عزای عمومی در بلوطستان کوهدشت

احسان صلاحی/ کشکان: در سیزده مردادماه ۹۴ آتشی در بلوطستان کوهدشت شعله ور گشت که دل هر انسان شریف را به درد می آورد این حادثه در مناطق خلیفه، حرین، چنگری و دالاب به سمت کشماهور اتفاق افتاد. هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر صحنه دردناک باشد، زمانی که به همراه اکیپ ها مربوطه جهت […]

unnamed (1)

احسان صلاحی/ کشکان:

در سیزده مردادماه ۹۴ آتشی در بلوطستان کوهدشت شعله ور گشت که دل هر انسان شریف را به درد می آورد این حادثه در مناطق خلیفه، حرین، چنگری و دالاب به سمت کشماهور اتفاق افتاد. هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر صحنه دردناک باشد، زمانی که به همراه اکیپ ها مربوطه جهت اطفای حریق وارد منطقه شدیم با صحنه های روبرو شدیم که باعث بغض افراد حاضر در صحنه و حتی اشک برخی از آنان گشت.

طبیعت بکری که روزگاری باعث آرامش  و نماد زیبایی مناطق فوق بود یک شب خاکستر و به توده ای سیاه رنگ تبدیل شده بود. هرچه به عمق مناطق آسیب دیده وارد می شدیم این صحنه ها دردناک تر بود. درختان بلوط چندصد ساله و گاهی مسن تر طعمه حریق شده و به تلی از خاکستر تبدیل شده بودند، مراتع غنی و زیست بوم های گیاهی و جانوری مناطق دچار بحران نابود و بافت خاک این مناطق در اثر حرارت آسیب جدی به آن ها وارد شده بود، به دلیل صعب العبور بودن مناطق و وسعت آتش حرکت اکیپ به کندی صورت می گرفت . افراد گرو های امدادی فاقد کوچکترین امکانات اولیه بودند و فقط غیرت و همیت آنان باعث شده بود که به منطقه بیایند و با کمترین امکانات مانند بیل، آتش کوب های دستی و حتی سنگ آتش را مهار کنند. عملیات کنترل حریق تا ساعت ۱۲ ظهر خوب پیش رفت و گمان برده شد که آتش کنترل و تبعات آن کم شده است اما ساعت ۱۳ باد شدیدی از منطقه چشمه حفی دالاب شروع به وزیدن نمود و دوباره آتش شعله ور گشت. البته این نکته را نباید نادیده گرفت فرماندار محترم جناب آقای محمدی( به همراه اکیپ فرمانداری)، امام جمعه محترم شهرستان، اداره امور عشایر( به همراه تانکر سیار حمل آب )، اداره منابع طبیعی ، اداره محیط زیست، اداره بهداشت، اداره آب و فاضلاب روستایی و گروه های مختلف مردمی از ساعات اولیه حادثه در صحنه حضور داشتند و در مدیریت بحران نقش بسزایی ایفا نمودند. اما متاسفانه در حدود بیش از ۱۰۰۰  هکتار از جنگل ها و مراتع این ناحیه مهم اکولوژیکی غرب کشور در آتش بی مهری و بی تدبیری و عدم کمک مدیران استانی خاکستر شد.

اما این سوالات از مدیران ارشد استانی باقی می ماند:

چرا با وجود اعلائم این مناطق بعنوان کانون های بحران از سوی اداره مانبع طبیعی و محیط زیست مسئولان ارشد استانی مانند آقای بهاروند هیچگونه طرحی برای آن نداشته اند؟

چرا با وجود مهمترین ذخایر ژنتیکی درختان بلوط در استان لرستان و بخصوص شهرستان کوهدشت در فصلی که احتمال بروز حریق در منابع طبیعی زیاد می باشد حتی یک فروند بالگرد جهت چنین بحران های وجود ندارد؟

چرا هیچ گونه بستر سازی فرهنگی در بین عشایر و روستائیان در جهت حفظ منابع طبیعی و جلوگیری از تخریب آن در شهرستان کوهدشت صورت نمی گیرد؟

چرا انجام طرح هایی مانند شناسنامه دار کردن مراتع و جنگل ها استان و شهرستان و قرار دادن آن ها در اختیار عشایر و روستائیان مناطق در جهت حفظ بهتر آنان صورت نمی گیرد؟

چرا از سازمان ها و نهادهای مردمی حامی محیط زیست و جنگل ها حمایت نمی گردد که در مواقع بحرانی با بسیج مردم به حل بحران کمک کنند؟

چرا آمار صحیح در اختیار عموم قرار نمی گیرد؟

چرا تمام کوتاهی ها را به حساب مدیران شهرستان می گذارند و مدیران ارشد استانی حاضر به عذر خواهی و قبول کوتاهی در انجام وظایف محوله خود در قبال محیط زیست نیستند؟