وحدت یا کثرت اصلاح طلبان کوهدشت

مولی علی  (ع) می فرمایند: از حوادث گذشته دنیا برای باقیمانده آن پند گیر که پاره ای از آن شبیه پاره ای دیگر است و پایان آن به آغازش می پیوندد و در آن فانی و جدانشدنی است. برادران بزرگوار و اساتید ارجمند جناب آقایان اسماعیل دوستی و  فرج اله مومنی ضمن تبریک فصل رویش […]

IMG_2305

مولی علی  (ع) می فرمایند: از حوادث گذشته دنیا برای باقیمانده آن پند گیر که پاره ای از آن شبیه پاره ای دیگر است و پایان آن به آغازش می پیوندد و در آن فانی و جدانشدنی است.

برادران بزرگوار و اساتید ارجمند جناب آقایان اسماعیل دوستی و  فرج اله مومنی

ضمن تبریک فصل رویش سرسبزی طبیعت و پوست اندازی گل های بهاری  امیدوارم که سال جدید  سرآغازی برای سبزی روزافزون  افکارمان باشد.

بنده نیز مانند خیل مشتاقان، متون مربوط به مصاحبه هایتان را با اندکی تامل مطالعه نمودم وهمچو بسیاری از دوستان متاثر گشتم. لذا برخود لازم دانسته در مقام شاگردی ،درس هایی که از مکتب  اصلاح طلبی  و در محضر اساتید بزرگواری همچون شما دریافت   نموده ام  را پاس گفته و گوشه هایی از این متن را محض اطلاع آن عزیران و عموم شهروندان گرامی دلسوزانه تحلیل محتوی نمایم.

برهمگان مبرهن است که نمی توان  خدمات ارزنده ای را که شما برزگواران در عرصه های مختلف اعم از جنگ تحمیلی ، فعالیت های اجرایی و  سیاسی انجام داده و می دهید ، نادیده گرفت . بنده بر آنم تا با واکاوی گوشه ای از رفتارهایی که  انشاءاله نه از سر عمد بلکه ممکن است به طور ناخواسته پیش آمده باشد، جهت تنویر بیشتر در معرض قضاوت شما بزرگان و افکار عمومی قرار دهم. انتظار می رود که در جایگاه اصلاح طلبانی دلسوز و پخته  پذیرای این انتقادات درون گفتمانی باشید.

هر دو عزیز با توجه به پیشینه فکری و اجرایی تان واقف هستید که هر پدیده اجتماعی را باید در ظرف زمان و مکان خود و با توجه به روند تاریخی شکل گیری آن  مورد  بررسی قرار داد . این موضوع خاص بودن و نسبی بودن بررسی های جامعه شناختی را بر ما روشن می نمایند. بنابراین روند  مشارکت سیاسی شهروندان عزیزمان را به عنوان یک پدیده سیاسی اجتماعی باید صرفا بر مبنای ویژگی های خاصی  که بر شیوه ی تصمیم گیری آنها موثر است در ارتباط دانست . لذا ضروریست یکبار دیگر، تا فرصت باقیست ویژگی های خاص این رفتار سیاسی را در این  شهرستان خاص، به محضر  اساتید عزیز خاطر نشان کنم:

اگر یکبار و با دقتی دلسوزانه به شهر نظری بیافکنیم می بینیم که چاله چوله های کوچه و خیابان آن به همراه چهره آجری اش  تا حدودی نشانگر این ادعاست که علی رغم پرورش و تولید نیروها و چهره های سرشناس لشگری و کشوری در سطح کلان ، برآیند تفکرات حاکم بر ادوار گذشته این شهر چیزی جز غم و غباری نیست که بر چهره گرفته انسان ها و سیمای ظاهری شهر نشسته است. بخاطر آنکه این جا کوهدشت است یعنی جایی که با داشتن بیش از ۱۸ هزار خانوار تحت پوشش کمیته محترم امداد امام(ره)  از بین جمعیت تقریبا ۲۰۰هزار نفری آن به همراه تورم جمعیت جوان تحصیل کرده و جویای کار آن(بیش از ۳۲ هزار نیروی جوان بیکار ،چرخی در اطراف بزنید و ببینید خیل عظیم دست فروشان و باربران خیابان های شلوغ پایتخت را  به اضافه شغل های کاذب سطح شهر و مکمل آنها ملاحظه فرمایید آمار مربوط به آسیبهای اجتماعی ، قاچاق و مواد مخدر  و …) نشان از فقر و نابرابری ای می دهد که  حدود تصمیم گیری های  آرمانی سیاسی را در این شهر محدودتر نموده و تکلیف همه انتخاب های گذشته را این سیل جمعیتی رقم زده اند، نه افکار یا برنامه های ارائه شده توسط فعالان سیاسی این دیار.

