مدیریت شهرستان دلفان در بستر بیماری

همانگونه که توسعه و پيشرفت هر كشور و یا منطقه ای به طور عمده، مرهون موفقيت هاي به دست آمده از ناحيه مديريت آن است ، عدم توسعه یافتگی و برخی مشکلات  و معضلات دامنگیر شهرستان دلفان را  می توان ناشی از کاستی ها و نارسایی های موجود در مدیریت شهرستان دلفان عنوان کرد ؛ […]

delfan

همانگونه که توسعه و پيشرفت هر كشور و یا منطقه ای به طور عمده، مرهون موفقيت هاي به دست آمده از ناحيه مديريت آن است ، عدم توسعه یافتگی و برخی مشکلات  و معضلات دامنگیر شهرستان دلفان را  می توان ناشی از کاستی ها و نارسایی های موجود در مدیریت شهرستان دلفان عنوان کرد ؛ مدیریتی که به عقیده مردم این شهرستان نه تنها خود از بیماریهای بسیاری رنج می برد بلکه سختی ها و معضلات عمده ای از جمله بیکاری، عقب ماندگی صنعتی ، فقر،  طلاق، خودکشی و ده ها ناهنجاری  دیگر را برای دلفانی ها به ارمغان آورده است. بر همین اساس به نظر می رسد شناخت بیماریهای مدیریت در دلفان مهمترین ضرورتیست که می تواند در صورت قرار گرفتن در کنار اراده ی مسئولان استانی و دولتمردان تدبیر و امید ، حیات و تحرکی دوباره به مجموعه مدیریت اداری در شهرستان دلفان ببخشد.

همشهری گزینی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی

اعمال نفوذ نماینده مردم سلسله و دلفان در مجلس شورای اسلامی در گماردن افراد غیر بومی – بویژه همشهریان خود برای مدیریت بر ادارات دلفان از یک سو و عمل نکردن وی به وعده های انتخاباتی مبنی بر استفاده از افراد بومی برای مدیریت این شهرستان از سوی دیگر مهمترین آسیب سیستم مدیریتی شهرستان دلفان است که از بدو ورود حجت الله سوری خدایی، به مجلس شورای اسلامی علیرغم مواضع و  مخالفت های آشکار مردم ، ائمه جمعه وقت نورآباد و رسانه های جمعی استان و شهرستان روز به روز بر شدت آن افزوده شده و همچنان ادامه دارد.

گزارش اخیرضمیمه رایگان روزنامه قدس در لرستان با عنوان« نگرانی مردم دلفان از انتصابات غیر بومی » که با استناد به مطالب منتشر شده در وبلاگ ها و پایگاه های خبری- تحلیلی دلفان خواستار متوقف ساختن انتصاب مدیران غیر بومی در این شهرستان شده بود و نیزگزارشات و خبرهای انتقادی پی در پی خبرگزاریهای کشوری از فبیل «مهر» و همچنین انتقادات شدید ائمه جمعه وقت یعنی حجت الاسلام نيكرو خطيب جمعه نورآباد و حجت الاسلام صرفی پور همه و همه تنها موارد انگشت شماری از حجم بالای نارضایتی مردم منطقه است که از زبان رسانه های مستقل و ائمه جمعه مجال ظهور و بروز یافته است.

به هر حال نگاهی گذرا به نام وعناوین مدیران منصوب شده در یک سال اخیر نشان می دهد که دراغلب انتصابات صورت پذیرفته، افراد منصوب به مدیریت در این شهرستان غیر بومیها هستند که عدم پذیرفته شدن از سوی مردم، نا آگاهی از شرایط خاص حاکم بر دلفان و عدم شناخت ظرفیت ها و محدودیتهای آن تنها چند مورد از مشکلاتیست که پس از انتصاب با آن روبرو می شوند.

