کله باد/ ملاحقعلی سیاهپوش

  کله باد را سه کس سروده ،نخست ترکه میر به زیبایی هر چه تمام تر رهایی بخشی کله باد را به تصویر کشیده و زمستان سخت و ظالم را در برابرش به شکست کشانیده و دوم ملاحقعلی در اشعاری که در ذیل می آید به شیوایی هرچه تمام تر واژه ها را به خدمت […]

x3elf5jw2he7vn5j7kz

 

کله باد را سه کس سروده ،نخست ترکه میر به زیبایی هر چه تمام تر رهایی بخشی کله باد را به تصویر کشیده و زمستان سخت و ظالم را در برابرش به شکست کشانیده و دوم ملاحقعلی در اشعاری که در ذیل می آید به شیوایی هرچه تمام تر واژه ها را به خدمت گرفته و سوم ملا منوچهر کولیوند کله باد را قاصد دلتنگیهای خویش نموده و او را رهسپار کوی دوست نموده است.

 

                                     کله باد

۱-کله باد خیزان، کله باد خیزان              ژه  دروه نان  دنگ  کله باد  خیزان

۲-زنجیره زرباف  یخ بنان  ریزان              زمهریر ژه  زور بازوش  گریزان

۳-بادی ون ژه برز روضه نعیمن              عطر آلوده ی خاک کعبه ی عظیمن

۴-تشریفش چوی بومسیحا ثانی                فانیان بارن  پری  زنگانی

۵-دم بو قله ی سرکاوان شانا                  نامه ی  بشارت شابهار وانا

۶-خان دی ژه تخت جلالت توران            سرزمین  ژه  لوث کثافت شوران

۷-برفان ژه قله قاف ورکنه وه                 علف    دانه ی   در  وه  گردنه وه

۸-سوسن همجوار جوخه نسرینن            طرح  نقاشی  پرکنه  چینن

۹-کالای کرامت نمانانه وه                   خلعت پوشان  کرد  و بانانه وه

۱۰-هنی گل خیزان هر یک وه رنگی       ملان ملاوان هر یک وه دنگی 

۱۱-هم هی رن هی رن آهو رمانن           هنی   ساز و سویر تاف و چمانن

۱۲-هنی دل مایل سیران دشته ن            هنی دشت وینه ی روضه ی بهشته ن

۱۳-هنی باغ محرم باخچه ی بنانه ن         نسیم   شانه  زلف  سیاه  چمانه ن

۱۴-«فیلی» وصف فصل شاه بهار وانا       حقه   قدر فیض رحمت بزانا

 

ملاحقعلی سیاهپوش


                                            برگردان

۱-کله باد وزیدن آغاز نمود از دربندها صدای کله باد برخاست.

۲-زنجیره های یخین که در نور خورشید به طلایی می مانند از هم گسیخت و سرمای زمهریر در برابر قدرتش تاب نیاورد.

۳-نسیمی است از فراز روضه بهشت و عطر خویش از خاک پاک کعبه به عاریت گرفته است.

۴-با آمدنش همچون مسیحای دیگر مردگان را زندگانی می بخشد.

۵-نفسی بر ستیغ کوهساران می افشاند  بشارت نامه ی شاه بهار را ابلاغ می نماید.

۶-دی این حاکم ظالم از سریر جلالت و شکوه به حالت قهر آلود به زیر کشید و زمین را از لوث ناپاکی ها پاک نمود.

۷-برفهای ستیغ کوه قاف را از جای برکند و بر گردن علف شبنمی مروارید گون آویخت.

۸-سوسن همسایه ی دسته های گل نسرین است چون طرحی نقاشی کا استادان چینی.

۹-کالای کرامت را به نمایش گذاشت و دشت و دمن را خلعت پوشاند.

۱۰-هنگامه نمایان شدن گلها ی رنگارنگ است و پرندگان هر یک با نغمه ای مختص به خود سر می دهند.

۱۱-باز صدای بگیر بگیر رم دهندگان اهوان برای شکارچیان به گوش می رسد آن هنگام که صدای جشن و اهنگ پیوند آبشار و چمن می آید.

۱۲-هنگامی که دل هوس تفرج و گردش دشت می کند  دشت بسان روضه بهشت است.

۱۳-هنگامی که  باغ و باغبان محرم هم گشته اند نسیم زلف سیاه چشمان را شانه می زند.

۱۴-«فیلی»که وصف شاه بهار را بیان می کند بجاست که ارزش فیض رحمت پروردگار را درک کند.