باستان شناسی بخش کورونی

گزارش: امیرمنصوری-عکس: محمدبساطی   در اواخر اردیبهشت ماه سال گذشته (۹۲)به همراه دو تن از محققین شهرستان کوهدشت؛ حاج حسین آزادبخت و محمد بساطی، طی سفری یک روزه به جهت آشنایی با وضعیت بوم‌شناسی، جغرافیایی، مردم‌شناسی و باستان‌شناسی منطقه ترهان، عازم بخش کورونی شدیم، از این رهگذر تهیه گزارش باستان‌شناسی آن به بنده محول گردید. […]

گزارش: امیرمنصوری-عکس: محمدبساطی

 

در اواخر اردیبهشت ماه سال گذشته (۹۲)به همراه دو تن از محققین شهرستان کوهدشت؛ حاج حسین آزادبخت و محمد بساطی، طی سفری یک روزه به جهت آشنایی با وضعیت بوم‌شناسی، جغرافیایی، مردم‌شناسی و باستان‌شناسی منطقه ترهان، عازم بخش کورونی شدیم، از این رهگذر تهیه گزارش باستان‌شناسی آن به بنده محول گردید.

لازم به ذکر است ترهان که از قدیم الایام به همین نام خوانده شده، دره ایست حاصل‌خیز و میان کوهی، که از شمال به کوه خیاران، از جنوب به کوه داگله و تنگه سیاو، از غرب به تنگه سرترهان و تنگه سی‌پله در رودخانه سیمره و از شرق و جنوب به مادیان کوه و تنگه جنگیر توه‌حوشکه محدود است. دره ترهان با زمین‌های حاصل‌خیزش که به وسیله چندین چشمه‌سار و رودخانه هایی که از پای‌آسن و خسروآباد سرچشمه گرفته؛ مشروب می‌شود و این شرایط ویژه جغرافیایی؛ از قدیم الایام، گروه‌های مختلف انسانی را به سوی خود کشانیده است. در این محدوده‌ی مطالعاتی آثار فرهنگی–تاریخی فراوانی دیده می‌شود که تعدادی از آن‌ها در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

به هنگام دید و بازدیدهای نگارنده از آثار باستانی کورونی، در ورودی شهر؛ شواهدی از محوطه چم‌خزینه هویدا بود. این محوطه دارای آثاری از سکونت، بناهای عام‌المنفعه مانند آسیاب آبی، و گورستان را شامل می‌شود که از دوران کلکولیتیک تا ساسانی را دربرمی‌گیرد و همچنین در دوران اسلامی نیز این محوطه مسکونی بوده و تاکنون نیز سکونت در آن توسط طایفه پشم نویرعالی جریان دارد. با این تفاسیر ما به سمت جاده خسروآباد ره‌سپار شدیم و پس از گذشتن از کنار باغات اهالی کورونی متوجه تپه باوه‌سلام شدیم. باوه‌سلام یک مجموعه ساختمانی متروکه است که در فاصله ۱۰۰ متری غرب محوطه چم‌خزینه واقع است و رودخانه خسروآباد با پیچ و خم‌هایی این دو محوطه باستانی را از هم جدا می‌سازد و در گذشته این رودخانه یک منبع آبی مهم برای ساکنان این دو محوطه در دوران‌های مختلف بوده است. مجموعه باوه‌سلام؛ آثاری از دیوارهای مخروبه را نشان می‌دهد که با سنگ و ملات ساروچ بنا گردیده است و در قسمتی از این دیوارها تزئیناتی به صورت گچ‌بری و تاقچه‌هایی دیده می‌شود. این مجموعه ساختمانی منسجم که به احتمال طبقاتی می‌باشد در واقع یک آتشکده می‌باشد که از دوران ساسانی باقی مانده است، در بین اهالی محل به باوه‌سلام معروف است و در اعتقادات اهالی؛ باوه سلام شخصی از بازماندگان اولاد ائمه اطهار می‌باشد که به هنگام مرگ در این محل مدفون گردیده است. با این وصف این محل زیارتگاه اهالی ساکن دره ترهان می‌باشد و زوار بیشتر روزهای جمعه در این محل تجمع می‌یابند.

