خسته نبی، ممی!/ مهران مریدی
خسته نبی، ممی! مهران مریدی/ لکنا تیم فوتبال گهر دورود در حالی رده آخر جدول گروه “الف” لیگ دسته اول را به خودش اختصاص داده که به احتمال قریب به یقین در ادامه روند رو به سقوطش این بار به لیگ ۲ میرود. مشکلهای گهر به حدی زیاد است که احتیاج به مثنوی صدمن […]
خسته نبی، ممی!
مهران مریدی/ لکنا
تیم فوتبال گهر دورود در حالی رده آخر جدول گروه “الف” لیگ دسته اول را به خودش اختصاص داده که به احتمال قریب به یقین در ادامه روند رو به سقوطش این بار به لیگ ۲ میرود. مشکلهای گهر به حدی زیاد است که احتیاج به مثنوی صدمن کاغذ دارد و به حدی از این مشکلها نوشتهایم که برای خودمان نیز ملالآور شده است. در ادامه قصههای پُرغصه گهر این بار رسیدیم به اعتصاب احمدزاده سرمربی این تیم، کسی که تمرینها را ترک و تیم را ۵۰ روز به حال خودش رها کرده بود.
در این بین احمدزاده میگوید چون مکانی برای اسکان در دورود نداشتهاند، رفته اما بازیکنها حداقل روز بازی حاضر میشدند و بدون سرمربی به مصاف حریفان تا دندان مسلح میرفتند. احمدزاده رفت و بعد از ۵ بازی در سکوت برگشت. وی که میخواهد توپ را به زمین مسوولان بیندازد باید بداند قبلاً مربیهای گهر با چنین شرایطی یا شاید بدتر روبهرو بودند اما تحمل کردند و هرگز دست به اعتصاب نزدند که نمونه بارز این دست از مربیها، داوود مهابادی بود که خیلی زجر کشید اما هرگز جا نزد و با تمام توان ادامه داد و سرانجام در اتفاقی رویایی لرستان را صاحب تیم در لیگ برتر کرد.
کاری به اینکه برخی احمدزاده را مجبور به اعتصاب کردند یا نه، نداریم اما در فوتبال ایران تاکنون خیلی کم پیش آمده که سرمربی به سبب پرداخت نشدن حق و حقوقش تیم را ترک کند و حاضر شود لشکر تیمش بدون مربی به جنگ برود. گهر در نیمفصل شرایط روبه رشدی داشت و اگر ممی میماند شاید این تیم الآن در باتلاق ته جدول دست و پا نمیزد و اکثر هوادارهای دورودی او را مسبب شرایط کنونی تیمشان میدانند.
احمدزاده با علم به شرایط گهر که این تیم مشکل مالی و مالکیتی دارد، قرارداد بسته بود، قرارداد ممی ۲۵۰ میلیون تومان است و این در حالیست که شنیده میشد گهر در زمان مهابادی با حدود ۲۰۰ میلیون تومان آن موفقیت عظیم را کسب کرد و فصل بعد بهسبب اینکه مهابادی پیشنهاد ۳۰۰ میلیون تومانی در لیگ برتر داده بود با او قرارداد نبستند.
رفت و برگشت ۵۰ روزه احمدزاده در حالی رخ داد که وی از گهر به کمیتهی انضباطی شکایت کرده و خواستار پولش شده، حتی شنیده شد او با یک تیم لیگ برتری بهعنوان مشاور قرارداد بسته است. تا حالا دیده بودیم بازیکنهای ایرانی برای پرداخت نشدن مطالباتشان اعتصاب کنند یا به این بهانه تمرین نکنند! اما اعتصاب مربی را کم دیده بودیم که احمدزاده این کار را انجام داد تا سریال اتفاقاتی که کمتر در فوتبال دنیا رخ میدهد را در کشورمان نظارهگر باشیم. بهعنوان مثال علی دایی اعتصاب نکرد و این بازیکنهای پرسپولیس بودند که اعتصاب کردند اما در گهر خلاف این حرکت صورت گرفت.
بیشتر تیمهای فوتبالی در ایران مشکل مالی دارند اما هیچ سرمربیای تیمش را بهسبب مشکل مالی ترک نمیکند. احمدزاده در ۱۵ امتیاز گهر نقشی نداشت و تیمش بهاحتمال زیاد سقوط میکند. ملوان بندر انزلی که تیم شهر احمدزاده است و او سالها در این تیم بازی و مربیگری کرده است، هماره در سالهای گذشته مشکل مالی داشته اما هرگز ندیدیم، سرمربیاش ول کند و برود. اسکوچیچ در این فصل با ۱۲۰ هزار دلار هدایت ملوان بندر انزلی را بهعهده گرفت و توانست از زمان احمدزاده به مراتب بهتر با این تیم نتیجه بگیرد و هر مقدار پولی که دریافت کند حقش است. احمدزاده یکی از منتقدان اسکوچیچ بود اما شایستگی هر مربی با نتایج مشخص میشود.
رحمتی رئیس اداره ورزش و جوانان دورود در مورد رفتن احمدزاده گفته بود: «وی پدر گهر را درآورد و یکی از مسببان اصلی شرایط کنونی تیم است. احمدزاده باید صبر میکرد و نباید بهراحتی گهر را ترک میکرد. اگر این تیم سقوط کند معلوم نیست چه آیندهای در انتظارش است و سرمربی باید جوابگو باشد».
در این بین، جالب بود که مسوولان تیم نیز اقدامی برای جذب سرمربی نمیکردند و تیم را بدون سرمربی به مصاف حریفها میفرستادند. این در حالیست که لرستان مربیهای خوبی دارد که حتی حاضرند مجانی برای تیم استانشان کار کند اما چون برخی ارتباطها را ندارند، حتی در تیم شهر یا استان خودشان هم نمیتوانند کار کنند.
ممی در حالی برگشت که کسی انتظار دیدن او را در روز بازی با گیتیپسند نداشت اما یکصد میلیون تومانی که حسین هدایتی به گهر کمک کرد یکی از دلایل بازگشت او بود و از اطرافیان تیم شنیدهایم که ۱۵ میلیون تومان از آن پول به احمدزاده رسیده است. آیا این پول حق اوست یا بازیکنهایی که به هر زحمتی در روز بازی حاضر میشدند؟
آقای احمدزاده! به قول شما “خسته نبی” و به قول ما “خسته نویی” که گهر را به سمت سقوط هدایت کردی!
گهر مثل بچه سرراهی میمونه که کسی با اون کاری نداره
[پاسخ]