یاسر جوان تحصیلکرده ای که به گفته خودش به دلیل بیکاری به کارگری روی آورده است می گوید: هرچند خیلی وقت است که شهر ما با وجود داشتن جوانان تحصیلکرده  و توانمند و متخصص توسط افرادی غیر بومی اداره می شود. ولی این روزها به دلیل تشدید روند انتصابات غیر بومی ،شهرستان دلفان به حساس‌ترین و ‌پرحاشیه ترین شهراستان در عرصه تغییر و تحولات مدیریتی تبدیل شده است. بطوری که طی یکسال و نیم گذشته به حدی رسیده که فقط نام فاجعه را می توان بر آن گذاشت.

جوان تحصیل کرده ی دیگری می گوید: تغییر و تحولات صورت گرفته، بر خلاف منویات مقام معظم رهبری مبنی بر شایسته سالاری و دوری از فضای اختلاف افکنی و قومیت گرایی ست . این تغییرات زنجیره ای به سایر ادارات شهرستان نیز سرایت می کند.  به نظر من این اقدامات میتواند  موجی از نارضایتی عمومی را به دنبال داشته و دلسردی مردم منطقه در دراز مدت  را فراهم آورد.

محمد، معلم 35 ساله شهر نورآباد معتقد است: استفاده از نخبگان و نیروهای متخصص و توانمند بومی در مسئولیتها و پست های مدیریتی شهرستان از حقوق حقه مردم شهرستان دلفان است .اینکه در شهرستان نیروهای توانمند وجود داشته باشد و آقایان از جای دیگر مدیر می آورند توهین به مردم شهرستان است و یکی از علل عدم توسعه همه جانبه شهرستان استفاده از نیروهای غیر بومی برای اداره این شهرستان است.

او ادامه می دهد : به نظر من اگر افرادی که با کاستی ها و کمبودهای شهر آشنائی بیشتری دارند و از سوی دیگر با توجه به تعصب و دلسوزی  که نسبت به همشهریان خود دارند عهده دار مدیریت ادارات دلفان شوند می توانند بیشتر و بهتر از پتانسیل ها و ظرفیتهای بالقوه موجود در شهر جهت ایجاد رفاه نسبی برای مردم استفاده نمایند.

مدیران جاده ای، معضل دیگر مدیریت در دلفان

جاده ای بودن مدیران یا به عبارتی ساکن نبودن آنها در شهرستان دلفان نیز از دیگر ره آوردهای نامبارک انتصاب مدیران غیر بومی در این شهرستان است که  همواره از چالاکی و کارآمدی سیستم مدیریتی منطقه کاسته و بر شدت اعتراضات و نارضایتی مردم نسبت به این روند افزوده است. مدیران جاده ای که همه روزه جان خود را در کف گرفته و راههای پرپیچ و خم محل زندگی خود تا شهرستان دلفان را برای حضور در محل کار و سپس بازگشت به محل زندگی خود در شهر دیگر می پیمایند، بی شک حتی اگر دارای بالاترین مدارج علمی و تخصصی در حوز مدیریت نیز باشد، نه تنها سود چندانی را برای مردم منطقه نخواهد داشت، بلکه هزینه های سرسام آوری را نیز به سیستم اداری و اداره تحت مدیریت خود تحمیل خواهد کرد. در اثبات این مدعا همین بس که مدیران جاده ای از آن جهت که معمولاً یک خودروی دولتی را که اغلب بدون راننده نیز می باشد اسیر خود میکنند و همواره در معرض تصادفات ناشی از عجله برای زود رسیدن و خستگی ناشی از فعالیت روزانه می باشد که در صورت بروز هرگونه تصادف، هزینه های انسانی و مالی زیادی به دولت تحمیل خواهد نمود.

مسلم دانشجوی 24 ساله پیام نور دلفان که گویی از شنیدن اصطلاح مدیر جاده ای از زبان ما خیلی خوشش آمده ، می گوید: به عنوان مثال عرض می کنم؛ فرماندار یا مدیری که سه ساعت از روز را در جاده خرم آباد- نورآباد می گذراند چطور می تواند عملکر خوبی داشته باشد. دوست دیگرش می گوید: مدیر جاده ای با حضور چند ساعته خود در محل کار نمیتواند مشکلات را آنطور که باید و شاید درک  و حل و فصل نماید.