زیارتگاه باوه سلام

DSC02314 copy

مطالعات باستان‌شناسی نشان می‌دهد که این مجموعه ساختمانی با توجه به فضاهای معماری و تزئیناتی و قطعات شکسته سفالی از دوران پارت و ساسانی و همچنین دوران اسلامی تا زمان صفویه مورد استفاده بوده است؛ همچنین مطالعات نشان می‌دهد که در دوره ساسانیان،خسرو انوشیروان در پی تجدید سازمان کشور توانسته بود کارهایی وسیع و اصلاحات پردامنه‌ای را به عمل آورد که بر کلیه جنبه‌های زندگی تاثیر گذارده بود. و امروز از هر کشاورزی راجع به ویرانه های باستانی بپرسی، فورن پاسخ خواهد داد که: کار خسروی توانا بوده است. که ما امروز نیز می‌توانیم در تنگه خسروآباد، کارهای عمرانی دولت ساسانی را ببینیم…

پس از گذشتن از کنار خرابه‌های باستانی باوه‌سلام به سمت روستای خسروآباد ره‌سپار شدیم. کل دو طرف این جاده را باغات انار اهالی محل احاطه کرده است. اما مشخص است که این محدوده در دوران‌های مختلف تاریخی، با توجه به موقعیت استراتژیکی و جغرافیایی ویژه؛ مسکونی بوده و گروه‌های مختلف انسانی را به سوی خود کشانیده است.

در سمت غربی روستای مصفای خسروآباد و در کنار منازل مسکونی، ما شاهد یک میل گچی مرتفع بودیم که گذر زمان آنرا مخدوش کرده بود. این اثر شامل یک میل ساخته شده با مصالح سنگ‌های قلوه و بومی و ملات گچ است که هر دو به وفور در منطقه یافت می‌شوند. این میل که در میان یک قبرستان قدیمی مربوط به طایفه نویرعالی واقع شده است، در میان اهالی به اسامی میل گچی، میل صی‌صفر وگ، و میل خسروآ معروف است که دارای پلانی ۸ ضلعی است و ارتفاع آن در حدود ۳۰/۷ متر می‌باشد. ارتفاع میل به چند قسمت یا قاچ تقسیم می‌شود که به شکل مستطیل هایی‌اند که هر قاچ به وسیله دو کمربند در بر گرفته شده است. این میل از سمت پایین کلفت و به سمت بالا باریک‌تر می‌شود. طبق گفته اهالی محل، در گذشته بر راس این میل گچی یک شئ شبیه تاج قرار داشته که در سالیان پیشین، یکی از بزرگان طایفه نورعالی به نام رضاقلی‌خان سرتیپ‌نیا معروف به باوه‌خونی پسر یوسف‌خان امیر بهادر رئیس طایفه نویرعالی در تنگه خسروآباد، هدف تیراندازی قرار گرفته و از بین می‌رود. در بخش میانی میل و ضلع شرقی آن در گذشته کتیبه‌ای وجود داشته است که جای خالی آنرا هم اکنون می‌توان دید.

آنچه مشخص است، برای ساخت این میل گچی از اصول مهندسی بسیار پیشرفته‌ای استفاده شده است و معماران سازنده آن از تخصص بسیار بالایی در معماری برخوردار بوده اند. میل خسروآباد یک بنای یادمانی و سمبلیک است که به علت کمبود اطلاعات باستان‌شناختی کافی نمی‌توان به درستی، تاریخ و کاربرد آن را تشخیص داد. روستای خسرو آباد به لحاظ آب و هوایی ،یکی از دل‌نشین‌ترین روستاهای شهرستان کوهدشت است. پس از گذشتن از میان بافت مسکونی اهالی خسرو آباد در دامنه‌های جنوبی ارتفاعات کوه خیاران ، به تنگه و معبر خسرو آباد رسیدیم که راه اصلی ارتباطی بین ساکنان دره ترهان و بخش کورونی به جلگه پای‌آسن و بخش‌های شمالی در این منطقه می‌باشد چشمه‌سارهای دائمی پای‌آسن به صورت یک رودخانه دائمی از میان این تنگه عبور می‌کند .

