معضل واسطه گری در معاملات املاک و ساختمان/ روح اله بيرانوند
معضل واسطه گری در معاملات املاک و ساختمان روح اله بيرانوند (وكيل پايه يك دادگستري) ____________________________ امروزه دخالت حکومت ها در قیمت گذاری و تعیین نرخ کالاها و خدمات ، امری ضروری ، اجتناب ناپذیر و بدیهی است. 1-شورای عالی رقابت در اجرای فصل نهم اصل 44 قانون اساسي و تسهیل رقابت و […]
معضل واسطه گری در معاملات املاک و ساختمان
روح اله بيرانوند (وكيل پايه يك دادگستري)
____________________________
امروزه دخالت حکومت ها در قیمت گذاری و تعیین نرخ کالاها و خدمات ، امری ضروری ، اجتناب ناپذیر و بدیهی است.
1-شورای عالی رقابت در اجرای فصل نهم اصل 44 قانون اساسي و تسهیل رقابت و منع از انحصار ، نرخ تمامی کالاهای منقول و خدمات را بر اساس قوانین وضوابط مربوط به هر کالا تعیین می کند. کلیه اجناس ، دارای نرخ و قیمت مشخصی هستند . تخطی از قیمت تعیین شده ، تحت هر عنوان اعم از گرانفروشی ، کم فروشی و احتکار با برخورد شدید مراجع نظارتی و قضایی مواجهه می شود. بنابراین اگر یک مغازه دار یک عدد شکلات را مقداری بیش از قیمت مصوب بفروشد به عنوان متخلف با او برخورد می شود.
2-هیات دولت نیز حقوق کارمندان را در ازای خدمتی که انجام می دهند و بر مبنای معیارهای خاص ، تعیین می کند و هیچ کارمندی نمی تواند بیش از حقوقی که برای او تعیین شده است از ارباب رجوع وجهی را تحت هر عنوان دریافت نماید . در غیر اینصورت بعنوان اخذ رشوه و عناوین مشابه با شدترین برخورد قضایی و مجازات حبس مواجهه می شوند. و اگر هم بخواهند در انجام خدمات و وظایف محوله اداری ، کوتاهی و قصور ورزند ، بعنوان متخلف اداری ، در هیات های رسیدگی به تخلفات اداری با آنها برخورد می شود
3-اداره کار نیز حداقل حقوق و مزایای یک کارگر را بر اساس ضوابط قانونی مشخص می کند و هیچ کارفرمایی نمی تواند ارزش کار یک کارگر را کمتر از نرخ مصوب تعیین کند . در غیر اینصورت به موجب قانون کار ، ملزم به پرداخت دستمزد ، حق بیمه و سایر مزایای قانونی کارگر می شوند . و بعضا ً نیز برخی اعمال اینگونه کارفرمایان متخلف بعنوان جرم تلقی و با آنها به عنوان مجرم برخورد می شود .
4- اداره تاکسیرانی به کمک شورای اسلامی شهر ، مطابق بند 27 تبصره 4 قانون شوراها ، نرخ کرایه تاکسی را تعیین می کند و هیچ راننده ایی نمی تواند راساً برای کار خود ارزش و قیمت جداگانه ومجزایی تعیین کند . اگر یک راننده تاکسی بیش از قیمت مصوب ، از مسافرین کرایه دریافت نماید با اعتراض عمومی اقشار مختلف جامعه مواجهه می شود ، و از جانب مراجع قانونی نیز به عنوان متخلف جریمه ومجازات می شود. خوشبختانه عرف جامعه در قبال چنین راننده ی متخلفی به گونه ایی رفتار می کند که گویی به مقدسات بشریت توهین کرده است و تخلف او را غیر قابل اغماض و نابخشودنی می پندارند . و درست همین است….
بنابراین تمامی کالاها ی منقول و خدمات اداری و کارگری هر کدام دارای نرخ ، و ارزش از پیش تعیین شده هستند و هیچ شخصی نمی تواند برای کالا یا خدمات خود ارزشی جداگانه تعیین نماید . اگر قرار باشد هر کسی برای کالای تحت مالکیتش قیمتی مشخص نماید و اراده او تعیین کننده نرخ کالا و خدمات باشد ، هرج و مرج و بی نظمی و انحصار جامعه را رو به انحطاط و نابودی می کشاند.