علاوه بر آنچه گفته شد پرخاشگری و بی حوصلگی در محل کار و بداخلاقی با کارکنان و ارباب رجوع از دیگر تبعات مدیریت جاده ای در شهرستان دلفان است که مدت هاست بر شانه های ادارات این شهرستان سنگینی می کند.

ضرورت استفاده از مدیران بومی

مدیر بومی دارای تخصص و تعهد بدون فرصت سوزی می تواند از همان روزهای آغاز فعالیت خود با توجه به آشنائی کاملی که به منطقه دارد کار خود را با قدرت شروع نمایدو به دلیل اینکه کاملا” با آداب و رسوم و عقاید اهالی منطقه آشنا است از اتخاذ تصمیمات تنش زا نیز اجتناب ورزیده و به این ترتیب از آسیب های اتخاذ چنین تصمیماتی نیز مصون بماند.

یک مدیر بومی شهرستان دلفان که در خلال صحبتهایش چندین بار با حالت درخواست و خواهش از ما میخواهد که نامش را در گزارش نیاوریم می گوید : از منافع نیروهای بومی این است که به محیط کارشان آشنایی کامل دارند، دلسوز مردم هستند و از توانایی‌هایشان، نفوذ کلام و نفوذ قدرتشان در جهت منافع عموم استفاده می‌کنند. یک نوع غرور محلی و منطقه‌ای نیز باعث می‌شود زمان بیشتری کار کنند و در نهایت کارآیی و اثربخشی بالاتری داشته باشند یعنی سعی می‌کنند اگر یک ریال هزینه می‌شود در حد آن یک ریال نفعی داشته باشد. این منفعت استفاده از نیروهای بومی است که بسیار بالاست.

او نبود فرد متخصص در شهرستان دلفان را بهانه ای نخ نما از سوی افراد دخیل در انتصابات غیر بومی عنوان و تاکید می کند: مگر می شود در شهرستانی با جمعیت بیش از یکصد و پنجاه هزار نفر برای ریاست یک اداره با 7 یا 8 نیرو هیچ شخص شایسته ای پیدا نشود که از چند شهرستان آن طرف تر مدیر می فرستند؟

سرپرستان با مدت زمان طولانی

از دیگر عواملی که از پویایی مدیریت در ادارات شهرستان کاسته است و اخیراً نیز به دلیل برجسته شدن می توان از آن به عنوان یکی از آفت ها و بیماری های مدیریت در دلفان یاد کرد، گماردن سرپرست به جای مدیر و رئیس در ادارات برای مدت طولانیست که طی یکی دو سال اخیر شدت گرفته است. بطوریکه در حال حاضر تعداد قابل توجهی از مدیران شهرستان با حکم سرپرستی مدیریت ادارات دلفان را بر عهده دارند. رضایی ، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد روانشناسی معتقد است:  از آنجا که فرد سرپرست به واسطه موقت بودن پست و مسئولیتش همواره در برزخ ماندن و رفتن  فشارهای روانی زیادی را متحمل می شود ، ناخودآگاه و علی رغم خواست قلبی خود امنیت روانی مجموعه زیردست خود را نیز به هم می زند و مجموعه تحت مدیریتش را به محیطی سرشار از تنش و ناکارامدی تبدیل می کند. او ادامه می دهد: علاوه بر اینکه گماردن سرپرست های بی انگیزه در برخی ادارات شهرستان موجب بی اعتمادی مردم به دستگاه ها و حتی بی انگیزگی خود مدیر نیز می شود ،متاسفانه در شهرستان دلفان سرپرست بودن مدیران باعث شده که یک نوع مدیریت عجیب و غریب به نام مدیریت سرپایی شکل بگیرد که بر اساس آن سرپرست ها به دلیل اینکه از بودن یا نبودن فردای خود اطمینان ندارند ، تنها برنامه ریزی های مقطعی و درمانهای سرپایی برای مشکلات صورت می دهند . به همین خاطر انفعالی برخورد می کنند و تا مشکلی پیش نیاید اقدامی نمی کنند. او تاکید می کند: به هر حال تا زمانی که بساط سرپرستی  از مدیریت دلفان برچیده نشود امکان برنامه ریزی بلند مدت هم بروز پیدا نمی کند و تا وقتی اوضاع  اینگونه پیش برود ریشه آسیب های جدی شهرستان  همچنان باقیست و درخت عقب افتادگی های منطقه روز به روز بالنده تر می شود.