DSC02334 copy

با پشت سر گذاشتن بافت مسکونی خسرو‌آباد به سمت پای آسن ، در سمت راست تنگه و بالا دست رودخانه و کمر کش کوه آثاری از پی دیوارهای سنگی خشکه‌چین و دیوارهای طبیعی کوهستانی به همراه قطعات سفالی و گورهای باستانیِ مخدوش مشاهده گردید که اهالی محل این محوطه را  شهامه می‌خوانند و مورد احترام و زیارت اهالی می‌باشد . قطعات سفالی نشان می‌دهد که تاریخ این محوطه باستانی به هزاره نخست پیش از میلاد می‌رسد.

پس از گذشتن از عرض تنگه مذبور و قدم بر داشتن از روی استقرارهای باستانی؛ به سمت پای آسن حرکت کردیم. در میان راه و در بین اراضی کشاورزی، تپه‌ها و کوهستان محل، مانند ملک هُله، لون‌بون، کَنی مویشون و… شواهدی از قطعات سفال و سنگ‌های خشکه‌چین به صورت دیوار و فضاهای گورستانی به شکل خرپشته‌ای مشاهده می‌شد. با توجه به این آثار مشهود، می‌توان گفت که سکونت در این دره باصفا و حاصل‌خیز از عصر مفرغ، عصر آهن، دوران تاریخی ایران تا دوران اسلامی و حال حاضر برقرار بوده است. شرایط جغرافیایی و اقلیمی و اکولوژی منطقه نشان می‌دهد که انسان گذشته، تاکنون رغبت فراوانی به استقرار دائم و آبادانی در این محل داشته است.

پس از گذشتن از کنار باغات انارستان و سیبستان منطقه پای‌آسن و گذر از روی محوطه‌های باستانی مضطرب، آثار منازل مسکونی محل پدیدار شد. اما در حاشیه جنوبی این منطقه مسکونی؛ آثاری از یک قلعه مخروبه نمایان می‌شد که توجه ما را به سوی خود جلب می کرد. این قلعه باشکوه و مخدوش که در میان مردم ترهان به قلعه نظر علی‌خان امیر اشرف مشهور است ، دارای برج و باروهایی در اطراف می‌باشد که با استفاده از مصالح سنگ‌های تراش‌خورده و لاشه‌ای و قلوه سنگ و آجر و خشت و قطعات چوبی به همراه ملات ساروچ و گچ و گل ساخته شده است  که همه این مصالح از گذشته تا کنون بومی منطقه بوده است.

سطح قاعده این قلعه مستطیلی شکل که بر روی تپه‌ای قرار دارد و شواهد و مطالعات باستان‌شناسی نشان می‌دهد این محل که بسیار با کاروان‌سراهای قرون میانه اسلامی و به بعد  شباهت دارد از این تاریخ به بعد مسکونی بوده است و به درستی ساخت قلعه نیز به خیلی قبل‌تر از نظر علی‌خان امرایی بر می‌گردد . راه ورودی این قلعه در سمت جنوبی آن می‌باشد و همچنین در اطراف تپه و قلعه مذبور شواهدی از یک خندق مشاهد می‌شود . آنچه که شواهد باستان‌شناختی نشان میدهد، پای‌آسن با توجه به اینکه بر سر مسیر ارتباطی که ترهان را به سایر مناطق هم‌جوار مرتبط می‌کند؛ پس به احتمال وجود یک کاروان‌سرا که برای اتراق‌گاه گروه‌های مختلف مهاجر ضروری می‌نماید؛ مانند قلعه معروف نظرعلی‌خان دور از ذهن نیست، که این مکان امن نیز در زمان حکومت امیراشرف امرایی به عنوان قلعه برای سکونت بازسازی شده بود.

قلعه نظرعلی‌خان

2

مضاف بر اینکه منطقه پای آسن با دارا بودن منابع آبی زیرزمینی که به صورت چشمه سارهایی در محل جریان دارند و مراتع و چراگاه‌های فراوان در کنار کوهستان و موانع طبیعی، از دوران‌های پیش از تاریخ و دوران تاریخی تا اسلامی، مورد توجه گروه‌های مختلف انسانی بوده است، که در آبادانی آن همت گماشته است.