هردو عزیز  صحبت از وحدت نموده بودید، تنها واژه بسیار زیبا ولی گم گشته در میان مصاحبه های اخیرتان!! شما بهتر می دانید، طیف اصول گرای شهر دارای انسجام سازمانی و مردمی ریشه داری است که بر خلاف رفتار اجتماعی شما بزرگان ،همیشه حامیان خویش را حداقل مورد تفقد قرار می دهند. اگر نگاهی هر چند سطحی به آمارها انداخته باشید متوجه خواهید شد که  از ابتدای نظام انتخاباتی تاکنون نه تنها از خیل طرفدارانشان کاسته نشده بلکه همواره بر این تعداد افزوده شده است. راستی هیچ می دانید که بسیار کم سابقه است که یک نفر اصولگرا در شهرستان به یک فرد اصلاح طلب رای داده باشد ولی عکس آن همیشه در مورد طیف اصلاح طلب صادق  بوده و هست؟ تاکنون از خود پرسیده اید که چرا میزان آراء اصلاحات در دوره های ریاست جمهوری در سطح شهرستان  بسی بیشتر از انتخابات مجلس است؟یعنی در یک معادله ساده افراد رای دهنده بسیاری در شهرستان مقیم هستند که در تفکرات اصلاح طلبی بسیار پیشرو تر از اصلاح طلبان شناسنامه دار این دیار می باشند ولی در رویکردهای محلی اصول گرایانه عمل می کنند!! چقدر در این مورد خاص عملکرد گذشته خود را به عنوان رهبران جریان  تاثیرگذار می دانید؟

صحبت از وحدت است چه واژه زیبایی که براستی اگر بدان عمل نشود هیچ نصرتی فراهم نخواهد شد.در این مقال می خواهم گوشه ای از روند تصمیم گیری آن فعالان محترم سیاسی که به قول خودتان در سطح کشوری همواره مورد مشورت بزرگان این قوم قرار گرفته اید را به خاطر مبارکتان بیاورم تا ببینیم آیا در مسیر وحدت است یا کثرت؟ از زمانی که دولت تدبیر خواست امید را به سوی این دیار بکشاند باز تاریخ برای ما در حال تکرار شدن است . دوباره  شاهد نوعی کشمکش سیاسی بین  شما به اصطلاح سران  بر سر موضوعات سخیفی چون یارکشی سیاسی بوده و هستیم به نوعی که به گفته خود مسئولین اجرایی استان انرژی زیادی از دستگاه های مربوط را به خود اختصاص داده ، متن را فراموش و حاشیه را  حاکم نموده اید!!می گویید چگونه؟امروز دیگر به لطف شما بزرگان سیاست عرفی در کوهدشت، همه بچه های دبستان منطقه فوق محروم چم سویل سرخه مهر نیز می دانند که دو حوزه مهم تاثیرگذار و تاثیر پذیر از سیاست در کوهدشت فرمانداری و آموزش و پرورش است.ضمن ابراز احترام خاص نسبت به مدیران دلسوز مشغول به کار ( انصافا به کار گیری جناب آقای کرم محمدی به عنوان فرماندار، هرچند توفیقی اجباری بود ولی اتفاقی مبارک و میمون خواهد بود انشاءاله) اما جای این سئوال را باقی می گذارد که چرا یک زمانی همگان معترف بودند که می توان از هر خیابان کوهدشت ،فرمانداری چپ برگزید. ولی حالا چرا؟؟

