات بگیرد. « انزل علی ماءهم» یعنی نازل شو کنارچشمه آب. برو کنار چشمه آب، به قول امروزی‌ها هتلی، مسافرخانه‌ای، خیمه‌ای، یک جایی بخواب که فردا به هرکس گفتی زکات بده، نگویند: چه کسی این را کوک کرده است؟ وبه همین خاطر این نصیحت آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی هم خیلی در من اثر کرد…

در اسلام داریم کسی را که می‌خواهید شلاق بزنید در مسجد شلاقش نزنید حالا یک مجرمی شلاق می‌خورد. نسل این مجرم را تاآخر تاریخ تا این گنبد و بارگاه را می‌بیند می‌گوید: پدر ما در این مسجد شلاق خورد. من در این مسجد نمی‌روم. این خاطره بدی از مسجد دارد. ما نباید… خاطره‌یخوب خیلی خوب است

یک روحانی می‌گفت: در ماشین نشسته بودم. یک خانم سوپر دولوکس آمد کنار ما نشست. صندلی‌ها هم پر و ما با این قیافه ریش سفید و این خانم و خواستیم بلند شویم دیدیم همه‌ی صندلی‌ها پر است و بنشینیم همه دارند می‌خندند. می‌گفت: یک دو سه سانتی کتفمان راچنین کردیم به این خانم، که به مردم بگوییم: برای ما نیست. می‌گفت: آن زمان بلیط‌ها را در ماشین می‌گرفتند. می‌گفت: شاگرد شوفر آمد، بلیط بگیرد، ما هم بلیط‌مان دستمان بود، چنین کردیم. شاگرد شوفر گفت: آقا دست‌تان را پیش گیرید. خانم بلیط شما راحساب کرد دیدیم عجب ما به این خانم پشت کردیم، این پول بلیط ما را هم داد. می‌گفت:یک دو سه سانتی چنین شدیم، خانم ببخشید، گفت: اختیار داری، شما پدر روحانی ماهستی. درست است من وضع حجابم خوب نیست. ولی اسلام را دوست دارم، علما را دوستدارم. شهداء را دوست دارم هیچی می‌گفت: درست نشستیم.

این یک درس است برای حزب‌اللهی‌ها. که آن خانم با آن وضعش، با محبت کتف را کشید. ما حزب‌اللهی‌هااگر با محبت یک کسی را به مسجد دعوت نکنیم، پیداست ما بی‌عرضه هستیم. گاهی وقت‌ها حرفمان هم خوب است. بد تحویل می‌دهیم. مثل شربتی که در آفتابه کنی. شربت است اما بد عرضه می‌کنیم. گاهی وقت‌ها دین خوب است، دین را بد معرفی می‌کنیم. اذان خوب است، یک آدم بد صدا اذان می‌گوید. اذان خوب است، بد صدا اذان می‌گوید.»
مقام معظم رهبری فرموده اند:
«حوزه و روحانیت نسبت به نظام دینى بى‌تفاوت نیست. هیچ روحانى‌اى،هیچ عالم دینى، هیچ خادم اسلامى نمی­ تواند نسبت به نظامى که بر اساس اسلام پدید آمده است، با انگیزه‌ى اسلام حرکت کرده است و کار می­ کند، بى‌تفاوت باشد؛ نمی تواند خود را بیگانه به حساب بیاورد …. حوزه‌ى علمیه‌ى قم مادر این نظام است؛ به وجودآورنده و مولد این انقلاب و این حرکت عظیم است. یک مادر چگونه می­ تواند از زاده‌ى خود، از فرزند خود غافل بماند، نسبت به او بى‌تفاوت باشد، در هنگام لازم از اودفاع نکند؟ ممکن نیست» در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۲۹/۷/۸۹