مقایسه شباهت های واژگانی زبان لکی با برخی دیگر از زبان ها و گویشهای ایرانی/ بخش نخست
علی ستاری*/ کشکان: چکیده در این مقاله پس از معرفی زبان لکی به شباهت های واژگانی آن با زبان فارسی باستان، فارسی میانه ، پهلوی، فارسی نو ین و زبان آذری باستان پرداخته شده است. همچنین به برخی آواهای لکی که به زبان های کهن نزدیک اما با زبان فارسی نوین تفاوت دارند اشاره شده […]
علی ستاری*/ کشکان:
چکیده
در این مقاله پس از معرفی زبان لکی به شباهت های واژگانی آن با زبان فارسی باستان، فارسی میانه ، پهلوی، فارسی نو ین و زبان آذری باستان پرداخته شده است. همچنین به برخی آواهای لکی که به زبان های کهن نزدیک اما با زبان فارسی نوین تفاوت دارند اشاره شده است. در این مقاله در باره تحول زبان فارسی باستان وخصوصاً تحول فارسی میانه به فارسی نوین بحث شده و در کنار این ها مثالهایی از زبان لکی آورده شده است. با مقایسه ی واژگان این زبانها و واژگان لکی نشان داده شده است که زبان لکی زیاد تغییر نکرده و نزدیکی خود را با این زبان ها که از زبان های کهن ایرانی هستند حفظ کرده است. انجام این مقایسه ها و پرداختن به شباهت ها و تفاوت های بین زبان ها می تواند از نظر زبانشناسی و آموزش زبان مهم باشد.
کلید واژه ها: زبان، لکی، شباهت واژگانی، گویش، فارسی باستان، تحول زبان
۱- معرفی زبان لکی
در بسیاری از بخش های استان لرستان مردم به زبان لکی سخن میگویند. مردم شمال و شمال غربی لرستان مانند شهرهای الشتر، نورآباد، کوهدشت، زاغه و چغلوندی به این زبان سخن میگویند. همچنین تعداد زیادی از مردم شهر خرم آباد لک هستند. علاوه بر این، گسترش گویش لکی در خارج از مرزهای لرستان بسیار چشمگیر است. چنانکه در مناطق وسیعی از استان کرمانشاه مانند شهرهای کرمانشاه، صحنه، کنگاور، هرسین و دهستان های عثمانوند و جلالوند در گفتگوی روزمره از این زبان استفاده میکنند . بسیاری از بخش های استانهای ایلام و همدان نیز این زبان را به کار میبرند.
گویش لکی با گویش گورانی و گویش کرمانشاهی همبستگی فراوران دارد. این گویش دارای آثار مکتوب فراوان می باشد. اخیراً کتابی تحت عنوان ” گلزار ادب لرستان” که مجموعه ای از اشعار لکی است به وسیله ی اسفندیار غضنفری امرایی گردآوری شده و به چاپ رسیده است( امانالهی بهاروند، ۱۳۷۴ : ۵۷).
ولادیمیرمینورسکی میگوید لک جنوبی ترین گروه از قبایل کُرد ساکن ایران است. بنا به گفته ی زین العابدین شیروانی نام لک برگرفته از واژه ی فارسی لک (صد هزار) است، زیرا تعداد خانوادههای اولیه ی لک صد هزار بوده است. سلسله ی زندیه مهم ترین طایفه ای است که از میان لک ها برخاسته اند(مجله ی شقایق ۱۳۷۶: ۹۰). به نظر اُمان (۱۹۰۴) لکی از گونه های زبان کردی است و جزو گویش های لری محسوب نمی گردد. چریکف معتقد است که لرها و لکها با لهجههای متفاوتی صحبت میکنند و گویش آنها از یکدیگر متمایز است. شرفنامه ی بدلیسی(۱۳۴۳ : ۳۲۳) لک و زند را شاخه ای از قبایل کرد ایرانی ذکر کرده است.
در استان لرستان به دو گویش وابسته به هم اما مشخص یعنی لری و لکی صحبت می شود. طبق نظر گرنوت ویندفور لکی از گویش های کردی جنوبی است. این گویش اساساً در میان طایفههای سلسله(الشتر) و دلفان(نورآباد) در جلگه های الشتر و خاوه و در میان طایفه های بیرانوند در حاشیه ی بالاگریوه واقع در شرق خرم آباد و در بین طایفه های پیشکوه از جمله میان طرحانیها(کوهدشت)، جلالوندها، هلیلانی ها و نیز در بین شماری از طایفه های ساکن حد لرستان و کردستان، احمدوند و هرسین رواج دارد(اینگه دمانت مورتنسن ۱۹۹۳ : ۶۰).
سکندر امان الهی بهاروند در کتاب ” قوم لر” در تقسیم بندی زبانها و ارتباط گویش لری با آنها، لکی را در زمره ی زبانهای گروه شمال غربی قرار داده، یعنی در ارتباط با کردی، گیلکی، طالشی، سمنانی، خوانساری و بلوچی. دهخدا(۱۳۶۵: ۱۷۳) در ارتباط با مدخل”لرستان” میگوید که سکنه ی این نواحی لرها و کردها هستند که از حیث قیافه به هم شبیهند ولی از حیث زبان با یکدیگر اختلاف دارند. سکنه ی واقع در شمال غربی آن یکی موسوم به”کردلکی” و قسمت دیگر دارای زبان لری است وی میگوید لرهای فیلی، ساکن دره ی گاماساب و دره ی سیمره میباشند و طوایف مهم آنها کاکاوند و کولیوند و در دشت خاوه حسنوند، بیرانوند و آلوند و سگوند در دشت الشتر و اطراف خرم آباد هستند. سکنه ی پشتکوه (ایلام) مخلوطی از طوایف لر فیلی، و کردلکی هستند که به کلی با هم مخلوط میباشند ولی در شمال اکثریت سکنه با کردها و در جنوب با لرهاست. طوایف مهم پیشکوه عبارتند از: ملکشاهی، یوسفوند و در دامنه ی جنوبی گراوند و در انجیرکوه کردهای دیناروند و غیاثوند. نگارنده بر این باور است، آنچه را که دهخدا کردهای لرستان، کردلکی و لر فیلی می نامد در واقع لک هستند.
۲- پیوستگی واژگانی زبان لکی با سایر زبانها
واژگان لکی بسیار غنی است، زیرا از زبانهایی بوده که زیاد تن به تغییر نداده و تعداد علایم نگارشی و آواهایش بیشتر است، علی محمد ساکی در کتاب جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان چنین مینویسد:
“این واژهها اعم از لری و لکی بسیار و برای مقاصد مختلف کلمات زیادی وجود دارد و با آنکه لغات و کلمات مترادف آنها به اندازهی فارسی نیست، اما از نظر ادای مقصود واژههایی در اختیار گوینده هست که این گویش را وسیع و غنی ساختهاند. بر خلاف لهجه های دیگر برای سنین گوناگون افراد و جانوران نامهای خاص وضع گردیده است، یعنی مانند فارسی به گاو یک ساله، دو ساله، سه ساله و پنج ساله تنها گاو نمیگویند بلکه برای هر کدام واژههای مخصوص هست که اهمیت این گویش را نشان میدهد”
مهری باقری درکتاب تاریخ زبان فارسی ( ۱۳۷۵ :۶۶ )مینویسد:
“زبانهای ایرانی دوره ی میانه زبانهایی هستند که در فاصلهی زمانی سالهای ۲۵۰ پیش از میلاد (تأسیس سلسله اشکانی)و ۶۵۱ میلادی (انقراض سلسله ساسانی) در سرزمین ایران به کار میرفتند.”
وی میگوید که از میان زبان های متعددی که در ایران در دوره میانه به کار میرفتند آثار و اسناد مکتوبی از زبانهای پهلوی اشکانی، پهلوی ساسانی، سغدی، سکایی، بلخی و خوارزمی باقی مانده است. این زبانها با توجه به مختصات و ویژگی های ساختاری و موقعیت و محدودهی جغرافیاییشان به دو گروه اصلی به شرح زیر تقسیم میشوند:
الف) زبانهای ایرانی میانه گروه شرقی:سغدی، سکایی، بلخی و خوارزمی
ب) زبانهای ایرانی میانه گروه غربی : زبانهای ایرانی میانه غربی را بطور کلی پهلوی نیز میخوانند و خود به دو گروه تقسیم می شوند.
*زبان ایرانی میانه شمال غربی: زبان ایالت باستانی پارت است. نام این سرزمین در کتیبهی داریوش به صورت parθawa ( پرثو) ذکر شده است.
*زبان ایرانی میانه جنوبی غربی: زبان ایالت پارس است که در کتیبههای فارسی باستان به صورت pārsa (پارس) ذکر شده است.
سکندر امان الهی بهاروند در کتاب قوم لر (۱۳۷۴) در تقسیم بندی زبانها و ارتباط زبان لری با آنها لکی را در زمرهی گروه شمال غربی قرار داده و لری را در زمرهی جنوب غربی.مینورسکی میگوید که لکها در نواحی شمال و شمال غربی لرستان که گاهی لکستان نامیده میشود زندگی میکنند.