جناب آقای مومنی با توجه به فراهم شدن فضای تاثیرگذاری که از طریق مدیرکل محترم آموزش و پرورش برای شما و حلقه دوستانتان فراهم شد و آقای دوستی با توجه به نزدیکی به جریان در سطح کشوری و هم سویی با نماینده محترم کنونی شهرستان، آیا نمی توانستید از بین خیل عظیم نیروهای اصلاح طلب به کسی که حرکت در مسیر اعتدال و تدبیر را سرلوحه عملکرد خود قرار داده اطمینان نمایید.یا احساس می کنید همچو نیرویی وجود ندارد؟ برادران ! کوهدشت را چه شده است؟! آیا باور ندارید که نسل دوم و سوم اصلاحات اکنون به بلوغ فکری و اجرایی خود رسیده است ؟چرا با برخورد حذفی با نیروهایی که رفتارسیاسی گذشته آنها  صرفا حرکت در مسیر صلاحدید اصلاحات و تدبیر و امید بوده ،به ایجاد  خط کشی در بین نیروهای دلسوز بطور خواسته یا ناخواسته تن داده اید تا صرفا حرف خود را به کرسی بنشانید ؟ اینگونه است به وحدت رساندن یک جریان سیاسی ؟

استاد مومنی در مصاحبه اخیرشان به عنوان یک تز وحدت آفرین اذعان نموده اند،همه کسانی که در خود قابلیت نمایندگی سراغ دارند برای این مهم کاندید شوند. با این پیش فرض که بالاخره از میان تعداد زیاد کاندیداها عده ای از فیلتر شورای محترم نگهبان عبور می کنند و بعد ما به وحدت  می رسیم و برنده می شویم . عده ای از دوستانی که حافظه ضعیف تاریخی، آنها را به سمت آلزایمر تاریخی می کشاند به به !!و چه چه!! سرمی دهند که چه ایده ی بکری و چه ترفند بدیعی!!؟سئوال من از دوستان این است که چگونه  تعدد کاندیداهایی که قرار است، هرکدام به نوبه خود فعالیت داشته باشند تا قبل از موعد اعلام نهایی شورای محترم نگهبان، برای مدتی کمتر از دوماه به وحدت برسند؟ آیا تجربه شکست در مجالس ششم  و هفتم به دلیل وجود تعدد کاندید برای ما کافی نیست؟

سئوال دیگر این حقیر از شما بزرگان تامل در این نکته است که آیا رفتار سیاسی جبهه اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۸۴ و ۸۸ نشان دهنده پختگی سیاسی و شناخت  صحیح جامعه  ایران بود یا  خرداد ۹۲؟هرچند  نسل دوم و سوم اصلاحات اکنون خوب می داند که استارت پروژه عبور از خاتمی و تخریب دژ هاشمی توسط دوستان افراطی منجر به ظهور پدیده هزاره سوم در ایران شد و لاغیر!

برادران عزیر و بزرگوار! متاسفانه ما صدای له شدن استعداد و توان بالای ظرفیت های فکری و اجرایی نیروهای پاک ، پرتوان و صادق این دیار را در زیر سایه سنگین  سیاست زدگی عمومیت یافته احساس نمودیم . عزمی که توسط عزیزانی چون دکتر رضایی، استاد آزادبخت ، مهندس بازوند و خیل عظیمی از سایر نیروهایی که در خود این توان را سراغ  داشته و دارند اما تاب مقاومت در مقابل توپ خانه تخریبی سیاست زدگی را ندارند راسخ می شود ولی توسط این غول خود ساخته منسوخ می گردد. براستی چگونه است که هر نیروی پرتوانی که نخبگی خود را از این دیار به سایر بلاد می برد با روی خوش و موفقیتی روزافزون مواجه است ولی در دیار خود غریب؟

برادرمومنی عزیز! بنده اعتقاد دارم در مجلس نهم تصمیمی که بدنه قاطبه اصلاحات گرفت حرکتی معقول و برخاسته از نوعی بلوغ سیاسی و زمان مند بود ،البته این امر باعث شد تا سایر بزرگانی همچون آقای  دوستی این تصمیم را همراهی نمایند.خدمت محترم جنابعالی  و اندک دوستان منتقد در این خصوص  عرض می کنم که همراهی نماینده کنونی شهرستان در انتخابات نهم فواید زیر را برای اصلاحات به دنبال داشت( علی رغم تمام انتقاداتی که در جای خود بر عملکرد جناب آقای ملکشاهی وارد است.)

