اعتدال؛ مشی ۳۰ ساله روحانی

  اعتدال؛ مشی ۳۰ ساله روحانی  اسماعیل دوستی روش و منش رییس‌جمهور، موضع ناشناخته‌ای برای نیروهای باسابقه سیاسی جناح راست سنتی و چپ خط امام نیست. حسن روحانی برای انتخابات سال ۹۲ نبود که موضع «اعتدال» را برگزید؛ وی از شخصیت‌هایی است که پیش و پس از پیروزی انقلاب تا امروز، هیچ‌گاه در جریانات متداول […]

دوستی

 

اعتدال؛ مشی ۳۰ ساله روحانی 

اسماعیل دوستی


روش و منش رییس‌جمهور، موضع ناشناخته‌ای برای نیروهای باسابقه سیاسی جناح راست سنتی و چپ خط امام نیست. حسن روحانی برای انتخابات سال ۹۲ نبود که موضع «اعتدال» را برگزید؛ وی از شخصیت‌هایی است که پیش و پس از پیروزی انقلاب تا امروز، هیچ‌گاه در جریانات متداول سیاسی، قرار نداشته و عضو هیچ‌یک از این دسته‌بندی‌ها نبوده است. شاید عضویت ایشان در جامعه روحانیت مبارز سبب شد تا به جناح راست سنتی نزدیک‌تر به نظر برسد اما واقعیت این است که در طول این سه دهه، حسن روحانی با بسیاری از نیروهای هر دو جناح کشور از نزدیک همکاری کرده است. نگارنده به یاد دارد هنگامی که در انتخابات هیات‌رییسه مجلس پنجم، به‌عنوان اعضای فراکسیون توانمند نزدیک به جناح چپ آن دوره مجلس، به مذاکره با ایشان اقدام کردیم تا کاندیدای اختصاصی ما باشد، این مهم را نپذیرفت و البته با حمایت این فراکسیون، رای قابل‌توجهی در مقابل دیگر شخصیت توانمند و بزرگ جناح راست یعنی حجت‌الاسلام ناطق‌نوری به دست آورد. مشی او تعامل با نیروهای توانای هر دو جناح بود و در اتخاذ مواضع «تعدیل‌کننده»، مشهور بود. دوران دبیری «شورایعالی امنیت ملی»، به‌ویژه در دوران اصلاحات و همکاری موفق او و سیدمحمد خاتمی و دیگر بزرگان کشور، نتایج مثبت عادی‌شدن روند پرونده هسته‌ای، توسعه این دانش در کشور و ممانعت از انتقال پرونده به شورای امنیت را در پی داشت. امروز هم روحانی همان است که بود. در دولت خود از نیروهای توانای همه طیف‌های سیاسی بهره گرفته و با وجود همراهی اصلاح‌طلبان با وی در انتخابات، در برخی استان‌ها نیروهای اصولگرا را در مدیریت‌های استانی قرار داده است. اعتقاد به عدم امکان اداره کشور توسط یک جریان سیاسی، اعتقاد امروز او نیست و از دیرباز بر این باور بود. با وجود همه این تلاش‌ها، یک طیف مشخص که از قضا خود را اصولگرا‌تر از جریان سنتی و باسابقه راست می‌داند، تمام امکانات حاصل از هشت‌سال حضور در دولت احمدی‌نژاد را به کار گرفته تا اقدامات دولت را زیر سوال ببرد و بر این اساس، شاخص «منافع ملی» نیز برای آنان فاقد ارزش است. پذیرش «انتقاد سازنده» یک اصل مشخص در هر نوع حکومت‌داری است اما با تخریب‌های جهت‌دار، چگونه باید مواجه شد؟
مخصوصا اگر تحلیلگران سیاسی و خود رییس‌جمهور، صراحتا دلیل این رفتار طیف مذکور را «غبارآلودکردن فضا برای پنهان‌سازی خطاهای دوران هشت سال گذشته» ارزیابی کنند. کارنامه یکساله دولت با وجود شرایط بسیار ویژه کشور، کارنامه قابل‌دفاعی است و محبوبیت رییس‌جمهور نیز افزایش یافته. با وجود صراحت حمایت مقام‌معظم‌رهبری از دولت که شاهد تلاش‌های شبانه‌روزی دولت برای حل مشکل اقتصاد، بازسازی فضای جهانی، شکستن تحریم‌ها، ایجاد وحدت در کشور و همکاری با قوای دیگر هستند، جریان مذکور همچنان به بهانه‌جویی‌های عجیب مشغول است. سخنان روز دوشنبه رییس‌جمهور پیرامون نهراسیدن از گفت‌وگو با غرب با تکیه بر نمایندگان توانمند دیپلماسی ما به ویژه دکتر ظریف که در کوره تحولات دیپلماتیک همه این ۳۵ سال آبدیده شده‌اند، پاسخی به سنگ‌اندازی‌های یک سال گذشته طیف تندرو است در مسیر مذاکرات هسته‌ای که در سطوح عالی نظام، برنامه‌ریزی و هدایت می‌شود. دنیای امروز، دنیای لابی و مذاکره و «نشستن روی کرسی» به جای «صندلی تانک» است و جنگ به جبهه خرد و عقل انتقال یافته است. اگر امروز روحانی یک جمله «صریح» بیان می‌کند دغدغه اصلی ایشان منافع شخصی نیست بلکه مصالح ملی است. روزی یکی از استادان دانشگاه به نگارنده گفت جریانی درون اصولگرایان است که ابتدا سیلی محکمی می‌نوازد و سپس عذرخواهی می‌کند! این بار، روحانی عمل آنان را با یک «تشر» پاسخ داد. اگرچه همه ما ایشان را با ادبیات فاخر و ادب و متانت مثال‌زدنی می‌شناسیم و می‌پسندیم اما خوب است آنانی که هشت‌سال از ادبیات توهین و تهدید حمایت کردند و می‌کنند، قدری در رفتار یک سال اخیر خود هم تامل کنند.