پس از گذشتن از میان مرغ‌زارهای پای آسن به محل گردنه سرآسن در فاصله‌ای نزدیک به شرق منازل مسکونی پای آسن، رسیدیم که باز قابل توجه و کنکاش بود. محوطه‌ی ذوالفقار علی که در میان اهالی محل نیز قابل احترام است در همین سرآسن واقع است. قطعات سنگی کوهستانی به صورت پراکنده و مخدوش، دیواری با سنگ‌های خشکه چین و قطعات سفالی و آجری در کنار سفال‌های شکسته پراکنده نشان از قدمت سکونت بشر در ذوالفقارعلی می‌باشد. پس از گذشتن از این محل به سمت گردنه کوه سرآسن، شواهدی از یک جاده مال‌رو و کوهستانی مضطرب توجه ما را به سوی خود جلب کرد. این جاده که با استفاده از برداشتن موانع طبیعی، با سنگ‌چین کردن سطح و در برخی جاها بدنه جانبی آن، به عرض حدود ۵/۱ متر و با پیچ و خم‌هایی به سوی بالای کوه سرآسن هدایت شده بود. بر سر یکی از این پیچ‌های جاده مال‌رو سرآسن، و بر روی یک قطعه سنگ تقریبن مکعبی شکل کوهستانی، نشانه‌هایی از دو کتیبه مخدوش مشاهده گردید. این کتیبه‌ها در داخل دو کادر مستطیل شکل و جداگانه نبشته شده‌اند. زهی افسوس که بر اثر ضربه پتک و تیشه حفاران قاچاق آثار باستانی به شدت مخدوش گردیده بودند. یک از این کتیبه‌ها اصلا قابل بازخوانی نبود. اما کتیبه دیگری که نیمه‌ای از متن آن از ضربه تیشه آن حفاران در امان مانده بود، تا حدودی قابل خواندن و به خط فارسی و دارای تاریخ ۱۳۴۲ خورشیدی بود. با اینکه متن کتیبه به خوبی قابل خواندن نیست، اما توانستیم مفهوم کلی آنرا با توجه به واژه‌هایی که قابل خواندن بود به دست آوریم که: ≤در سال ۱۳۴۲ خورشیدی و در زمانی که علی محمدخان امیراعظم پسر نظرعلی‌خان امیراشرف، وکیل لرستان در مجلس شورای ملی بوده است، پس از گذشتن از جاده مالرو پای‌آسن و دیدن وضعیت مخدوش آن، تصمیم می‌گیرد که با هزینه‌ای که خود فراهم می‌آورد و به جهت دعا گویی عامه مردم، این جاده ارتباطی را بازسازی نماید≥

اکنون در روبروی این جاده مال رو و کوهستانی و در آن‌سوی تنگه سرآسن، جاده آسفالته و ارتباطی گرآو – سرترهان – پای آسن به شهرستان کوهدشت عبور می‌کند. مطالعات نشان می‌دهد که از دوران‌های گذشته، منطقه مورد مطالعه از ارزش والایی برخوردار بوده است.

جاده‌های مال‌رو و ارتباطی مانند سرآسن، که از سمت شمال شرق ارتباط مناطق همجوار را به منطقه پای آسن و ترهان هدایت کرده و می‌کند، پس از گذشتن از  دره کل‌سور از یک طرف و تنگه‌ی خسرو آباد به سوی دره ترهان از طرف دیگر، از دامنه‌های غربی مادیان کوه کورونی به سوی کوه داگله می‌گذرد و از طریق شاهراه ارتباطی و مال‌رو ناژینه در کوه داگله، دره حاصل‌خیز ترهان را به سوی عالین‌آوا و رومشکان و از آنجا به سیمره متصل کرده است.

به هر حال می‌توان گفت که فعالیت‌های باستان‌شناسی در ترهان کوهدشت، شواهدی از اوضاع پیش از تاریخ و تاریخی تا دوران اسلامی و استقرارگاه‌های آن دوران را به ما عرضه کرده است.