پدیده ای به نام «اصلاح طلبان نسل نو»!
در بررسی تحلیلی انتخابات دهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی در شهرستان کوهدشت، بی تردید از امرداد ماه ۹۴ به عنوان برهه ای که آرایش سیاسی نیروهای اصلاح طلب شکل تازه ای به خود گرفته و سپهر سیاست این شهرستان دست خوش فعل و انفعالات جدید و البته مهمی گشته می توان یاد نمود. […]
در بررسی تحلیلی انتخابات دهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی در شهرستان کوهدشت، بی تردید از امرداد ماه ۹۴ به عنوان برهه ای که آرایش سیاسی نیروهای اصلاح طلب شکل تازه ای به خود گرفته و سپهر سیاست این شهرستان دست خوش فعل و انفعالات جدید و البته مهمی گشته می توان یاد نمود. گویی گرمای این ماه میانیِ تابستان، شور و حرارتی صد چندان در تنور رقابت های انتخاباتی دمیده و کنش گران سیاسی اصلاح طلب و خواهان تغییر را بیش از هر زمان دیگری به تکاپوی ایفای نقش سیاسی انداخته است. ترجیع بند دید و بازدیدهای انتخاباتی این روزهای چپ های کوهدشتی البته چیزی نیست جز تلاش برای رسیدن به اجماع و معرفی کاندیدایی واحد. با این وجود بر همگان مبرهن است که ماجرای اجماع اصلاح طلبان شهرستان بر سر نامزدی واحد، پرونده ای است سخت دشوار و غامض که از قضا به نظر می رسد این روزها بر پیچیدگی اش افزوده شده است.
در آخرین هفته از داغ ترین ماه سال، افکار عمومی شهرستان کوهدشت به ویژه اصلاح طلبان هنوز در حال تجزیه و تحلیل تغییر شرایط سیاسی ناشی از برگزاری جلسات هم اندیشی علی اصغر اسفندیارپور با کاندیداهای بالقوه ی اصلاح طلب برای دست یازیدن به اجماع هستند که خبر مهم دیگری به سرعت در فضای سیاسی شهر می پیچد. نشست اصلاح طلبان نسل نو! بالتبع این عنوان جدید و تا حدودی غریب، اولین سوالی که در این زمینه ذهن هر شنونده ای را درگیر خود می سازد رفع ابهام از هویت و خاستگاه این دسته از اصلاح طلبان است. به راستی این اصلاح طلبان کیستند؟ خواسته های آنان چیست؟ چرا در جلسات اسفندیارپور جایی نداشته اند؟ نحوه ی تعامل آنان با گروه ۱+۶ چیست؟ آیا خود را ملزم به اتحاد با این گروه می دانند یا در ماجرای انتخابات راه خویش را در پیش خواهند گرفت؟ و اصولاً آیا فعالیت های این طیف منجر به چند شقّه شدن جریان اصلاحات در کوهدشت خواهد شد یا برعکس بالندگی گفتمان اصلاح طلبی و در نهایت معرفی کاندیدایی واحد و البته لایق از میان اصلاح طلبان شهرستان را در پی خواهد داشت؟
شاید مهم ترین مسئله ای که این روزها راه اصلاح طلبان نسل نو را از جریان سازان این گفتمان حداقل به صورت موقت جدا ساخته و البته نگرانی هایی جدی پیرامون پروسه ی وحدت در طیف اصلاحات را به همراه داشته است، همانا ماجرای بازی ندادن به این گروه از چپ های تازه وارد و جویای نام توسط چپ های سرشناس شهرستان است. کلیدی ترین سوال این دسته از اصلاح طلبان مدعی این است که چگونه چهره های سرشناس چپ کوهدشت به این نتیجه رسیده اند که می بایست فرآیند اجماع را تنها از کانال ۶ کاندیدای بالقوه دنبال کنند؟ آنان می پرسند آیا این روش دمکراتیکی است که نامزد نهایی جریان متبوع شان از میان افراد محدودی که از قضا بیشینه شان هر چهار سال یک بار به یاد زادگاه شان می افتند، انتخاب شود؟ آیا نمی توان طرحی مقبول تر برای رسیدن به وحدت در انداخت؟ هرچند اصلاح طلبان نسل نو هرگونه جدایی از بدنه ی اصلاحات را تکذیب کرده و بر جزیی بودن اختلافات با بزرگان پافشاری می کنند اما ناگفته پیداست که در صورت عدم پاسخ گویی به این پرسش ها چه بسا علم استقلال برافراشته و ساز جدایی کوک کنند. به دیگر سخن دغدغه ی این گروه از اصلاح طلبان جوان لزوم پوست اندازی در اردوگاه اصلاح طلبان کوهدشت و به صحنه آمدن نسل دوم این جریان است. آنان بر این باورند که گفتمان اصلاح طلبی در کوهدشت در ادوار گذشته همواره از اشتباهات استراتژیک سردمدارانش متحمل آسیب های جدی و تلخ شده و نتیجه ی کنش گری اصلاح طلبان نسل اول در ادوار گذشته، راه یافتن پی در پیِ نامزدهای اصول گرا به بهارستان بوده است. آنان معتقدند حال نوبت اصلاح طلبان جوان و شایسته است که بخت خود را برای به دست گرفتن پرچم اصلاحات در شهرستان بیازمایند. آنان با طرح این شعار که در رویه شان دمکراسی را جایگزین انحصار خواهند نمود و اجازه نخواهند داد رابط بر ضابطه چیره شود، بزرگان اصلاح طلب را به چالش می کشند.
