حسین ضعیفی که باید برای او گریست نبود… آموزگار بزرگ شهادت اكنون برخاسته است تا به همه آنها كه جهاد را تنها در توانستن مى فهمند و به همه آنها كه پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد كه شهادت نه یك باختن، كه یك انتخاب است؛ انتخابى كه در آن، مجاهد با قربانى كردن خویش در آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى شود و حسین «وارث آدم» – كه به بنی آدم زیستن داد – و «وارث پیامبران بزرگ» – كه به انسان چگونه باید زیست را آموختند..
ضمن عرض ادب وسلام باید بگم که نگاه دوربینتون نگاهی متفاوت با یه حس خاص و بدور از تکرار و روزمرگیست.واین خصوصیات به فضای کارتون جلوه ای خاص بخشیده.
همیشه حسینی بمانید جناب حاتمی
” همیشه در گیر این هستم که انتقال مفاهیمی چون عاشورا چقدر می تواند پیچیده باشد، آن هم با عناصری چون هنرهای تجسمی ” . چقدر توانسته ایم وظیفه ی خود را به درستی در انتقال مفاهیمی چون عاشورا به درستی انجام دهیم که واقعا کار بسیار سخت و پیچیده است.
کنتراست این توانایی در هنرهای تجسمی متفاوت می باشد، شاید در زمینه هایی چون نقاشی، حجم، گرافیک چون خود شخص عناصر و ایده های ذهنی اش را ترسیم می کند راحت تر بتوان به انتقال این گونه مفاهیم سنگین بپردازد.
اما عکاسی از این امکان برخوردارنیست و کار هنرمند عکاس به مراتب سخت تر و سنگین از بقیه ی هنرمندان می باشد.
چون بجای ترسیم ذهنیت خود باید به دنبال سوژ ه های متحرک و غلطانی بگردد، تا که شاید تصویری را با زیرکی بیابد که مناسب مفاهیم ذهنی او باشد.
عکس 1 و 6 یاریبخش عزیز جز آن دسته از عکس هایی هستند، که فارغ از مباحث ساختاری و ترکیب بندی مناسب که دارند. همان ارتباط معنایی بیشتری را با مخاطب برقرار می کنند.
که این نشان از زیرکی و انتخاب زاویه ی دید مناسب عکاس می باشد.
امیدوارم همیشه در این زمینه شاهد اینگونه کارهای زیبا باشیم.
انتخاب و تجسم سوژه و محیط پیرامون آن و بعد تحلیل ارتباط گرافیکی ومعنایی میان آن دو ، آنهم در لحظاتی بسیار کوتاه از سختی های کار عکاسی “مستند اجتماعی ” ویا به عبارت دقیق تر عکاسی “خیابانی”است ؛ اما آنچه که شخصا برای من آزار دهنده است وجود فضای شهری غیر زیبا ونامنظم در شهر خودمان است که این فضا نه تنها هیچ کمکی به بار گرافیکی عکس نمی کند بلکه با ایجاد عناصر اضافه و مزاحم در گوشه و کنار کادر باعث خرابی ویا ویرانی عکس می شود .این جاست که عکاس به ندرت می تواند عکس قوی بگیرد و در نهایت در موارد بسیاری از خیر یک عکس خوب و بی نقص می گذرد ودوربینش را کنار می گذارد .
با تشکر از علیآقای دوست داشتنی به خاطر تحلیل های زیبایی که می نویسد .
سلام وارادت ،یکی از رسالتهای هنر انعکاس مشکلات است ،از فضای شهری گر چه حق است گله مند نباشید ،گاهی همینها عکسهایی زیبا میشوند. در هر حال نگاه دوربین شما هم مثل دیگر هم شهریهایت جالب و دیدنی بود موفق باشید.تشکر از پایگاه لکنا
ممنون از عکسهای بسیار زیبایت. شما اگه مسابقه پوستر شرکت می کردیدن، بدون شک جز نفرات اول می شدین! من اولین باره که عکسهای شما رو مشاهده کردم. به امید موفقیتتون
سلام بر یاریبخش عزیز ،
انشااله سیدالشهدا نگهدارت باشد
[پاسخ]
سلام وعرض ارادت خدمت آقای نور علی ، مشتاق دیدار .
[پاسخ]
جناب حاتمي ارجمند دستت مريزادمنتظر كارهاي ديگرت هستيم .
[پاسخ]
متشکرم .
[پاسخ]
حسین ضعیفی که باید برای او گریست نبود… آموزگار بزرگ شهادت اكنون برخاسته است تا به همه آنها كه جهاد را تنها در توانستن مى فهمند و به همه آنها كه پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد كه شهادت نه یك باختن، كه یك انتخاب است؛ انتخابى كه در آن، مجاهد با قربانى كردن خویش در آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى شود و حسین «وارث آدم» – كه به بنی آدم زیستن داد – و «وارث پیامبران بزرگ» – كه به انسان چگونه باید زیست را آموختند..