بیشتر پژوهش های انجام شده نشان میدهند که از نظر واژگانی زبان لکی بیشتر به گویش های شمال غربی ایران نزدیکتر است تا گویشهای جنوب غربی. احمد کسروی(۱۳۴۱ : ۲۸) در کتاب “آذری یا زبان باستان آذربایجان” در باره ی اختلاف زبان پهلوی شمال و جنوب مینویسد :
“آنچه در شمال زاء بوده در جنوب دال می شده چنانچه هنوز هم به جای دانم و داماد که از جنوب است، در شمال زانم ( در کردی) و زوما ( در سمنانی) گفته میشود.”
در زبان لکی نیز این دو واژه(مزونم و زوما) را با همین صورت و معنا بکار میبرند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که لکی از زبان های شمال غربی است.”
اریک جان آنونبی(۲۰۰۷)[۱] بین دو گونه ی لکی پشتکوه(ایلام) و پیشکوه(لرستان) تمایز قائل میشود. وی میگوید گرچه لکهای پیشکوه از نظر قومی مرتبط با قوم لر هستند، گویش لکی متمایزِ آنها در واقع یک زبان ایرانی شمال غربی است که با کردی دارای رابطه ی موروثی[۲] نزدیکی است(اریک جان آنونبی: ۱). از دیدگاه او خانواده ی شمالی زبانهای ایرانی شامل کردی و گونه های مربوطه مانند تالشی، تاتی، گیلکی و بلوچی است و خانواده ی جنوب غربی شامل پیوستار لری، فارسی و سایر زبان هایی است که به آنها نزدیکند. وی به نقل از ویندفور(a1989) لکی را به همراه کردی و گونه های مربوطه، متعلق به گروه شمال غربی زبان های ایرانی میداند.
مسئله ی مهمی که آنونبی به آن اشاره میکند تغییر زبانی[۳] است که در میان جمعیت لکزبان خرم آباد خو د را به پیش برده. به نظر نگارنده این مسئله در همین سطح باقی نمانده بلکه هرچه بیشتر به سوی تبدیل زبانی[۴] پیش رفته است. دلیل عمده ی این فرایند وجود گویش لری به عنوان زبان مرکز استان و زبان اداری است که آن را به زبان معتبرتر تبدیل کرده و بیشتر مردم خرم آباد خواسته یا ناخواسته آن را به کار میبرند.
آنونبی به نقل از اورانسکی(۱۹۷۷) شیوه های زیر را برای تمایز زبان های ایرانی شمال غربی از جنوب غربی پیشنهاد میکند:
*تناوب /z/ و/d/ در ابتدای ریشه ی دان که در شمال /z/(زون) است و در جنوبی /d/ (دون).
*تناوب /z/ و/d/ در ابتدای واژه ی داماد که در شمال /z/(زوما) است و در جنوبی /d/ (دوما).
*تناوب /ž/ و/z/ در ابتدای واژه ی زن که در شمال / ž /(ژن) است و در جنوبی /z/ (زن).
بر اساس دسته بندی اورانسکی گونه های لری و نیز فارسی ویژگی زبانهای جنوب غربی را نشان میدهند،در حالیکه لکی به طور پیوسطه الگوهای زبانهای شمال غربی را دارد وبه کردی نزدیکتر است و مشابهت بین لکی پیشکوه و لری لرستان حاصل تماس ناحیه ای[۵] است تا وابستگی موروثی.
۳- هدف
هدف کلی زبانشناسی تاریخی بررسی چگونگی تغییر زبانها است. و اینکه چه نوع از تغییرات زبانی امکان وقوع دارد.کشف رابطه خویشاوندی زبانها و مسیر تحول آنها چه به صورت منفرد و چه در مقام عضوی از خانواده زبانی از جمله اهداف مهم زبانشناسی تاریخی است(نغزگوی کهن:۳).
نگارنده با توجه به هدف بالا و اینکه از نظر زبانشناسی مطالعهی گویشها برای پی بردن به ساختارهای واجی، واژی و نحوی آنها و در تهیهی اطلس های گویشها کاربرد دارد، به مقایسه لکی با زبان های ایرانی پرداخته است. علاوه بر این، در این مقطع زمانی که زبان فارسی مورد هجوم واژه های بیگانه است، زبان های ایرانی می توانند به عنوان یک پشتوانه محکم برای ساخت واژه های جدید به کار روند. هدف دیگر مطالعه ی زبان های ایرانی، از جمله لکی جلوگیری از نابودی آنهاست.
۴- روش تحقیق
زبان شناس تاریخی می کوشد تا با مقایسه ی زبان های ثبت و بررسی شده، عناصر مشترک در همه ی آنهارا مشخص کند و با به کار گرفتن دانش خود در باره ی اصول عمومی تغییرات زبانی، تا حد ممکن به توصیف ساخت زبان مشترک بپردازد(مدرسی۱۳۷۳ :۲۷). نخستین گام در پژوهش های زبان شناسی، گردآوری عملی مواد اولیه ای است که موضوع تحلیلها و تعبیر و تفسیرهای بعدی قرار گیرد. زبان شناس چهار منبع مشخص برای گرد آوری مواد اولیه در اختیار دارد: گفتار خود زبان شناس،گفتار افراد دیگر که به زبان او سخن می گویند، گفتار افرادی که به زبانهای بیگانه سخن می گویند و بالاخره اسناد مکتوب.
داده های این پژوهش با مطالعه ی منابع تاریخ زبانشناسی، بویژه کتابهای تاریخ زبان فارسی خانلری(۱۳۷۴)، تاریخ زبانشناسی مهری باقری(۱۳۷۵) و تاریخ زبان فارسی ابوالقاسمی(۱۳۸۵) و مقایسه ی آن با شم زبانی نگارنده که خود لک زبان است ، گرد آودی شده اند.
۵- تجزیه وتحلیل داده ها
۵-۱-مقایسه لکی با فارسی باستان
در زبانشناسی تاریخی-تطبیقی برای مطالعه ی تاریخی زبان ها، دوره های زمانی ویژه ای در نظر گرفته شده است. دوره ی باستان از حدود سال ۱۰۰۰ پیش از میلاد یعنی زمان تقریبی ورود ایرانیان به فلات ایران آغاز می شود و تا سال ۳۳۱ پیش از میلاد، زمان بر افتادن امپراطوری هخامنشی ادامه می یابد(صفوی۱۳۹۱ :۴۳).
محسن ابوالقاسمی(۱۳۸۵: ۵۳-۱۰۵) به شرح واژه های متون فارسی باستان پرداخته. نگارنده با مطالعه ی این واژه ها و مقایسه ی آنها با واژه های لکی دریافته که این واژه ها هم ریشه هستند.[۶] هم ریشه ی یک واژه در یک زبان، واژه ای است در زبان دیگر که دارای صورت و معنای مشابه است. این هم ریشه ها در جدول (۱) مقایسه شده اند. این جدول نشان می دهد که هم ریشههای فارسی باستان و لکی دارای صورت و معنای مشابه هستند.
جدول (۱) مقایسه ی واژه های مشترک فارسی باستان و لکی
پارسی باستان | لکی | فارسی |
dā | dā | دادن، مادر |
ima | imæ | ما |
awa | ævæ | آن |
baw | bawæ | بودن، پدر |
hyat | hæne | زمانی |
hvar | hwær | خورشید |
aδa | æsæ | آن زمان، آن زمانها |
tauhmā | tØm | تخم، خانواده |
brātā | bra | برادر |
ah | ha | هست، بودن |
[۱] .Erik John Anonby: Kurdish or Luri , Laki’s Disputed identity in the Luristan province of Iran,Kurdiche studien (2004/2005:7-22).
[۲] .genetic
[۳] .Language shift
[۴] .language change
[۵] .areal contact
[۶] cognate
*دانشجوی دکتری زبانشناسی/ مدرس دانشگاه های لرستان و پیام نور
Email:sephrsina.ir@gmail.com
باسلام خدمت جناب آقای دکتر علی ستاری.استاد مطالبتان مثل همیشه بامحتوا و ارزنده بود.
[پاسخ]
با سلام آقای دکتر مثل همیشه ارزنده وبا محتوی نوشتید.دست مریزاد
[پاسخ]
آغا فئمسیم که له کی جزئ کوردیه
و خودا ئیما لورل فیلی یا لورستانی لکلن د خومو نوئنیم و وا اونو هیچ قرابتی ناریم
شما سی کوردیا کوردیا سی شما
فقط ها وت بوئم ار قرار و درج منابعه دونسویت که د اکثر مناع کوردی لورین یکی د چار قوم اصلی کورد معرفی میکن ولی ئیما چون هویت داریم نه تنا ذوق نمیکم بلکه قویا یئنن رد میکیم ولی شما……
[پاسخ]
در بحث علمی باید تعصبات را کنار گذاشت.
[پاسخ]
تصعب بیجا مانع پیشرفت است آغا
[پاسخ]
تر همان است که در همه ایران بدان معروف است. لک خود یک قوم جداست و نه لر است و نه کرد. درود بر قوم لک
[پاسخ]
با سلام و احترام خدمت جنابعالی. مطمئن باشید هیچ تعصبی در کار نبوده وتلاش شده از دیدگاه علم زبانشناسی و بهره بردن از منابع مطالب ارائه شود.پذیرای دیدگاه علمی شما هستم.
[پاسخ]
هه دیاره لری نیسی مثلا اومای تفرقه دورس بکی !