۱-بدنه اصلاحات رفتار در چهارچوب پذیرفته شده نظام مقدس جمهوری اسلامی را به منصه ی ظهور رساند و خطر حذف و دفع قهری را از سر گذراند.۲-قدرت تاثیرگذاری بدنه چپ بیش از پیش در کوهدشت هویدا شد.۳-فضا برای حضور موثر در هیات های اجرایی و نظارت شهرستان فراهم گردید و همین امر صیانت از آرای اصلاح طلبان در انتخابات  ریاست جمهوری و شورای شهر  را تضمین نمود.(دوستان فراموش نکرده اند که در انتخابات خرداد ۷۶ با وجود حضور نماینده اصلاح طلب شهرستان در مجلس پنجم  بیشترین درصد آراء به نام رقیب اصلاحات منظور گردید!!)۴-قدرت اصولگرایان سنتی شهرستان و سیطره بیش از ۱۲ ساله آنها بر این شهر شکسته شد و حداقل فضایی برای تنفس اصلاح طلبی فراهم گردید.البته هرچند شما بزرگان فقط کسی را اصلاح طلب می دانید که در پازل فکری خودتان بازی کند ولی باید پذیرفت بیش از ۷۰درصداز نیروهای بدنه اجرایی شهرستان (به غیر از مدیران) از عناصرخدوم و کم توقع اصلاح طلب انتخاب گردید که انصافا عملکرد قابل قبولی را از خود به نمایش گذاشته اند.

حرف آخر

عزیزان، بزرگان و دلسوزان

امروز کوهدشت پیش از وحدت به فداکاری ،گذشت ، اغماض و ایثار شما نیازمند است.امروز دیگر دغدغه ی اصلی دلسوزان این دیار از سطح مطالبات شخصی عبور کرده و مطالبات عمومی و اصلی را هدف خودقرار داده است. امروز دیگر معشوره خواهی یک فرهنگ عمومی است. صنعت پتروشیمی و ذوب آهن مطالبه اصلی است. عبور  کوهدشت از بن بست ارتباطی خواسته همگان است و حرکت در مسیر تدبیر و امید یک چارچوب فکری پذیرفته شده برای سیاسیون .

امروز بدنه پخته و پرانرژی اصلاحات در کوهدشت به این بلوغ فکری رسیده است که اصلاحات گام به گام بسی با ارزش تر است از استارت پروژه های عبور از هاشمی ،خاتمی و شاید بزودی روحانی!! تثبیت  دید خاکستری  در انتقادات سیاسی بسی مهم تر است از اصرار بر نگاه سیاه و سفید به مسائل اجتماعی. رویش نیروهای فکری  جدیدی که بازی در چارچوب را خوب یاد گرفته اند بهتر است از ریزش مهاجمین گل نزنی که همواره گل به خودی زده اند.

بنابراین بزرگان !بار دیگر این ندای وحدت در خرداد ۹۲ را زمزمه کنید و عمق این حرکت معقول و پخته بزرگان را  با دیده احترام بنگرید.نگذارید یارکشی های بی مورد سیاسی  و تسویه حساب های شخصی ،حرکتی را که ملت به نوعی رو به سوی امید و تدبیر آغاز کرده ابتر گردد. دیگر ایام آزمایش و خطا گذشته است .افتخار شما زمانی است که رفتار و کردارتان منجر به این گرددکه  تفکری هم نوا با آن فکر عالی سکان نمایندگی دهم را به خود اختصاص دهد در قواره ی  شخصیتی فهیم کاردان و لایق  ودر عین حال دلسوز و مردمی. ان شاءاله

ایام به کامتان

ارادتمند همیشگی شما

فرشاد جمالی

بیست و ششم فروردین ۱۳۹۴