سپاس از جناب حاتمی عزیز
[پاسخ]
اجرتان با امام حسین !
[پاسخ]
خیلی زیبا بود واقعا تشکر می کنم از شما دوست بارانی
آقای حاتمی عزیز منتظر دیدن عکس های بیشتری از شما هستیم
[پاسخ]
از شما ممنونم دوست عزیز !
[پاسخ]
ضمن عرض ادب وسلام باید بگم که نگاه دوربینتون نگاهی متفاوت با یه حس خاص و بدور از تکرار و روزمرگیست.واین خصوصیات به فضای کارتون جلوه ای خاص بخشیده.
همیشه حسینی بمانید جناب حاتمی
[پاسخ]
سلام بر آقای پیری ، شاید یکی از انگیزه های روانشناختی کار هنری ،همین فرار از تکرار و روزمرگی باشد ،از شما سپاسگذارم
[پاسخ]
” همیشه در گیر این هستم که انتقال مفاهیمی چون عاشورا چقدر می تواند پیچیده باشد، آن هم با عناصری چون هنرهای تجسمی ” . چقدر توانسته ایم وظیفه ی خود را به درستی در انتقال مفاهیمی چون عاشورا به درستی انجام دهیم که واقعا کار بسیار سخت و پیچیده است.
کنتراست این توانایی در هنرهای تجسمی متفاوت می باشد، شاید در زمینه هایی چون نقاشی، حجم، گرافیک چون خود شخص عناصر و ایده های ذهنی اش را ترسیم می کند راحت تر بتوان به انتقال این گونه مفاهیم سنگین بپردازد.
اما عکاسی از این امکان برخوردارنیست و کار هنرمند عکاس به مراتب سخت تر و سنگین از بقیه ی هنرمندان می باشد.
چون بجای ترسیم ذهنیت خود باید به دنبال سوژ ه های متحرک و غلطانی بگردد، تا که شاید تصویری را با زیرکی بیابد که مناسب مفاهیم ذهنی او باشد.
عکس 1 و 6 یاریبخش عزیز جز آن دسته از عکس هایی هستند، که فارغ از مباحث ساختاری و ترکیب بندی مناسب که دارند. همان ارتباط معنایی بیشتری را با مخاطب برقرار می کنند.
که این نشان از زیرکی و انتخاب زاویه ی دید مناسب عکاس می باشد.
امیدوارم همیشه در این زمینه شاهد اینگونه کارهای زیبا باشیم.
/// در پناه حق
[پاسخ]
انتخاب و تجسم سوژه و محیط پیرامون آن و بعد تحلیل ارتباط گرافیکی ومعنایی میان آن دو ، آنهم در لحظاتی بسیار کوتاه از سختی های کار عکاسی “مستند اجتماعی ” ویا به عبارت دقیق تر عکاسی “خیابانی”است ؛ اما آنچه که شخصا برای من آزار دهنده است وجود فضای شهری غیر زیبا ونامنظم در شهر خودمان است که این فضا نه تنها هیچ کمکی به بار گرافیکی عکس نمی کند بلکه با ایجاد عناصر اضافه و مزاحم در گوشه و کنار کادر باعث خرابی ویا ویرانی عکس می شود .این جاست که عکاس به ندرت می تواند عکس قوی بگیرد و در نهایت در موارد بسیاری از خیر یک عکس خوب و بی نقص می گذرد ودوربینش را کنار می گذارد .
با تشکر از علیآقای دوست داشتنی به خاطر تحلیل های زیبایی که می نویسد .
[پاسخ]
سلام وارادت ،یکی از رسالتهای هنر انعکاس مشکلات است ،از فضای شهری گر چه حق است گله مند نباشید ،گاهی همینها عکسهایی زیبا میشوند. در هر حال نگاه دوربین شما هم مثل دیگر هم شهریهایت جالب و دیدنی بود موفق باشید.تشکر از پایگاه لکنا
[پاسخ]
عرض ارادت به آقای جعفری .
[پاسخ]
ممنون از عکسهای بسیار زیبایت. شما اگه مسابقه پوستر شرکت می کردیدن، بدون شک جز نفرات اول می شدین! من اولین باره که عکسهای شما رو مشاهده کردم. به امید موفقیتتون
[پاسخ]
از لطف شما بسیار ممنونم ،
با توجه به متفاوت بودن “پوستر ” و “عکس ” متوجه منظور شما نشدم .
[پاسخ]
بی نظیره حس قشنگی به آدم دست میده،دومی رو خیلی دوس دارم متفاوته، ممنونم
[پاسخ]
ممنون ،عالیه خوشمان آمد مرسی
[پاسخ]