[پاسخ]
ده ست نیه ژی آقای ستاری. ان شا الله که جه وُنه ل لک در مورد شناساسایی و شناسونن فه رهه نگ و زوئن لکی زحمه ت بکیشین ئو وه زئون مادری کمکیِ بهه ن.سپاس ئه ج زحمه تت.
[پاسخ]
با سپاس از لطف شما.امیدوارم با همکاری هم به حفظ زبان و تقویت فرهنگمان کمک کنیم.
[پاسخ]
درود بر آقای ستاری من افتخار آشنایی با شما را دارم. اینجانب متخصص چشم در کرج هستم. به امید داشتن استانی به نام لکستان و…
[پاسخ]
سپاس دکتر. به امید اینکه تلاش شود با فرزندان آینده نیز لکی صحبت کنیم تا اصالت این سرزمین کهن در یادها بماند.
[پاسخ]
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد عزیز، عالی بود مثل همیشه از محتوای آن استفاده کردیم.
[پاسخ]
با سپاس فراوان. منتظر راهنمایی های ارزنده شما هستم.
[پاسخ]
درود بر دکتر ستاری که با مقایسه ی واژگان زبان لکی با فارسی باستان و دیگر زبان ها، به اصطلاح واژه ی «زبان «برای لکی به جای گویش اشاره کرده،و آن را از دیگر گویش ها متمایز نمود ه اید.
[پاسخ]
سپاسگزارم استاد محترم . پذیرای راهنماییهای ارزنده شما هستم.
[پاسخ]
احسنت جناب دکتر.مطالب بامحتوایی بود موفق باشید
[پاسخ]
درودبراستادگرانقدر..
مطالب مفیدی بوداستفاده کردیم
همیشه روشن باشیدوپرتلاش
[پاسخ]
با سپاس فراوان از لطف و توجه شما.
[پاسخ]
دوستان عزیز لک آن گویشهایی که شما به واسطه نزدیکیشان به لکی ،لکی را هم کردی می دانید نظیر کرمانشاهی و ایلامی،کردی نیستند بلکه لکی هستند
[پاسخ]
من چنین چیزی را نگفته و ننوشته ام. تنها به مشابهت های واژگانی زبانهای ایرانی پرداخته ام. لطفأ نتیجه گیری بخش دوم را مطالعه بفرمایید.
[پاسخ]
چند نمونە دیگر از شباهت دستورزبان لکی وسورانی علاوە بر شباهتهای ارگاتیو کە در کامنتهای قبلی نوشته شده: ئەڕا کوە مە چین؟= بۆ کوێ ئەچی؟ کە معادل کردی کرمانشاهانی آن: چیدە کوو؟ است. ئەڕا چیە سی؟= بۆ چیەتی؟ کە کرماشانی یا بە بیان بهتر کلهری آن ئەڕاى چەیە؟ است. این س همواره در جاهایی که در سورانی ت استفاده میشود دقیقا به کار میرود که در دیگر گویشهای کردی نیست. البته شباهت دستوری لکی و سورانی بیشتر از این موارد است و معمولا الگوهای متفاوت این دو گویش با نظام چیدمان کلمات در فارسی مشابه یکدیگر است. نمونه های ساختار ارگاتیو: کارم کرد یعنی کار کردم و بردمی یعنی او مرا برد و بیچارت کردم یعنی تو مرا بیچاره کردی در هر دو گویش سورانی و لکی که در کلهری و لری مشابه فارسی است.
[پاسخ]
دوست عزیز از نظر زبان شناسی زبانهای کردی دو شاخه اصلی دارند۱-کرمانجی۲- زازا گورانی
کرمانجی “شامل گویش های کورمانجی شمال(که کرمانجی گفته میشود)کرمانجی وسط که به اشتباه سورانی گفته میشود,کرمانجی جنوب(کلهورو ایلام و ..)و لکی که مابین سورانی و کرمانجی جنوبی است.این از نظر زبانشناسی است. حالا اگر سورانی ها بگوین ما کرد نیستیم بلکه سورانی هستیم و یا لک ها بگوین ما کرد نیستیم بلکه لک هستیم مثل این است که یک اصفهانی یا کرمانی بگوید من فارس نیستم بلکه کرمانی یا اصفهانی هستم چون لهجه ام با تهران فرق دارد.
[پاسخ]
با عرض سلام و ادب
جناب ستاری عزیز مطلب بسیار جامع و گویا و ارزشمند بود.خواهش دارم که فعالیت خود را در فضای مجازی بیشتر نمائید تا بیشتر از دانش شماها استفاده بشود
[پاسخ]
با سپاس از بذل توجه شما.
[پاسخ]
با سلام خدمت استاد ستاری عزیز؛ بنده کاری به لکی ولری ندارم, ؛ چرا میانترم زبان رو ۱ دادی بهم ؟؟؟؟؟؟؟
[پاسخ]
پیرمردی در اورمانات به من گفت لک در اصل لق بوده به معنای شاخه و در اصل چون همه ی مادها کرد هستند و به مرور زمان از هم جدا شدند و خود لکی به دلیل نزدیکی پارسی خیلی کلمات را از پارسی گرفته و روز به روز به پارسی نزدیکتر می شود مانند لکی حرف زدن مردم الشتر ،بروجرد ،ملایر،نهاوند و اینکه تمام زبان های حاضر ایرانی الان دیگر وابسته به زبان خارجه انگلیسی و فارسی می باشند
[پاسخ]
کرد اصلا ماد نبوده و نیست . این فقط در حد نظریه بوده .
مادهای واقعی لک ، ملکشاهی ، گوران و……… هستند .
[پاسخ]
لکی و هورامی اصالتا یکی هستن متاسفانه لک های لرستان لکی رو دارن نابود میکنن
[پاسخ]
زبان لکی خوب یک گویشه حالا نژاد چی چطور اکثر لرها رو لک زبان معرفی کرده اند حتی زبان لرهای پشتکوه ایلام کنونی رو محکی فیلی معرفی کرده اند زبان دلیل بر قومیت نیست چون میاد و میره ثابت نیست زبان لکی هم واژگان کردی داره هم لری
[پاسخ]
زبان لکی واژگان کردی نداره .
این زبان کردی هست که واژگان لکی و فارسی داره .
چرا لکی رو با زبان کردی عراق ، سوریه ، و ترکیه مقایسه نمیکنید ؟!!
کردهای ایران اکثرا در زمان هشت سال دفاع مقدس به ایران خصوصا پاوه ، سنقز ، و جوانرود اومدن .
[پاسخ]
فقط کلهری اصیل ترین زبان واصیل ترین نژاد آریایی درکتاب شرفنامه زبان کردی به چهارشاخه تقسیم شده ١کلهری ٢سورانی٣کرمانجی۴لری اسمی از لک ولکی نیست مطالبت به درد زباله دانی می خوره باسواد
[پاسخ]
آقای کلهر، لطفا شما برو و کتاب “نگاهی اجمالی به زندگی و سنت های ایرانی” نوشته لیدی مری لئونورا را بخوان. تا بدونی که حتی کلهرها هم لک هستند، چه برسه به گوران و تمام ایلات کردستان جنوبی و تمام فیلی ها. همه لک هستند و در نهایت هم لک یکی از چهار شاخه اصلی قوم ماد(کوردها) هست. لک. سوران. هورام. کرمانج
[پاسخ]
با سلام، من از طایفه سکوند واز ایل باجول وند هستم، لطفآ ما رو به کوردها نچسبونید. مرسی
[پاسخ]
حرفت کاملا درو سه ..شما د لور ویته… من اندیمشکی ام تا حالا سکوند کرد نی مه ولی لور دی مه
[پاسخ]
لطفآ طایفه بزرگ سکوند از ایل باجول وند رو به کوردها نچسبونید-چون ما لرتبار و لرزبان هستیم.و لره اصیل هستیم.
[پاسخ]
ایل باجول وند(سگوند) و ایل بیرانوند، در حدوده دو میلیون نفر جمعیت دارند و هر دوایل از یک نژاد هستند و دارای یک ریشه مشترک هستند، وما خودمان را لرتبار و لرزبان میدانیم و به لر بودن خودمان افتخار میکونیم.با سپاس
[پاسخ]
سلام براکم.دست نیه ژی ارا ای چیه الی فره رنگینه که نوسانته.انشالامنیش اگرعمری بووه گرد چن نفراژ دوسلم که پزشکنقراره اژ گرد طایفه ل لک زوان نمونه خوین بگرین ارا ازمایش ژنتیک که بزانیمن دقیقا کام طایفه ل ریشه کوردی دیرن وکام ریشه ل ترک دیرن.وژیشم نزیک وه پنج شش ساله دیرم اژ ای لا واه لا مطلب جمعه مکم که واقعا مستند بو نه هرمطلبی که وه نون وبلاگی نویسایه…داخم که فره اژ کس لی که ادعای دلسوزی ارا ه یت لک دیرن حتی اویلل وژان هم نمیلن وه لکی قسه بکن بعد مان و وبلاگ درسه مکن که مثلا بوشن فره هانه هول لکی.ای جواو ای اقای باجولونده باید بوشم که براکم اوه که تو وژت کورد بزانی یا لور هیچ فرقی نیری چون تو متعلق به تباریکی که وافعا هیت نه تباری که فکره مکی
[پاسخ]
دست درد نه که برارم… اقای باجولوند میاسه د شما بپرسی ی چه کسی یه!:)) …
[پاسخ]
ن
[پاسخ]
لک زبانی دور از اضافات کلامیه انصافا هور لکی کجا هوره کردی کجا لکی حماسی وشیرینتره ولهجه لری دست بوس زبان لکی در اشعار وضرب المثلها کدام غنی ترن کدام روانترن من میگم حتی کوردی لهجه ای از زبانهای قدیمیه .ما بسنده کردیم به زبانشناسان غربی کسی باید که با جان ودل درک کرده باسه سخن ران باشه من هر سه زبانو کامل بلدم و باهاشون حرف میزنم .