در طرف مقابل اما بسیاری از اصلاح طلبان سرد و گرم چشیده ی کوهدشتی، این مدعیان جوان را کم تجربه تر از آنی می دانند که توانایی پرچم داری گفتمان اصلاحات را آن هم در برهه ی حساس و سرنوشت ساز کنونی داشته باشند. بسیاری از اصلاح طلبان نسل اول معتقدند که هم فکران تازه نفس ابتدا می بایست در سطوح با درجه ی حساسیت کم تر و کارزارهای خُرد به رقابت پرداخته، تجربه اندوخته، شایستگی خود را نشان داده و آن گاه وارد رقابت نفس گیری هم چون انتخابات مجلس شورای اسلامی شوند. پدران اصلاحات در کوهدشت بر این نکته تاکید می کنند که حتا در صورت حضور این اصلاح طلبان تازه کار در پارلمان، آنان در مقابل هم کاران کارکشته ی اصول گرا شانسی برای پیش برد گفتمان اصلاح طلبی نخواهند داشت و از پیش باختگانی محتوم خواهند بود. جریان سازان چپ بر این عقیده اند اینک و زیر فشار خرد کننده ی نهادها و رقبای اصول گرا، اولویت اول اصلاح طلبان نه دعواهای درون گروهی و در نتیجه تضعیف خودکارِ جبهه ی اصلاحات که باید بر مبنای گسیل صدایی واحد از این اردوگاه قرار گیرد. چهره های سرشناس اصلاح طلب البته با پذیرفتن برخی کاستی ها در روند اجماع بر نامزد واحد، برخی عوامل بیرونی از قبیل: عدم حضور احزاب قوی و تنگناهای متعددی که همواره اصلاح طلبان با آن روبرو بوده اند را در قضیه ی انتخاب دمکراتیک دخیل می دانند. آنان با رد هرگونه کبر و خودبینی در تصمیم گیری های مرتبط با فرآیند اجماع اصلاح طلبان کوهدشت، تغییرات اساسی در سازوکارهای رسیدن به نامزد واحد در شهرستان را مستلزم اجتناب از هرگونه شتاب زدگی و اختصاص زمان مناسب می دانند. این دسته از اصلاح طلبان بر این باورند که پرداختن به لزوم پوست اندازی در شرایطی که تا انتخابات سرنوشت ساز پارلمان در اسفندماه امسال مجال اندکی باقی است، نه تنها وحدت مورد نظر جریان اصلاحات را رقم نخواهد زد که عاملی خواهد شد برای تقویت هر چه بیش تر گفتمان اصول گرایی و تکرار سریال نومیدکننده ی حضور رقیب سرسخت در بهارستان!
تمامی این فعل و انفعالات اما در حالی رخ می دهد که اینک مهم ترین مسئله ای که به نظر می رسد جریان سازان اصلاح طلب می بایست به سرعت و البته دقت راه حلی عملی برای آن بیابند، ضرورت اقناع اصلاح طلبان جوان است. ناگفته پیداست در صورت عدم تحقق این امر، انگیزه ی نسل دوم اصلاحات به منظور پیش برد گفتمان اصلاح طلبی در کوهدشت به شدت رنگ باخته و چه بسا منجر به پیروزی چند باره ی اصول گرایان و به محاق رفتن اندیشه های اصلاح طلبی شود. پدران اصلاحات کوهدشت اینک ابتدا باید شبهات ایجاد شده در اذهان پسران سیاسی شان در رابطه با نقش نسل دوم اصلاحات در تحولات سیاسی شهرستان را اصلاح نموده و سپس پرونده ی اجماع را پیش روی خود بگشایند.
