رنج راه یا رنج اسکان …؟

  رنج راه یا رنج اسکان …؟ کریم دوستی )سفر ادامه بودن و ز سینه رنگ کدورت زدودن است…..( سفر و مسافرت همواره یکی از دغدغه های آدمی بوده و جزئی از زندگی همه انسانها در طول تاریخ بوده و هست و آدمی به علت شرایط کاری وشغلی ، یا تفریح و استراحت بعد از […]

dosty-225x300

 

رنج راه یا رنج اسکان …؟

کریم دوستی

)سفر ادامه بودن و ز سینه رنگ کدورت زدودن است…..(


سفر و مسافرت همواره یکی از دغدغه های آدمی بوده و جزئی از زندگی همه انسانها در طول تاریخ بوده و هست و آدمی به علت شرایط کاری وشغلی ، یا تفریح و استراحت بعد از کار و تلاش دل به سفر سپرده و راهی محلی دور از وطن خویش گشته است. سفرها معمولاً با انگیزه های مختلفی از قبیل زیارت امکان مقدسه، دیدن جاذبه های طبیعی و گردشگری و آشنایی با تاریخ و آثار باستانی یک منطقه و … صورت می گیرد تا مسافر ضمن آشنایی نزدیک با آداب و رسوم  و زبان و فرهنگ یک منطقه ، دید و بازدید از اماکن مذهبی ، تاریخی و باستانی و مشاهده طبیعت و مناظر زیبایی طبیعی، یکنواختی کار و تلاش و کسالت و خستگی را با سفری آرام و مطمئن و بدون دغدغه به محیطی شاد و متنوع و پرخاطره برای خود و خانواده تبدیل کند و با آسودگی خیال و سپری نمودن اوقاتی خوش با روحیه ای شاد و پرانرژی دوباره به زندگی عادی خویش بازگردد.

مسافرت ها همیشه با مشکلاتی از قبیل دوری راه و مقصد، جاده‌های پرخطر، ترافیک و شلوغی ، خستگی رانندگان ، خرابی وسیله نقلیه و تصادف همراه بوده که رنج راه را برای مسافر بیشتر نموده و گاهاً سفر را برای مسافران ناگوار کرده اند. علاوه بر رنج راه، پیدا کردن یک سرپناه خوب و یا یک مسافرخانه و محل های مشخص شده  برای اسکان مسافران گاها مسافر را با رنج دیگری همراه می کند .در سالهای گذشته وزارت آموزش وپرورش، مدارس شهرهای مسافرپذیررابه عنوان محل های اسکان فرهنگیان انتخاب نموده وسعی داشته از این طریق خدماتی رابه فرهنگیان ارایه نماید که می توان گفت در این راستا کارهای نسبتا خوبی انجام گرفته ،اما باز هم مشکلاتی دراین مراکز وجود دارد که رفع این مشکلات از پیش پای معلمان رضایت مندی این قشر فرهیخته رابه دنبال خواهد داشت وسختیوخستگی آنان راکم خواهد کرد.از جمله این موارد که اینجانب در سفر دوهفته ای به تقریبا ده استان کشور (سفر به مشهد مقدس)  مشاهده کردیم ،از این قرار است:.

 

1-  بیشتر استانها و شهرها فاقد تابلو راهنما در ورودی شهرها بودند و به ندرت تابلو « به طرف ستاد اسکان»  در ورودی‌ها به چشم می آمد. و مسافر خسته که کیلومترها جاده را طی کرده باید ساعت ها در شهر بچرخد تا شاید ستاد مرکزی را پیدا کند و بنابراین ستادهای مرکزی اسکان به سختی پیدا می شدند ( به جز شهر مشهد).

2-  در محل ستادهای اسکان پذیرایی مختصری حتی در حد یک بطری آب معدنی خنک از مسافرین به عمل نمی آمد تا اندکی از بار خستگی فرهنگیان کاسته شود.

3-  هدایت و راهنمایی راهنمایان به طرف مدارس مشخص شده مطلوب نبود و مدارس دور از ستاد مرکزی به سختی و با پرس و جوی زیاد پیدا می شدند.وبعضا راهنمایی ها سرگردان کننده هم بود. که این مورد هم از نگرانی ها و دغدغه های مسافران است.

4-  در محل های ستاد اسکان نقشه راهنما و معرفی آثار باستانی و اماکن زیارتی و تفریحی در قالب یک بسته فرهنگی وجود نداشت.

5-     امکانات مدارس تعیین شده برای اسکان عالی نبود و می توانست خیلی  بهتر از اینها باشد. چون تعدادی از مدارس ، سیستم خنک کننده مناسب نداشتند و یخچال و تلویزیون هم به خوبی تدارک ندیده شده بود ………..

امید است مسئولین با درایت و برنامه ریزی مناسب در آینده با تغییر مطلوب در ستادهای اسکان فرهنگیان در سراسر کشور ، خستگی و دشواری راه را برای مسافران با ستادهای اسکان مطلوب و مناسب برطرف نمایند.