[پاسخ]
بیسواد لوری لهجه نی زبانه… نونی بپرس شما لکی و کردی زوری کلامتو و فارسی نزدیکتره… لوری که ایما صحبت میکیم فارسیزه …لطف در مورد زون خوتو تز بیی تو
[پاسخ]
سلام خدمت نویسنده محترم در جواب آقای سگوند (باجولوند ) اگه شما قدری آگاهی داشته باشی اولا بیرانوند و سگوند و با جولند (باجلان ) یک ریشه دارن باجلانها که شما هستی وبیرانوندها وسگوندها در ۳ قرن پیش از موصل به لرستان آمده اند و اصالت کردی دارند یک کم مطالعه کن بعد از این به زبان خودت نگاه کن ببین به کردی نزدیتر است یا لری و انگهی طبق تمام مدارک تاریخی و قرائن اصلاٌ لرها هم کرد هستن ما افتخار می کنیم که برادر لکی را کوچکی کنیم
[پاسخ]
دوست عزیز سگوند ارتباطی با موصل و غرب نداره، نام خانوادگی سگوند، سکاوند بوده و پس از شکست سکاها از ایلامیان و پیوستن قوم سکا به ایلامیان، نام سکاوند کم کم به فراموشی سپرده شد و نام سگوند جایگزین شد همانجور که از نام سیستان پیداست سکاستان بوده و به سیستان تغییر نام داده و از نام این استان میشود فهمید که سکاها در شرق ایران پیش از ورود آریایی ها بودن نه غرب که بابلیان (اقوام سامی تبار) زندگی میکردن.
[پاسخ]
واقعا تعجب می کنم از کامنت های این عزیزان….این مقاله یک مقاله علمیه و اصل هر مقاله علمی اثبات بر بی طرفی علم در یه کاوش علمی هستش….من خودم یه لک زبان هستم که در یک کشور اروپایی زندگی می کنم…عزیزان دیگه مهم نیست من فکر کنم کردم یا لرم یا طوایف بیرانوند لک زبان هستن یا لر زبان….مهم اینه که در یک مقاله علمی به ریشه زبان علمی و اینکه سرمنشا لکی چی هستش برسیم….من نمیدونم در این هزاره سوم چرا هنوز اینقدر تعصب و حمیت تو مردمان سرزمینمون ایران هست….بقول شاعر:
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود…..وارهد از حد جهان ٬ بی حد و اندازه شود.
با تشکر از دکتر برای مقالشون اما با توجه به مطالعات سطحی من پیشنهاد می کنم دست به مقایسه زبان لکی با زبان مادی و ارامی هم بزنید….پیروز باشید
[پاسخ]
سر منشه لکها طبق تمام نقشه ها باستان همیشه همراه کاسی امده.از نقشهای قدیم هم محدودش مشخصه و از لرو کرد جداست.اگه مایلید نقشها رو بفرستم.زبان لک و نژاد لک مجزا از لری و کردیست.ولی متاسفانه شما دارید دفاعت کورکورانه هستش.ما تعصبی حرف نمیزنیم بلکه با مدرک حرف میزنیم و جناب دکتر تحقیش سرسری و بدون …..ویکسری شباهتهای بی خود اصالت نژاد لک و زبان پهله رو زیر سوال بردن.برا اثابتش دکتر بره زبان پهله رو بخونه تا متوجه بشه چقد ربان لک و کرد فرق دارن
[پاسخ]
زبان هورامی تمام ویژگی های یک زبان باستانی را داردمانند رعایت جنسیت در صرف افعال و ضمایر و صفات و وجود اصوات و صامت هایی که در زبانهای فارسی و کردی موجود نیست. بنابراین زبانی که قدمتش از فارسی دری هم بیشتر است چگونه می تواند زیر مجموعه زبان کردی باشد که خود به مراتب حادث تر است. قلت جمعیت نمی تواند بهانه ای برای این امر باشد . امروزه زبان اوستایی متکلم ندارد و نیز زبان پهلوی و با این حال این دو زبان اصالت خود را حفظ نموده اند زیرا قواعد و واژه های مخصوص بخود را دارند و این در باره زبان هورامی نیز صادق است.در گذشته نه چندان دور مردم اورامانات خود را گوران میدانستند و نام کرد به اقوام جاف و اردلان و سورانی اطلاق میشد و تنها در چند دهه اخیر در اثر رشد ناسیونالیزم کردی و توسعه ابزارهای پخش و ترویج زبان و فرهنگ سورانی مانند کتب و جراید و کانال های ماهواره ای و سایتهای انترنتی بود که بتدریج این حس مستقل بودن هورامی ها یا گوران زایل شد. اما تجارب کردستان عراق نشان داد که ناسیونالیزم کردی بیش از هرچیزی زبان هورامی را تهدید میکند . در گذشته نه چندان دور در استان سلیمانیه عراق تعداد متکلمین بزبان هورامی بسیار بیشتر از امروز بود اما در یک قرن اخیر زبان هورامی در عراق به چند روستای دور افتاده منحصر شده است. و هرگاه بحث زبان مادری پیش می آید ناسیونالیستهای کرد و گروههای قومگرای آن که مورد حمایت امپریالیزم و صهیونیزم اند سعی دارند وانمود کنند که مثلا زبان سورانی زبان مادری همه مردمان ساکن در غرب ایران یا شمال بین النهرین است و همانند ناسیونالیستهای عرب و ترک و فارس سعی در اسیمیله کردن قومیتهای کوچکتر دارند این آسیمیلاسیون در شمال بین النهرین اقوام آسوری و کلدانی و شبک و یزیدی و هورامی را مشمول خود قرار داده است.
[پاسخ]
لکها و هورامها در اصل گوران و جدا از کردها و لرها هستند
[پاسخ]
با سلام خدمت زبان شناس عزیز
بنده که سوادی چندان ندارم اصولا خود انتالوگ لکی رو جز زبان های شمال غربی ایران و زیر شاخه چهارم کردی قرار داده
>>>>>به یاد داشته باشید که واژه کورد تنها برای دامدار و گله دار بکار برده میشده >>>>
و لکی طبق تحقیق جناب فرامرز شهسواری از نظر اوایی تفاوت دارد با کوردی
خود ناتل خانلری که لکی را در زمره کردی جایی داده میگه کردی یکسان نیست و بعید دانسته میشه یک زبان باشه و یه ریشه
بنده با جناب شهسواری موافقم
۱- نمونه اقایی دهخدا لهجه باباطاهر را ملایری میداند. حال انکه در ملایری بوشم و مال و تنها مختص لکی است. چگونه گفته های ایشان سند است؟
۲-از این دسته سخنان بسیار داشتیم نمونه اسکندر امان اللهی بهاروند میگویند که لک ها ماهجرن و این بالاگریوه از اول اینجا بوده .
ایشان حتی مطالعه نداشتند و دفاتر اهل حق را نخوانند!!!!!!!!!!
۳- دیگر از این سطحی نگری خسته شدم
دوست عزیز بنده هم میخواهم مقایسه ای بین زبان لکی و پهلوی ساسانی ازفرهنگ واژگان د.ن منکزی انجام دهم چگونه مطلب خود را باز نشر کنم در اینجا لطفا راهنمایی کنید
[پاسخ]
لکی یک زبان هست . اونچه که شباهت بین کردی و لکی هست در واقع ورود کلمات لکی و فارسی در بین کردهای ایران است ، وگرنه کردی عراق و سوریه ، ترکیه بیشتر شبیه عربی و …… هست و نه زبان های ایرانی .
[پاسخ]
با سلام
چون لک نباشد تن من مباد
به نظر من هم، لکی ربطی به کردی یا لری نداره و یادتون باشه که قسمت هایی از شاهنامه به زبان لکی سروده شده در حدود چهارصد سال پیش که الان هم موجوده . البته شاید این سه تا قوم یکی باشند ولی اونطوری نیست که ما جزیی از اونا باشیم….