رضا بهرامی/ کشکان
با سلام خدمت برادر بهرامی مطلب زیبای بخوبی بود ولی نمایندگی مجلس بچه بازی نیست که هرکسی فوق لیسانس بگیره بیاد کاندید شه باید چند سال سوابق اجراییه مدیریتی داشته باشن ازتجربیاد بالای برخوردار باشن برادر همون. شش نفر اتحاد کنن کافیه
[پاسخ]
احمدی نژاد با همین مدرک و در سن ۴۵سالگی رییس جمهور شد هر کدام از این اقایان بالای ۴۲سال سن دارند برادر عزیزم چرا ما باید سرخودمونو زیر برف کنیم تا کی باید قیم مابانه رای بدیم این اقایان اگه الان جلو نیان پس کی باید کاندید شود اتفاقا باید روی جوانان سرمایه گزاری نمود خستگی ناپذیرند ما از کاندیداهای نسل نو حمایت میکنیم
[پاسخ]
مگر اقای اسفندیاری چی داشتن که در ان برهه کاندیدا شدند. تازه هر کدوم از این جوانان در مقیاس با ان زمان این اقا به مراتب باسوادتر و با دانش ترند .در ضمن در نقطه مقابل اقای امامی فوق دیپلم ابتدایی بودند که راهی مجلس شدند .در ثانی این اقایانی که از بخش کوچک طرهان داعیه رهبری اصلاحات این شهر را دارند در هیچ انتخاباتی نتوانسته اند رای مردم این بخش را با نفوذ کذابی خود وارد سبد جریان اصلاحات کنند .حتی بعضا نتوانستند رای مردم شهر را برای ورود به شورای شهر کسب کنند . بر تمام جوانان اصلاح طلب و اصولگرای شهر که اندکی توانایی در خود می بینند تکلیف است با اعلام کاندیداتوری خود خواب انحصار طلبان و ریاست طلبان هر دو طیف را آشفته نمایند تا دیگر مردم را بازیچه بزرگ بینی خودشان نکنند.
[پاسخ]
ما جوانان اندیشه و افکارمان با افکار کاندیداهای نسل جوان همخوانی دارد
[پاسخ]
عالی و زیبا بود , و البته تصور ما هم این نیست که واقعأ نسل جوانتر خواهان تحوبل تام و تمام اردوگاه سیاسی اصلاحات به آنان و اعلام بازنشستگی نسل پدران سیاسی اصلاحات باشد , بلکه دغدغه امروز جوانترها در استفاده از اصول دموکراتیک و توجه به دیدگاههای نسل جوانتر و احیانأ حمایت از کاندیدای جوان مستعد و توانمند است , هر چند شرایط این مجلس هم تصمیم بسیار حساب شده ای لازم دارد.
[پاسخ]
با سلام. انتقادی که من و دوستان بر جریان اصلاحات کوهدشت داشتیم از این قرار است که ایشان انحصار طلبی را جایگزین اصلاح طلبی نموده و خودبرتربینی عجیبی دارند. آنها با پذیرش شش نفر که حتی امیدی به تأییدصلاحیتشان نیست سایر اصلاح طلبان را از خود جدا ساختند و این به ضرر جریان اصلاحات است. آنها با ترس و واهمه از این که اگر اصلاح طلبان دیگری را وارد گود کنند ممکن است گوی سبقت را از آنها برباید، اصلا وجود آنها را انکار می کنند در صورتی که آنها وجود دارند و با قدرت وارد عمل می شوند و چه بسا ضربه محکم را به جریان اصلاحات همین کسانی بزنند که به اصطلاح اصلاح طلبان آنها را نادیده گرفته بودند. بنابراین خواهش ما از کسانی که داعیه اصلاح طلبی دارند این است که همه مدعیان را یک جا جمع نمایند و با همه وارد گفت و گو شوند و در نهایت به اجماع برسند. این کار به نفع اصلاحات است.
[پاسخ]
شکل گیری اصلاح طلبان نسل نو واکنش طبیعی به انحصارطلبی حلقه اسفندیاری و مومنی و تیموری است
[پاسخ]
سلام. بنده هم با شما موافق هستم ولی بهترین راه در این برهه از سرنوشت سیاسی اصلاحات شهرستان تلفیق نسل اول و دوم اصلاحات در شهرستان می باشد. انشاالله بزرگان جریان بصیرت خود را نشان دهند
[پاسخ]
واقعا اىن قدرت چه جذبه اى داره که آقا با وجود شصت هفتاد سال ولکن زادگاهش نىست.بابا ىه تفرىحى شکارى باغى گفتن،اىن همه تقلا واسه کت شلوار و پول و قدرت و در عوضش فلاکت مردم کوهدشت هم حدى داره.اىن همه خوردى راه رو باز کن چند نفر دىگه هم بخورن.
[پاسخ]
فقط کاندیداهای نسل نو ،از جمله حسن درویش پور.
[پاسخ]
کاندیدنسل نو که رای داشته باشه فقط برادرفردین گراوند است درود براستاد خوبم
[پاسخ]
باور بفرمایید همین آقایان نسل نو یکی ۳۰۰ رای بیشتر نمیارن. پس خودمان رو گول نزنیم.
[پاسخ]