قرار گرفتن مدیران در دو جبهه مخالف

بر خلاف مناطق و شهرستان های دیگر که جایگاه معنوی و منتسب بودن ائمه جمعه به رهبری معظم انقلاب، آنان را به عنوان یک پشتوانه و مشاور قدرتمند برای فرمانداران درآوده است برآشفته شدن فرماندار دلفان از نظرات، رهنمودها و مواضع امام جمعه محترم این شهرستان و انتقاد ناپذیری او ،لاجرم مدیران ادارات دلفان را  در دو جبهه مخالفان و موافقان امام جمعه قرار داده است .این موضوع باعث شده که آفت دیگری بر آفات و آلام مدیریت در دلفان افزوده شود و بخش عظیمی از نیروی مدیران آن در جریان قدرت نمایی و مبارزه جویی های فرماندار این شهرستان به هدر رود.

سکوت مسئولین در انتصاب مدیران غیربومی

سکوت نماینده مردم سلسله و دلفان، فرماندار شهرستان دلفان و دیگر مسئولانی که در دارای صلاحیت و اختیارات قانونی لازم هستند ،بیماری دیگریست که به جان مدیریت در دلفان افتاده است. سکوت مسئولان و در رأس آنها فرماندار و نماینده دلفان در برابر انتصابات غیر بومی نشان از این واقعیت تلخ است که هر دو شخصیت نامبرده ، خود از مسئولان غیر بومی دلفان هستند و باالطبع حاضر به بریدن شاخه ای که خود روی آن نشسته اند نخواهند شد.

تازه مدیران بی تجربه و فاقد تخصص

در کنار مشکلات ریز و درشت مدیریت در شهرستان دلفان ،بی تجربه و تخصص بودن ، زخم دیگریست که جسم نحیف و کم رمق مدیریت اداری دلفان را بیش از پیش ناتوان تر می کند. نگاهی کوتاه به مدارک تحصیلی مدیران دلفان نشان میدهد که اغلب مدیران فاقد مدارک تحصیلی مرتبط با حوزه زیرمدیریت خود هستند. بنابراین از توان رتق و فتق وظایف و رسالتی که قانون بر عهده آنها گذاشته است، بی بهره هستند و بیش از آنکه گره از کار مردم منطقه بگشایند ،به عاملی برای سرخوردگی بیشتر آنها تبدیل می شوند. اضافه بر آنچه گفته شد ،اغلب مدیران دردلفان  برای اولین بار مدیریت را تجربه می نمایند.

حامد جوان شوخ طبع32ساله نورآبادی می گوید: گماردن تازه مدیران فاقد تجربه در دلفان در حالی صورت میگیرد که دیگر حتی کودکان را بدون دادن آموزشهای اولیه در مهدکودک ها و گذراندن مقطع پیش دبستانی به مدرسه نمی فرستند. آیا وظایف یک مدیر در دلفان از وظایف یک دانش آموز کلاس اول کمتر است که آنها را بدو هیچگونه آموزش به شهر ما میفرستند؟!

بی تردید هرچند که آنچه گفته شد تمام مشکلات مدیریت در دلفان نیست ، ولی برای متفاعد کردن و تغییر دادن نظر مسئولان و کسانی که با خوش باوری معتقدند که حال مدیریت در دلفان خوب است ، کافی خواهد بود.

 در پایان با آرزوی توفیق برای دولت جدید ،انتظار میرود یکی از مهمترین مسائلی که در آغازین هفته های فعالیت دولت تدبیر و امید از سوی استانداری لرستان به فرماندار و مدیران کل ادارات گوشزد شود، توجه به خواسته های بحق مردم شهرستان دلفان در راستای رفع مشکلات یاد شده بخصوص برگزیدن افراد بومی به عنوان مدیر در شهرستان دلفان است.