[پاسخ]
سلام نوشته و تحقیقتان زیبا و پرمحتوا و احساس قرابت شدید داشتم چرا که
همانطور که در تحقیقتان حروف ز در زبان های شمال غربی به جای حرف دال در زبانهای جنوب غربی استفاده میشد
ما بلوچ ها همینطور به دانستن زانتن و در اول شخص زانین
و هم به داماد زاماس تلفظ می کنیم
واژه زن را چن
و واژه روز را روچ تلفظ می کنیم
لکی جوانین زوانی دوست دارین یادی گران
به بلوچی نوشتم لکی زبان خوبی است دوست دارم یادش بگیرم
[پاسخ]
چند نمونە دیگر از شباهت دستورزبان لکی وسورانی علاوە بر شباهتهای ارگاتیو کە در کامنتهای قبلی نوشته شده: ئەڕا کوە مە چین؟= بۆ کوێ ئەچی؟ کە معادل کردی کرمانشاهانی آن: چیدە کوو؟ است. ئەڕا چیە سی؟= بۆ چیەتی؟ کە کرماشانی یا بە بیان بهتر کلهری آن ئەڕاى چەیە؟ است. این س همواره در جاهایی که در سورانی ت استفاده میشود دقیقا به کار میرود که در دیگر گویشهای کردی نیست. البته شباهت دستوری لکی و سورانی بیشتر از این موارد است و معمولا الگوهای متفاوت این دو گویش با نظام چیدمان کلمات در فارسی مشابه یکدیگر است. نمونه های ساختار ارگاتیو: کارم کرد یعنی کار کردم و بردمی یعنی او مرا برد و بیچارت کردم یعنی تو مرا بیچاره کردی در هر دو گویش سورانی و لکی که در کلهری و لری مشابه فارسی است
[پاسخ]
خودتو اذیت نکن زبان تعیین کننده نژاد نیست . شاخص های دیگر مهمه .
[پاسخ]
ما چیزی به نام لر کلهر نداریم اگر کلهری در خرم آباد است و یا بختیاری است این ها مهاجرینی هستن که اونجا رفتن …. در واقع خواستگاه ایل کلهر همان کرمانشاه و کردستان است …. مسیله را قاطی نکن برادر … اگر هم زیاد اصرار دارید لر فقط یک نام است در اصل همه ی لرها کوردن … این من نمی گویم تاریخ میگه … محققین خارجی میگن .. واقعیت میگد
[پاسخ]
با سلام لک بی شک شاخه ای از قوم کرد است …. در طول تاریخ و تمام اسناد مدارک لر و لک و کورد یک نژاد و یک قوم محسوب شده اند من به عنوان یک لک افتخار می کنم کورد باشم …. کرد یک نژاد واقعا عالی است …. حالا اصراری نیست هر کس می خواد هر کس نام خود را بگذارد ولی و اقعیت چیزی دیگری است ….
[پاسخ]
سلام درستس همینه حروف وکلمات لکی وکوردی هم ریسه اند ولکی با کوردی ثددرصد یکین
[پاسخ]
تشابه کلمات اضلا شرط نیست کلمات فارسی در لکی کردی و…… ایامیتوانیم همه را فارس بگوییم
[پاسخ]
احمق ترین مردم کسی است که به ملت بخواد دیکته کنه که اصل و نسبت چیه!!! کافیه از بزرگانت (پدر و پدربزرگ..) بپرسی اونها بهتر میدونن… مثلا شما میگی ما لک هستیم نه لر نه کرد این قابل احترامه ولی ی دوستی میگن ما لک نیستیم کرد هستیم اینم قابل احترامه… خود من اصالتا کرد سوریه هستیم ولی الان فقط خود و پدرم خودمون رو لر و ایرانی می دونیم..
[پاسخ]
آقا اینقد لر کرد لک نکنید.. مردم لک مردمی هستند بین لر و کرد و علی رغم تشابه تشابه بسیار فرهنگی با لرها و تشابه زبانی بسیار با کردها ،البته دارای ویژگی های فرهنگی منحصربفرد ی هم دارند حالا اصلا قوم لک … بابا لرها و کردها هزارسال پیش به یک زبان مشترک صحبت میکردند و از هزار سال پیش تاریخ و فرهنگشان جدا میشه ..شرف نامه قوم کرد لرها را یکی از ۴شاخه اصلی خود میدونه به اضافه کرمانج کلهر گوران …صحبتی از لک ها نیست مطمئنا لک ها رو طایفه از کرد دانسته.. پس شواهد تاریخی ویژگی فرهنگی لری زبان کردی رو این قوم یا ایل نشون میده خلاص… دوستان نرنجند در تاریخ از حدود هزار پانصدسال پیش از کردها نام برده بعد از هزارسال پیش لرها ولی هیچ تاریخی که لک ها را قومی جدا از این دو بدونه نیومده و اگر کریم خان زند پادشاه زند نبود اسمی از لک زبان نمی اومد…البته کریم خان زند در سخنانش به صراحت خودش رو لر معرفی میکنه!!!
[پاسخ]
حالاکریم خان میدونه یاماهاکریم خان درست گفته لک لرهست وهمه میدونن زبون لک هابخاطرمهاجرت کنارکردهاعوض شده
[پاسخ]
ماازکریم خان بهترمیدونیم هرکسی بلندشه هرچیزبی سندی میزاره توسایت بقیه دست میزنن براش
[پاسخ]
دلیلی دیگر بر اشتباه بودن پسوند وند برای نام طوایف لک:
چغلوند، گرگوند، سگوند و دالوند به نظرشما یعنی منسوبان به گرگ و…؟ درحالیکه اگر به جای ”وند”، همان ”ان” را لحاظ کنیم، معنایشان می شود [سرزمین] گرگها(جای پرگرگ)و… که منطقی و معقول تر است. پس نام درست طوایف مذکور، مشابه هوزمانن وبالن و ایوتین و جلالن و کاوشن… چقلن و گرگن… خواهد بود که در لکی بسیاری از آ ها ا تلفظ میشوند مانند تل بجای تال یا کنی بجای کانی… یعنی گرگن معادل گرگان است…
[پاسخ]
باسلام واصعاازاین وبلاگ خ اطلاعات خوب راجب لک وزبان لکی خواندم ازاقای ستاری نهایت تشکررادارم
[پاسخ]
مادر وپدر از کردهای کرمانج وفقط پدر بزرگم یک رگش لک بود که لک های گیلان خود را کرد میدانند پس ما که تبعید شده از دیار کرمانشاه وکردستان هستم خودمان را کرد می دانیم از نظر معنی کردی کرمانج ولکی خیلی شبیه هم هستن مثل زاوا.زوما . ژن .ژن . بوک. بیوی
[پاسخ]
دقیقا درود برشما لکی وکوردی یکی اند ژن -ژن برا برا هاتن هاتن هتن ژین ژین خور هور چیا چیا بناری بناری مانگ مانگ دنگ دنگ روژ روژ چین چوون مال مال ئە لو ئەلو باوە باو رولە رولە تورە تورە ژژو ژژو پلامار پلامار ژان ژان یا ژون دنگ دنگ هنا هانا بزنە بزنە کاور کاور وو هزاران واژە دیگە حالا دقت کنید کسی کە اشتراکات زبانهای زاگرسی رو نفهمە نادانی بیش نیست
[پاسخ]
باسلام من اصلا کرد کرمانج ویک رگم لک هستش واز تبعید یها هستیم زبان لکی و کرمانج خیلی به هم شباهت دارد مثل زاوا. زوما به شوهر میگن مرک .لکی مرده .بوک بیوی. خودمان را کرد از دیار کرمانشاه وکردستان میدانیم حالا لکهای لرستان بگن ما لر هستیم
[پاسخ]
لکهای لرستان نمیگه کریم خان وامیرکبیرمیگن
[پاسخ]
بسلام من اصالتا کرد هستم کرد کرمانج و یک رگم لک هستس زبان لکی و کرمانجی خیلی به هم شبیه مباشد مثل زاوا .زوما. بوک بیوی . ژن .زن به شوهر میگن مرده .مرک پس لکها اصلا کرد هستن ما لکهای گیلان خود را کرد می نامیمم
[پاسخ]
زبان لکی مابین زبان کردی ولری هست دارای لهجه های مختلف قبر گروهی از لکها در روستای باچون فیروز آباد فارس هست واطلاعاتی از آخرین سپاهیان زند
[پاسخ]
باسلام خدمت دوستان محترم
این بحث که لکی جزو چه زبانی است وولری چه زبانی باید خیلی به صورت موشکافانه وو کارشناسی باشد نه اینکه هر حرفی رو از روی احساس بزنیم خدمت دوستان عرض کنم اگر بخواهیم واقعا بین باشیم به نظر بنده همون حرفی که اجداد ما کفته اند بسیار دقیق تر و درستو تر است یعنی لکی یک زبان وبین لری و کردی است و اینو تنها کسی میتونه کاملا درک کنه که کاملا به ۳ زبان مسلط باشه لکی درسته از خیلی جهات به کردی شباهت داره اما در بسیاری از موارد هم به لری متشابه هست و بسیار واژه هایی بین لکی و حتی جنوبی ترین لرها هست که در کردی نیست..مثلا لرها و لک ها به عمو تاته میگویند و یا به دایی هالو میگویند که این واژگان کهن هرگز در کردی وجود ندارد از نظر زبان شناسی یکی دیگر از اعلایم یک زبان آهنگ آن ربان است که این آهنگ در زبان لری و لکی یکسان است اما در کردی این اهنگ متفاوت است حتی در برخی از تیره های کرد مانند سورانی این آهنگ عربی است..وهمچنین در لری و لکی همانند زبان اوستایی واژه خ به ه تبدیل میشود که این ویژگی نشان از اصالت این گویش ها میباشد که در کردی نیست مثل هردم در لری یا هودم در لکی یا هفتیه در لری هوتیه در لکی ..در کل یک لر زبان با دیدن یک لک هیچ گاه فارسی صحبت نمیکند و این بدلیله شباهت های زبانی حداقل در ۵۰ در صد میباشد حال انکه اگر یک لر زبان با یک کرد زبان برخورد کند قطعا با او فارسی صحبت خواهد کرد