با وجود این همه نکته سنجی قانونگذار و درک اهمیت و آثار اقتصادی – اجتماعی ، قیمت گذاری یک عدد شکلات یا کرایه تاکسی و امثالهم ، تا کنون در مورد املاک و ساختمانها که به عنوان اساسی ترین و ضروری ترین نیاز حیاتی بشریت است ، هنوز که هنوز است نرخ مصوب و کارشناسی شده ایی در برابر انحصارطلبی و افسار گسیختی افزایش قیمت این نوع کالاها نداریم و هر کسی برای خود نرخی به دلخواه تعیین می کند .
ای کاش حالا که بنا بر بی نظمی و هرج و مرج است این قضییه و شرایط در مورد کشاورزان ، باغداران ، کارمندان ، رانندگان و امثالهم مراعات شود و آنها نیز به مانند واسطه گران و مالکین اراضی و املاک می توانستند برای محصول کار و تولید خودشان که غصب هم نکرده اند! بلکه با قدرت بازو ، خون دل و عرق جبین پرورش داده اند نرخی به دل خواه تعیین نمایند و حق از دست رفته ی خود را ازاین طریق بستانند . که خدا را شاهد می گیرم اینان سزاوارترند در قانونگریزی و سبقت در هرج ومرج نسبت به غاصبین و ربا خواران و محتکران و مفسدین اقتصادی و زمین خواران .
امروزه سود آوری از طریق معاملات واسطه ایی غیر ضرور ، خصوصاً در معاملات املاک چنان وسوسه انگیز شده است که از تمام قشرهای جامعه ، شغل خود را به کناری گذاشته و رو به سوی دلالی و خرید و فروش املاک نهاده اند . مطمئنم شما نیز با افرادی برخورد کرده اید که از سر دلسوزی به برادر مومن خود توصیه می کنند که اگر میخواهد یک شبه ره صد ساله را بپیماید ، شغل دولتی یا تولیدی خود را رها کنید و سرمایه و پول خود را در دلالی و معاملات املاک وارد کند تا در این آشفته بازار و بی نظمی پولتان بزاید !
چه بسیارند قضات ،وکلا ، پزشکان و سایر فرهیختگان و الگوهای دلسوز جامعه که از روی ناچاری رو به سوی دلالی معاملات آورده اند و چه بسیارترند تولید کنندگان و کشاورزان و باغداران که بخاطر زیان دهی ، مسیر خود را تغییر داده و واسطه گری را بر تولید ترجیح داده اند .
البته ظلم است نام این گونه اعمال را دلالی بنهیم و این چنین اشخاصی را دلال بنامیم . چرا که دلالی یک شغل شریف و قانونی است . دلال شخصی است که بین فروشنده و خریداری که به نوعی از کالا یا خدمات اجتماعی نیاز دارد ، در راه رضای خدا ارتباط برقرا می کند و آنها را بهم معرفی می کند و در قبل این کار خداپسندانه ، حق الزحمه ایی ناچیز دریافت می کند . خدا دلالان را خیر مضاعف بدهد و سایه اشان بر سر ما مستدام باد که اگر آنها نباشد به راستی امورات زندگیمان نمی چرخد . بنابراین افرادی را که تعمداً سرمایه شان را در معاملات احتکاری و ربوی وارد می کنند ، نمی توان به شغل مقدس دلالی منتسب کرد ، اینان افرادی فرصت طلب هستند که در لوای بی نظمی و بی قانونی موجود ، صرفاً بدنبال سود جویی هستند و خیری از این ها به کسی نمی رسد. البته ما هم قبول داریم که تعدادی از افراد جامعه نیز هستند که هیچ علاقه ایی به واسطه گری در معاملات و کسب این گونه سودها ندارند بلکه با اکراه و صرفاً بخاطر این که از غافله عقب نمانند و ارزش پولشان از بین نرود ، وارد این گونه معاملات می شوند .
رهبر انقلاب به کرات مسئو لین نظام را به اهمیت حمایت از تولید و حل معضلات اقتصادی سفارش کرده اند. نامگذاری سالهای اخیر ، حول مسائل اقتصادی و حمایت از تولید ، حکایت از اهمیت این امر دارد . سیاست های کلی حمایت از کار ،تولید و سرمایه ی ایرانی در اجرای بند یک اصل 110 قانون اساسی به عنوان مهمترین خط مشی سفارشات مقام معظم رهبری در قالب 23 بند ابلاغ شده است . کارآمد کردن نظام توزیع کالاها و خدمات با استفاده از ساز و کار شفاف سازی و اطلاع رسانی و کاهش واسطه های غیر ضرور و ناکارآمد( بند 21) .و جلوگیری از ایجاد انحصار در چرخه تولید و تجارت تا مصرف ( بند 23) مهمترین مصادیق قانونی مبارزه با واسطه گری های غیر ضرور در سیاست های کلی حمایت از تولید به شمار می آید .
