سخنی با سردار!
حسین ناصری/کشکان: وقتی خبر انتصاب یکی از رزمنده های جبهه و جنگ در سایت های خبری و جراید منعکس شد، بسیاری از نیروهای دلسوز و ارزشی به سرنوشت انتخابات آینده امیدوارتر و خوش بین تر شدند. آری! ما هم وقتی باخبر شدیم که یکی از یادگاران و فرماندهان روزهای حماسه، سکاندار شورای نگهبان کوهدشت شده […]
حسین ناصری/کشکان:
وقتی خبر انتصاب یکی از رزمنده های جبهه و جنگ در سایت های خبری و جراید منعکس شد، بسیاری از نیروهای دلسوز و ارزشی به سرنوشت انتخابات آینده امیدوارتر و خوش بین تر شدند. آری! ما هم وقتی باخبر شدیم که یکی از یادگاران و فرماندهان روزهای حماسه، سکاندار شورای نگهبان کوهدشت شده است، بسیار خوشحال و خرسند شدیم؛ اما آنچه در ادامه این نوشتار می خوانید، به دور از تعارف و تملق است.
سردار عزیز! ما خدایی ناکرده قصد بی ادبی نداریم؛ اما اطلاعاتی داریم که به زعم نظر خویش به کار شب عملیات می آیند. این مطلب را بعد از خواندن خاطره شما در یکی از سایت ها نوشتم. در آن خاطره ذکر کرده بودید زمانی که شما در حال شناسایی بودید؛ دشمن اقدام به تک بر علیه خط پدافندی شما کرده بود؛ اما به لطف خدا موفق نشدند و با تحمیل تلفاتی عقب نشینی کردند. لازم است بدانید خیلی از فرصت طلبان و سیاست بازان وقتی باخبر شدند که فرمانده روزهای سخت به خط مقدم جبهه امروز آمده ناامید شده و عقب نشینی کردند. البته خالی از لطف نیست بدانید که این افراد هر زمان منافعشان به خطر بیفتد بیکار نخواهند نشست و این امر هوشیاری و دقت و سرعت عمل شما را می طلبد.
سردار عزیز! در قسمتی دیگری از آن خاطره بابت مجروح شدن برادرتان ناراحت شده بودید و برای دیدن ایشان خیلی تلاش کردید. برایمان سخت است به شما بگوییم در شب های انتخابات گذشته خیلی از نیروهای مؤمن و صادق را قلع و قمع کردند. سخت است که بگوییم در انتخابات گذشته گروهان نیروهای ارزشی را از حضور در سنگر حراست از آرا مردم محروم کردند. وقتی به یاد نحوه برگزاری برخی انتخابات های گذشته می افتم؛ از درد به خود می پیچم و قلم در دستانم می لرزد و دیگر تاب نوشتن ندارد. وقتی می شنوم که برنده انتخابات آینده کاندیدایی است که شورای نگهبان را داشته باشد، قلبم چند لحظه ای از کار می افتد. نگران و دلواپس می شوم، خدایا! نکند دور و بر سردار عزیزم را کسانی بگیرند که خیانت به آرا مردم برایشان کار پسندیده ای است!
سردار عزیز! حتماً شما هم با بنده هم عقیده هستید که برگه های رأی ثمره خون هزاران شهید و شهدای گردان های محبین و کمیل می باشد. پس دلواپسی ما بی خود و بی جهت نیست. ما از حضرتعالی انتظار داریم سنگر حراست از آرا مردم را به نیروهای مؤمن و انقلابی زیرک و با بصیرت واگذار نمایید، تا به امید خدا در فردای انتخابات پیروز میدان، نظام جمهوری اسلامی باشد.
سردار عزیز! در ادامه آن خاطره از مجروح شدن حجت سرتیب نیا ابراز نگرانی کرده بودید. خالی از لطف نیست بدانید در انتخابات های گذشته تا دلت بخواهد امثال شهید سرتیب نیاها را قلع و قمع کردند و آن ها به پشت خط انتقال داده شدند و دیگر مجال دفاع از حقوق مردم را نیافتند!
سردار عزیز! در پایان آن خاطره ذکر کرده بودید که تیربارچی دشمن از نزدیک شدن بچه ها جلوگیری می کرد و مداوم شلیک می کرد و نیروهای شما را زمین گیر کرده بود. شما هم با صدای بلند آرپی چی زن را که نوجوانی بود صدا زدید که پیش شما بیاید. او خودش را به شما رساند و شما گفتید که آر پی چی را به من بدهید؛ اما آن نوجوان با شجاعت تمام گفت نه خودم می زنم و با شلیک اولین موشک، تیربارچی و سنگرش را منهدم کرد و با همت دلاوران بسیجی و سپاهی توانستید خط را تصرف کنید.
آری، سردار عزیز! ما هم مثل همان آرپی چی زن جوان ادعا داریم و ثابت کرده ایم که می توانیم سنگرهایی را که در مقابل اهداف و ارزش های نظام قد علَم کنند را با خاک یکسان کنیم. امیدواریم دیگر شاهد مظلومیت نیروهای ارزشی در انتخابات ها نباشیم.
دست مریزاد آقای ناصری به حق گفته ای آقای قبادی موفق باشید
[پاسخ]
من ب چنان پدری از صمیم قلب افتخار میکنم
همین….
[پاسخ]