[پاسخ]
لطفا از این لر کلهر!!! دعوت می کنم سری به ایوان بزند بنده و همه کرد های کلهر در خدمتیم
[پاسخ]
دوست عزیز مدیر وبلاگ چرا نظرم را سانسور کردی ….. من حرفم با آن لر کلهر بود !! که ریشه ی کردی خود گم کرده …من به ایشون میگم لر هم شعبه ای از کرد است …
[پاسخ]
دوستان ما با گویش لکی صحبت میکنیم ولی اصالتا مال شهر زور عراق هستیم و هم اکنون ۱۰۰ها خانوار از عشایر ما اونجا هستند و قدیم ب ایران نیامدند و ب گویی لکی صحبت میکنند و تقریبا تمام ایلات لک و لر از کردستان عراق و سوریه ب ایران آمدند و همه کورد هستن .من تمام غرب و گشتم هیچ فرقی بین مردم و ایلات مختلف ندیدم آنقدر شباهتهای فرهنگی و آداب و رسومات و رقص و موسیقی زیاده که اندک تفاوت در گویش ب چشم نمیاد .و در طول تاریخ مثل کوه پشت هم بودیم .مثل جنگ باغشاه .مثل کریم خان ک از حمایت تمام ایلات غرب ب غیر از ب ختیاریهای عزیز برخوردار بود . حالا چنین مقالاتی نمیتونه اتحاد لر و لک و کورد و بهم بزنه .من با پیرمردهای با سواد لر و لک که صحبت میکنم اکثر میگن ما کورده مالیم صرف نظر از لر یا لک بودن .من زاگرس نشینم از دیار نظرعلی خان و مهرعلی حسنوند .حسین ابو قداره .داوود خان کلهر .قاسم خان کلهر .صارم لشکر زوله .صمصام سنجابی . دوریش علی .کریم خان زند و . من با آهنگ های کوردی و لری لذت میبرم .اساتید نورمحمد پاپی .سقایی .حسن زیرک و فرجی و رزازی و علی راست و ماملی و خالقی و علیمردان و سید قلی و کارم ب این نیست که ی عده دنبال اینن که با تجزیه کورد از اقتدارش کم کنن که ب جایی هم نمیرسن .ما کوردا اینو در کوبانی و شنگال ب دنیا ثابت کردیم .اگه مشابه این در لرستان اتفاق میفتاد هر طایفه ب ریشه طایفه دیگر میزد بدبختانه .در ضمن خیلی از کلمات سورانی ب لکی نزدیکه و افعال معکوس لکی و سورانی فتوکپی هم هستن و کرمانجی و هورامی همچنان . فقط در بیان و ادا فرق میکنن که اگر روی کاغذ بیاری اون کلمه رو دقیقا یکی هستن .لر های عزیز این یک دسیسست که میخوان مارو بد بین کنن از هم .خدا وکیل هر چه توهین و جک و بد و بیرارو شما از قومی که همش میخواین خودتون و ب زور ب اونا بچسبانین و اونا نمیپزیرن میشنوین . در حالی ک روی سر کوردها جا داشتین و دارین .زنده باد کوردستان متحد .
استاد اگر از دیار ماد هستی متن منو منتشر کن
[پاسخ]
در ضمن دختر نظر علی خان والی لرستان زن پسر داوود خان کلهر بود و این دو سردار ب همراه سرداران بزرگ ایلات دیگر در سال ۱۲۸۹ متاسفانه علیه مشروطه ۳۵۰۰۰ سواره برای فتح تهران حرکت دادن که پس از فتح ملایر و اراک ب هزار دلیل در نوبران ساوه شکست خوردن که یکیش این بود دولت مرکزی ۶۰تیر و تجهزات جنگی پیشرفته داشتن و ما نداشتیم .ایلات متحد غرب در جنگ باغشاه . سکوند . پاپی . حسنوند . کاکاوند .گراوند . زنگنه . کلهر . زوله . بیرانوند . جمیر . پایروند . ترکاشوند . سنجابی . کلیایی . گوران . گروسی .جاف.همه وند. ایلات هورامی و سورانی سنندج .ملکشاهی . ارکوازی .کوچکی .بیرانود . و تمام ایلات غرب که اگر اسم بعضی رو نبردم از بی سوادی بندست .که در ملایر عشایر متحد غرب ب جنگ دولت مرکزی و بختیاری و ارمنی و آذری و … میرن که سپاه تهران و متحدانشو نابود میکنن که در این جنگ رییس ایل گراوند ب دستور نظر علی خان سردار اکرم ب یکی از سرداران بزرگ بختیاری حمله میکنه و در یک نبرد جانانه تمام اطرافیان و خود اون شخص و میکشه و پرچم سلطنتی و که خیلی مهم بوده از چنگش در میاره .متاسفانه لرها بین خودتون هم اتحاد ندارین مثلا اصلی ترین دشمن کریم خان زند . علی مردان خان بختیاری بوده . که لک اینطور نیست و همانند کورد ها یکپارچه اند . هزاران نفر در جنگ کوبانی از کرمانشاه و ایلام داوطلبانه ب کمک هم خونان خود رفتن حالا هر گویش و یا مذهبی داشته باشن این یعنی اتحاد . نظر بخی نظر علی خان و داوود خان برخیزید و ببینید ملت کورد چطور داره تجزیه میشه .آهنگ ساز تمام آهنگ های مرحوم سقایی کورد کرمانشاه بود . چقدر ما از هم دور شدیم
[پاسخ]
دوستان کوردها در حدود ۱۰۰میلیون هستند در سراسر جهان حال چطور ما لک ها با ۳یا ۴میلوین نفر و لرها با ۵ یا ۶ میلیون نفر خود را مستقل میدانیم و کوردها رو زیر مجموعه خود .در حالی که لک و لر جمعیتمون ب اندازه کوردهای کورمانج خراسان هم نیست .و در تمام شهر های ایران ۵۰ درصد جمعیت و کوردها تشکیل میدهند در حالی که ب زبان های تورکی و بلوچی و گیلکی و گاپله ای بختیاری و تاتی و فارسی و …صحبت میکنند ولی ریشه کوردی دارن و اگه از طرف که ترکی تکلم میکنه بگی چه نژادی داری میگه کوردم .دوستان من بی مکیس صحبت میکنم نرنجید هرنگ دلها .هر بژی کردستانکم . گفتم چرا اینقدر علاقه ب موسیقی چپله هورامی دارم نگو بهم خیلی نزدیکیم
[پاسخ]
جناب چرا نظر منو منتشر نمیکنی .مشکلی با نقد من داری اینا نظر شخصی منه و حق دارم در این سایت من هم مثل دیگران نظرم منتشر شه
[پاسخ]
دوست عزیزی که میفرماید ما لک ها زیر مجموعه کورد نیستیم .زیرمجموعه یعنی چه تو و ما خود کوردیم .مگه یکی از طوایف کورد رییس قوم کورده که ما خودمونو زیر مجموعش بدونیم . کورد یعنی یک ملت که طوایف زیادی داره که همه از یک ریشه اند .مانند هورامی .سورانی .لک . کورمانجی . کلهری . گروسی .زازاکی .گوران .شکاک . زوله . زنگنه . جمیر . سنجابی و ….که اگر اینطور باشه هر کدام از این طوایف که هر کدام جمعیت بسیاری دارند باید خود رو مستقل و یا زیر مجموعه بدانند .کورد که ب یک شخص یا طایفه بخصوص نمیگن که ما زیر مجموعش باشیم .پس بیشتر تفکر کنید و حرف بزنید .و بجای این حرف ها بیاید گویش لکی خودمونو ب عنوان یکی از اصیل ترین گویش های کوردی ب جهان و چهار پارچه کوردستان معرفی کنیم که همین طور هم هست .امروزه که تمام طوایف کورد در یک رقابت دوستانه با هم در هنر و گویش و رقص و موسیقی و فرهنگ شناسی طایفه خود ب عنوان طایفه برتر کرود با هم شرکت میکنن .ما لک ها دنبال اینیم که اصالت چند هزار ساله کوردی خود رو از بین ببریم .دوستی تو یکی از سایت ها نوشته بود تپه ای که در فلان جای لکستان قرار داره چند هزار سالست پس ما کورد نیستیم و آریایی هم نیستیم .عزیز دل ما چند صد سال پیش تمام ایلات لک در کردستان عراق و سوریه زندگی میکردن و اصالتا اونجایی هستیم و هم اکنون نیز جمعیت لک های اون مناطق کمتر از لک های ایران نیست .حالا از کجا معلوم اون تپه ای که شما میگی ساکنان قدیمش سامورایی نباشن .آخه تو که نمیدونی پدرانت از کجا ب ایران آمدن چرا بحث میکنی .هر بژی لکستان ایالتی از کوردستان .
جان امام حسین این نظر منو منتشر کن استاد عزیز
[پاسخ]
آفرین. هیچ شاخه گویش از کردی زیر مجموعه دیگری نیست. بلکه همه با هم میشن کرد.والسلام.