مدیران و مسولیین بایستی سیاست های کلی نظام را در عمل نیز سرلوحه تمامی کارها و مهمتر از همه قانونگذاری قرار دهند . امیدواریم حال که دولتی قانون مدار ، متخصص و با تدبیر بر سر کار آمده با همت نمایندگان مجلس و با کمک سایر مسولیین دلسوز نظام ، در راستای اجرای سیاست های کلی حمایت از تولید ، نسبت به وضع قوانین و ضوابط پایین دستی و تعیین نرخ مصوب برای املاک و سلاختمانها (به مانند سایر کالاها و خدمات ) و یا هر راه حل کارساز دیگر ، دست دلالان و سوداگران را از جیب مستضعفان و تولید کنندگان برای همیشه قطع کنند و هر کسی از قبل کار و تولید خود نان بخورد .
به امید روزی که نان از زبان ( دلالی ) به تن و جان ( کار و تولید) برگردد.
مطلب ارزشمندیست که در این سایت درج گردیده عینا واقعیت تلخ جامعه بازگو شده است به امید روزی که سرمایه گذاری در بخشهای تولیدی برای اعتلای کشور عزیزمان مقدس وبا ارزشتر از واسطه گری ودلالی نهادینه وبه فرهنگ عمومی تبدیل شود
[پاسخ]
سلام-دوست ارجمند جناب آقای بیرانوند مقاله بسیار مفید-جامع وارزشمندی است که به وضوح مشکلات معاملات ملکی را بیان کرده اید-انشاالا روزی شاهد ریشه کردن دلالی های غیرقانونی باشیم-موفق باشید.
[پاسخ]
با سلام. دوست عزيز جناب بيرانوند
متأسفانه مشكل بسياري از قواعد و قوانين حقوقي ما عدم وجود نظارت كافي بر اجرا و نهايتاً فقدان ضمانت اجراي لازم ست.
[پاسخ]
باسلام
درمقاله فوق حقايق موجود درجامعه را به بهترين شكل ممكن بيان نموده است . واسطه گري و ايجاد انحصارونيز پديده رانت خواري متأسفانه يكي از آفت ها و موانع رشد اقتصادي مي باشد و نه تنها موجب تضييع حقوق توليدكنندگان بلكه ازطرفي موجب ورود آسيب به مصرف كنندگان خصوصاً قشر آسيب پذير مانند كارمند ، كارگر وكشاورز مي شود .
[پاسخ]
با سلام
امیدوارم این اولین کار شما باشه چرا که در این به اصطلاح مقاله شما هیچ یک از موارد چارت یک مقاله رعایت نشده ، پیشنهاد میکنم قبل از دست به قلم شدن حتما یک کتاب دستور زبان فارسی و یک کتاب روش مقاله نویسی رو مطالعه کنید.موضوع خوب انتخاب شده ولی استفاده از کلمات سخیف بار معنایی موضوع رو تحت الشعاع قرار داده و نوشته رو به یک درد و دل عامیانه بیشتر شبیه کرده، ##حتما ادامه بدید امیداست در نوشته های بعدی این مشکلات مشاهده نشود!!!
[پاسخ]
چشم
[پاسخ]
عالی بود .
[پاسخ]
نويسنده مقاله لازم است به اندوخته هاي قبلي خود يك مراجعتكي بنمايد جهت اطلاع شما : عنوان مثلی و قیمی از مباحث بسیار مهم در فقه، حقوق و اقتصاد اسلامی میباشد. قانون مدنی در موارد عدیدهای مخصوصاً در مبحث غصب و تسبیب و اتلاف کلمه مثلی و قیمی را استعمال کرده است و به این جهت در ماده 950 آن دو اصطلاح را تعریف نموده و بیان داشته است: « مثلی که در این قانون ذکر شده عبارت از مالی است که اشباه و نظائر آن نوعاً زیاد و شایع باشد، مانند حبوبات و نحو آن و قیمی مقابل آن است و معذلک تشخیص این معنی با عرف میباشد. زمين و بنا جزء اموال قيمي بوده و قاعدتا تعيين يك قيمت براي آن با توجه به شرايط اين نوع اموال به نوعي محال است.البته دلسوزي و دلسوختگي شما قابل امتنان بوده ولي چكنيم كه راهي نميتوان يافت ( حال پيدا كنيد پرتغال فروش را…)
[پاسخ]