[پاسخ]
شباهت ها و مشترکات گویش لکی و سورانی
سورانی فارسی
لیخن کدر
چول خالی از سکنه
باوه ش آغوش
پرشنگ تابش
پشت نسل
خوره تا و خورشید
گیژ گیج
لیر لعاب دهان
زرده خه نه تبسم .لبخند
خه مین غمگین
خه فه ت غم
پووش علف سبک
دلخوشکه ر رضایت بخش
برین بریدن
سه یر کردن تماشا کردن
هاتو چو آمد و رفت
برو ابرو
وته سخن
تاشین تراشیدن
توریان قهر کردن
لافاو سیل
فیشکاندن نوعی صدا درآوردن
جاندار هنگام فرار
خه لات هدیه
خه نه حنا
زام زخم
پیاله استکان
که و چک قاشق
ده وری .پشت دستی بشقاب
تووش بوون گرفتار شدن
روله فرزند
دووکه ل دود
گه لا برگ
رووت لخت .برهنه
خه م غم
هه نار انار
لاده کنار بزن
باخ باغ
به رزی بلندی
ولات کشور
جیا جدا
په رو پارچه
په لا مار حمله
ره شمال سیاه چادر
له چکه روسری
مه ل . په له وه ر پرنده
ئه سپاو خرت و پرت
بریقه زرق و برق
قورس سنگین
ره ق سخت . سفت
ئه سر اشک
ده نگ صدا
پوپ کاکل
یه کگرتن اتحاد
مه ژیم زندگی میکنم
ئه چمه می روم
گوچان عصا
خول خاک
توز گرد و غبار
تال تلخ
کامیان کدامیک
ده م دهان
هر ده کمان هر دو تامون
میوان مهمان
کیشک نگهبانی
په رچ زلف
دیار پدیدار .آشکار
خووگرتن عادت کردن
کول . نزم کوتاه . کم ارتفاع
به لا بلا .مصیبت
توانه ذوبش کرد
کور پسر
زانین دانستن
مزگانی . مزگینی مژده
کون . کونا سوراخ
که تن افتادن
کوتان زدن
قسه کردن صحبت کردن
شه ر کردن دعوا کردن
کلو دانه
سات لحظه
له ت پاره . قطعه
نزیک نزدیک
پیاو مرد
ژن زن
ده شته کی دهاتی
هوز طایفه
گرتن گرفتن
کولاندن جوشاندن
کوشتن کشتن
ته زان کرخ شدن
ملوانک گردنبند
مل گردن
هاویشتن انداختن
نووسین نوشتن
هاتن آمدن
وتن
[پاسخ]
گفتن
کیشان کشیدن
قووتم دا بلعیدم
چه وت . لار کج
بیبه ش محروم
ژان درد
گورج حاضر . سریع
برسی گرسنه
کراس لباس
درویین دروغین
تام مزه . طعم
قاقز کاغذ
زوو زود
تیژ تیز . سریع
سووک سبک
خاس خوب
دار درخت
زریکه جیغ
پشی گربه
نیشان آدرس
سوچ .سوک گوشه
کلکه وانه انگشتر
پووله ورده پول خورد
برژانگ.پرژنگ مژه
چاوه ری منتظر
روژگار روزگار
شوان چوپان
توو ترک .توورگ تمشک
ئاوه کول آب جوش
شیوه شکل و قیافه
خزم فامیل
ئاوه دان .ئاوه یان آباد
قاچ و قول از زانو تا نوک
انگشتان پا
زرانی زانو
مه مک پستان
گرمه چک مچ دست
شان کتف
ده م و روو صورت
لچ لب
ته ویل پیشانی
سوور مهمانی .جشن .سرخ
به لگه مدرک
کو کردن جمع کردن
سه وز سبز
ده رزی سوزن
گر شعله
کلپه شعله آتش
کورپه نوزاد
قوول عمق
تینوو .تینی تشنه
گه روو گلو
له کیسدان از دست دادن
گرد کردن جمع کردن
مه له شنا
مژتن مکیدن
لیژ سراشیبی
شه یتانی مکرو دسیسه
دیاری کردن نشان کردن
زوران کشتی
جار زمین درو شده
سوار سوار کار
ئیسته اکنون
رووی کرده رو کرد به
به گ بزرگ
ده ره تان راه نجات
ئه جووم می جوم
کوتوپر ناگهانی .یکهو
کپ بوون خاموش شدن
دریژ بلند
گوله گلوله
بی ده نگ آرام
یاخی یاغی
له وه ر علف
که له شیر خروس
چه قه ل شغال
یه کانه کان گراز نر
ساخ سالم
خاپوور ویران
ملهور قلدر
ساعه قل نفهم
گاحول کودن بزرگ جسته
ساوا نورسیده .بره
ئاگر آتش
هاورده واردات
هه نارده صادرات
زانا دانا
وشک خشک
ناشرین زشت
ئازیتی سوگواری
چریکه صدای گوش نواز
ماچ بوسه
نادیار نامعلوم
بیئا گا بی خبر
هومید .هیوا امید
تاوان گوناه .جرم
ده سه لات توان .قدرت
ژین زندگی
سه ر به رز سرافراز
پیس کثیف
لیپا و لیپ پر تاپر
فره زیاد
ژیرخان زیر بنا
خه و خواب
گوپ لپ
[پاسخ]
رون روغن
مه شکه مشک
گه مال سگ نر
هیزه خیک مودار
زرنگه صدای برخورد فلزات
دیزه دیگ گلی
ماین مادیان
گا گاو نر
مانگا گاو ماده
برایی برادری
تا سه ر تا ابد
شه مامه دستنبو
بالا به رز قد بلند
ته نیا تنها
له ش تن
گیان جان
کوچ فلج
مه رج شرط .پیمان
بی غه واره بیگانه .غریبه
مانگه شه و مهتابی
چاوان جمع چشم
یال تپه
یه خاو آب یخ
حه ی کلمه تعجب
ته ناف طناب
چنین چیدن
ده وار چادر
ده و له مه ند ثروتمند
که له بچه دستبند
هاوار فریاد
پشتیوان پشتیبان
کول کند
چل شاخه درخت
شل سست
پلان غلتیدن
هیل شیار شخم
هه ژار فقیر
ته ر خیس
خه به ر بوون از خواب بیدار
شدن
هه ناسه نفس
ئیواره غروب
جل لباس
ته ل رشته
وتار گفتار
چرپه صدای آرام
دویشه و دیشب
بهیله بگذار
ده ستگیران نامزد
پاخه سو ساقدوش عروس
چه نی چقدر
شاردن پنهان کردن
این بخش کوچکی از شباهتهای گویش لکی و سورانی بود . دوستان لک با مقایسه سورانی با گویش لکی میتوانند ب اشتراکات و شباهت های این دو گویش پی ببرند .
افعال معکوس نیز از اشتراکات این دو میباشد .
مثال
بیچارت کردم . یعنی بیچارم کردی
و همین طور ختم لغات ب حرف ک در دو گویش که بر خلاف گویش کلهری که ب حرف گ ختم میشود .ویا کان و گان .
لکی و سورانی . لکستانکم . کردستانکم .ولاتکم .
کلهری . لکستانگم . کوردستانگم .ولاتگم
هر بژی لکستان ایالتی له کوردستان
نگارنده مهدی عزیزی ( بی مکیس )
[پاسخ]
سلام خدمت همه برارونه شیرم. لک و چ کرد.فقط حاستم بوم مه لر دیلرونم و به لر بینه خوم افتخار کنم اصل و نژادم خوشو بیتر دونن إیمو لازم نی د خومو تعریف بنیم.فقط لازمه دونیسته بایی که تمدن لر یا همان اریاییان پیشین و از اولین ساکنین منطقه عیلام قدیم بیمه که بعد با ورود اریایها و درامیختگی با این نژاد اصیل ایرانی وسپس مهاجرت ب کشورههای اروپایی کنونی مثل انگلیس و فرانسه بسیاری از واژه های لری اصیل (نه لکی و کردی) رو سوغات ب کشوریاشو بردنه و شمو تونه بسیاری از واژه ها وکلمات ایمونه د زبان انها جستجو کنید برای تحقیق بیشتر سرچ کنید اشتراک واژه های وکلمات لری با زبان انگلیسی و فرانسوی. زنده باد این قوم اصیل ایرانی قوم دست نخورده .تاریخ ساز
[پاسخ]
سلام خیلی پربار و علمی و منطقی و بە دور از تعصب کورکورانە بود اساد پایدار و مانا باشید همونجوریکە فرمودید و مطلع هستید زبان لکی بە خاطر ویژگیهایی کە دارە منجملە ارگاتیو بود و تغییرات واجهای باستانی و دستورزبان و واژگان در دستە زبانهای کردی تبار و ایرانی شمالغربی قرار میگیرە
[پاسخ]
ذکر نام بخش شاهیوند در مقاله فراموش شده. لطفا درست شود. بخش شاهیوند در شهرستان چگنی است که ۱۸۰۰۰ نفر جمعیت دارد و لکی حرف می زنند.
[پاسخ]
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز.
در رابطه با این موضوع که شما اشاره کردید که اکثر مردم استان ایلام لک یا لر میباشند لازم است توضیحاتی ذکر شود.اکثر ساکنین استان ایلام که آنها را به اشتباه کورد فیلی مینامیم در واقع فیلی واژه معربی بر گرفته از واژه « پهله» است که جنوبی ترین شاخه زبان کوردی می باشد و به غیر از شهرستانهای ایوان و سرابله که کورد کلهر میباشند مابقی کورد های ساکن سایر شهرستانها کورد پهله ای « فیلی» می باشند. زبان کوردی پهله ای یکی از شاخه های اصلی زبان کوردی میباشد که شامل گویشوران کورد جنوب استان ایلام و شهرهای کوردنشین هممرز با استان ایلام در عراق میباشد. با یک جستجو ساده در اینترنت میتوان این موضوع مشخص را که حاصل تحقیق گسترده بسیاری از زبان شناسان داخلی و خارجی است را فهمید. برای اثبات این موضوع همین بس که هنوز هم یکی از شهرهای استان ایلام به نام « پهله» میباشد و به زبان کوردی صحبت می کنند و شامل اکثر مناطق شهرستانهای دهلران و آبدانان میباشند که به زبان کوردی پهله ای صحبت میکنند. زبان کوردی پهله ای که در استان ایلام وبسیاری از شهرهای کوردنشین عراق هم مرز با ایلام وجود دارد زبان اصلی بسیاری از دوره های تاریخی و باستان از جمله زبان رسمی دوره ساسانی می باشد. استان ایلام شامل دو صفحه میباشد صفحه شمالی را صفحه کورد مهکی و صفحه جنوبی را که شامل شهرستان های جنوبی میباشد به صراحت صفحه کورد مینامند. صریح تر از این موضوع در این رابطه وجود ندارد که به صراحت مردم مناطق جنوب استان ایلام را مردم کورد نامگذاری کرده و اکثریت آنها بع زبان کوردی پهله ای صحبت می کنند.
البته ازین نکته هم نباید گذشت که در استان ایلام سایر گویش ها و زبانها هم وجود دارد ولی اکثریت مردم استان ایلام کورد میباشند و به زبان کوردی صحبت میکنند.
[پاسخ]
نگارنده بشکل مذبوحانه ای سعی دارد لکها را وصله ی کردها کند اول اینکه مردم کرد کلهرها را اصلا کرد بحساب نمیاورند و عامه ی مردم از انها بعنوان لر یاد میکنند ، رفرنشهایی هم که داده اید بسیار مضحک است دهخدا و…واژه ی کرد را بعنوان کوچ نشین و عشایر بکار برده اند .بد نیست از نویسنده های لک مانند اقای کاظمی ،عسگری عالم و عثمانودی و… میگفتید تفاوت زبانی معرف قومیت جدا نیست لکها در همه چیز با لرها مشتترکند و از لحاظ قومی نه تنها لکها بلکه کلهرها هم لر محسوب میبشوند .
[پاسخ]
سلام و درود خدمت شما . بیش از همه کامنت و نظر شما جلب توجه کرد که اینجانب مجبور به پاسخ شدم . دوست محترم ، این مقاله کاملا علمیست که شما هیچگونه اطلاعاتی در این مورد ندارید . بگذریم . و اما در مورد اصل مطلب شما : واقعا تعجب میکنم که از این مقاله به این بلندی ، فقط و فقط یک جملهاش به صورت برداشت شخصی در ذهن شما ملکه شده است عزیز !!! این مقاله سعی در نشان دادن تشابه زبان لکی با زبانهای ایرانی باستان را داشته ، و نه زیر مجموعه کوردی خواندن لکی . زمانی که شما عزیزان لک زبان خود را به دیگران کرد یا لر معرفی میکردین ، دکتر ستاری محقق فرهنگ ، زبان و تاریخ مردم لک بوده و هستند ، دور از انصاف است که بعضی عزیزان به نظرات ایشان و دانستههای علمی ایشان بیهرمتی و تهمت میزنید . در کتاب ارزشمند [ رده شناسی زبانهای ایرانی ] به تالیف دکتر محمد دبیر مقدم و با همکاری دکتر علی ستاری در بخش زبان لکی ، کامالا لکی را از کردی و لری جدا دانستهاند . این نظر ، یک نظر علمیست
[پاسخ]
سلام ودرود بر اقای ستاری خستە نباشید ومتشکرم
[پاسخ]
بژیاین براکم فره فره خاس بی ئیمه گپ علمی قبول دریم نه گپ تعصبی دوره دوره علمه چمه ری مقاللی تر اژ جنابعالی هیمن.
[پاسخ]
اگر چغلوندی شهر شده، چمپلک مرکز بخش شاهیوند هم شهر شده
[پاسخ]
بادتشکر و قدرانی از زحمات شما ، جناب دکتر علی ستاری . کارشناس و دکترای زبان شناسی . از اینکه با شما نسبت فامیلی نزدیک دارم ؛ به خود میبالم . به امید احیای فرهنگ و زبان لکی?
[پاسخ]
ایمه لکل نه کردیم و نه لر قدمت آثار باستانی قوم لک وحدیکه گه نه لر و نه کرد به گرد پای لک نمرسه ، قدمت کوهدشت و دلفان لک نشین نزدیک به دوازده هزارساله ، گشت بزانن لک
قوم مستقله که ، هر ژیاینت بو لکستان
[پاسخ]
ئیمه له که ل باعث شانازیمانه که کوردیمن، ئه وانه ی که موشن ئیمه لوریمن یا کورد نیمن باوه وژیانیژ نمه شناسن. له ک یکی وه قومه ل که لنگه کورده، بعضی وه ئی له که ل لورستانی واقعاً بی ره گ و ریشه ن حتی له کی وه له هجه لوری موشن. مثلاً وه جای نمه زانم موشن نمه زونم، وه قول فارسه ل موشن نان به نرخ روز خور ، ئه را یه سه که حکومت وگه رد کورده ل خاس تا نمه کی موشن لوریمن تا شاید ته مه نیه سفره لوره له به رن.
[پاسخ]
من به عنوان یه فرد بیطرف از لحاظ فرهنگی خلق و خو چهره شناسی قد و قامت لک ها بختیاریها هیچ فرقی ندارند البته این نظر شخصی من بود من فارسی زبانم ولی تحقیق های زیادی درباره لک ها و لرها و کوردها داشتم
[پاسخ]
ارا یکی نمتونی تکلیف زوان لکی مشخص بکه… بوشن ایمه مستقلیمن؟ کوردیمن؟ لریمن(خدا نکه)؟
[پاسخ]
حیف لقب دکتر که به شما بگن
کریم خان لر رو کریم لک معرفی کردی؟ عالمو ادم میدونن کریم خان لر بوده درضمن از دوستانم لک هست وقتی لکی صحبت میکنه خیلی از قواید دستور زبان و واژگان زبانشون شبیه بختیاری حالا نکنه میخای بگی زبان لری و پهلوی و کلا زبان لاتین هم از کوردیه؟؟؟؟؟ حیف لقب استاد و دکتر که با تعصب قومی نوشتی
[پاسخ]
لرها و لک ها از لحاظ رفتار و باورها و خلق و خو هیچ ربطی به کوردها ندارند یه نگاه به کوردهای اربیل یا همین سنندج بیندازید کورد و لک فرقشون زمین تا پشت بام هست
[پاسخ]
من به عنوان یک فارس زبان نظرم اینه که از لحاظ خلق و خو فرهنگ منش های فردی لک ها با بختیاریها و لرها هیچ فرقی ندارند واز لحاظ چهره و ریخت شناسی و قد و قامت به لرهای بختیاری بسیار شبیه هستند
[پاسخ]
من به عنوان یه فارس زبان لرها ولک ها خیلی به هم شبیه هستند چه از لحاظ فرهنگی چه از لحاظ خلق و خو ومنش و بیشتر از لحاظ ریخت شناسی وقد و قامت که بیشتر به لرهای بختیاری شبیه هستند
[پاسخ]
همونطورکه بالاگفتم هم امیرکبیرکریم خان لرمیدونست هم کریم گفته من لرم پس شکی دراین نیست که اونابهترمابلدبودن لکهابخاطرمهاجرتشون درمجاورکردهازبونشون مثل کردهاشده بیخودمردم گمرانکنیدبزرگان میدونن شجرنامه هم هست
[پاسخ]
پس کریم خان لک بوده ولک لرهست تمام بی خودتفرقه نندازید
[پاسخ]
کلهرهم یعنی کرلرپسرلر
سلام ببخشین من هم اصلیتم لر بختیاری و سالها در مورد گویش و زبان خودمون تحقیق کردم و در مورد این هم یک کتاب قدیمی در شهرستان فریدن دیدم و نکاتی که در حال حاضر از منابع کردی در وب سایتها نوشته می شود دیدم من حق سر منشا همه لهجه را به زبانهای کردی کرمانجی و سورانی می دم و در کتاب مذکور من برای اولین بار نام کلهر وکرمانج و گوران ولر را می شنیدم و دیدم و سن وسال کمی داشتم اما بیاییم کمی فکر کنیم ببینید واژه دایه مشترک همه این گویشها وزبانهاست به جز این واژه مابین کلهری وبختیاری ولکی و گورانی وکاکه ای و هورامی و کرمانجی و غیره من یافتم و متاسفانه اصل مطلب چیز دیگری است بله در بختیاری ایلات زنگنه در باغ ملک از کرمانشاه و کردستان آمدند لک ها از کردها دور نیستند و خیلی نزدیکند اما زبان لری لرستان نسبت به لکی و بختیاری دورتر است به کردی در میان قدیمی های لک و بختیاری و کرد اشتراکات واژه می توان یافت به نظر من اینها همه ایرانی و آریایی هستن ونباید اختلاف داشته باشند
[پاسخ]