با مخاطبان برای مخاطبفریبان/ سردبیر
چندی ست در نتیجهی بیمهری و کمتوجهی مسئولین امر و در پی مشکلات فراوان، مطبوعات و نشریات کاغذی در رخوت و خواب خرگوشی نگران کنندهای به سر میبرند. استان لرستان که اسمن صاحب دو روزنامه و هفتهنامه و ماهنامههای بسیاری است عملن دو سه هفتهنامه منظم ندارد که مرتب چاپ شود. گواه حرفم آفتابی 8 […]
چندی ست در نتیجهی بیمهری و کمتوجهی مسئولین امر و در پی مشکلات فراوان، مطبوعات و نشریات کاغذی در رخوت و خواب خرگوشی نگران کنندهای به سر میبرند. استان لرستان که اسمن صاحب دو روزنامه و هفتهنامه و ماهنامههای بسیاری است عملن دو سه هفتهنامه منظم ندارد که مرتب چاپ شود. گواه حرفم آفتابی 8 صفحهای است که قرار بود هر روز بر پیشانی دکهها بتابد ولی اکنون با 4 صفحه هفتهای یکبار نیز طلوع نمیکند، سیمرهای که پیشترها هر هفته فضای عطشان اندیشه استان را سیراب میکرد اکنون امکان جاری شدن هفتگی را ندارد، بیانلری که زودتر دو هفته یکبار زبان گویای دوستدارانش میشد اکنون ماهی یک بار نیز لب به سخن نمیگشاید. بگذریم از بعضی هفتهنامهها که مدتی است به کلی تعطیل شدهاند و احتمالن گردانندگانشان به چرخش گردونهای دیگر نشستهاند. همانهایی که نامهای اسطورهای و کهن را یدک میکشیدند اما در عمل سبزینامه بودند و اگر مطالبی که در خواص لیموترش و لیموشیرین آن هم بی ذکر منبع کپی پیست مینمودند را از صفحاتشان حذف میکردی جز مطلبی که درباره ی قرص آسپرین داشتند چیز به دردخوری نداشتند، -چه خوب که چنین هرزنامههایی منتشر نشوند- همین مسئله و نیاز مبرم مخاطب -در دنیایی که در آنی عطش خبری ایجاد میشود و در لختی باید فرو نشیند- سبب شده بلوا و غوغای عجیبی به نام پایگاههای مجازی در اقیانوس بیکران فضای رایانهای استان شکل گیرد، پدیدهای که مصداق عینی زبانزد معروف «هرکی سی خوشه» است. هرچند در سراسر لرستان این گونه فضاها فراوان پا گرفته، اما اغلب آنهایی که مخاطبی دارند و روزانه مطلب به مخاطب عرضه میدارند و در واقع فعال و به روزترند، در کوهدشت هستند و یا توسط کوهدشتیها رونق گرفتهاند، گردانندگان سایتهای فعالی چون روشتا، لکنا، هومیان، میرملاس، بلوطستان جملگی کوهدشتی هستند و این پدیده که میتوانست نویدبخش و امیدآفرین باشد به سبب برخی تنگنظری و بیاخلاقی ها باعث شکلگرفتن رقابتهای پوچ و انجام حرکات ناشایستی شده که از هر فرهنگی و اهل قلم بعید به نظر میرسد. چون همگی این سایتها مخاطبان ثابتی دارند و غالب مخاطبانشان را هماستانیهای لر و لک تشکیل می دهند همین سبب شده که سوژهها تکراری و آزار دهندهشده و تا سایت یا شخصی خلاقیتی به خرج میدهد و به مطلب یا خبری تازه میپردازد دیگری به صورت دستپاچه آن را سوژهی اول پایگاهش میکند و بیآنکه چیز دندانگیری به مخاطبش عرضه نماید کپیپیست را تکرار میکند، به خیال خامش برای اینکه مخاطب پی به کارش نبرد در ابتدای تیتر مینویسد اختصاصی … و تاریخ درج خبر را به روز قبل از واقعه تغییر می دهد غافل از اینکه مخاطب هم مطلب را می شناسد و هم هویت کپیکننده را و او با این کار تنها عرض خود می برد و زحمت مخاطب میدهد.
جدیدترین این کارها، مطلبی ست که زیر عنوان«۵ سوال اساسی از منتخبین شورای اسلامی شهر کوهدشت» توسط آقای مصطفی جمشیدی نگارش شده و چهار روز پیش در پیشخوان یادداشتهای پایگاه خبری تحلیلی لکنا درج گردیده، این نوشته در صفحه اصلی سایت درج شده، هر مخاطبی که این روزها به لکنا سر زده آن را دیده، امروز که داشتم سری به سایتها میزدم در کمال ناباوری دیدم دو سایت از اسامی که در بالا ذکر شد مطلب را با همان تیتر بیذکر منبع آوردهاند. ابتدا خوشحال شدم از اینکه لکنا در این مدت کوتاه فعالیت به گونهای عمل کرده که سایر سایتهای مدعی دنبالهرو مسیر و مطالب درج شدهاش گشتهاند و سپس در فکر فرو رفتم اگر قانون کپیرایت در ایران اجرا می شد باز هم شاهد این کارها بودیم؟ آیا به صرف اینکه قوهی قهریهای بر ما حکم نمیراند باید چنین کاری کرد؟ اگر مطلب به درد میخورد و استفاده میشود چرا منبع آن را نمینویسیم و چرا مایی که باید اصلاحگر جامعه و زمانه باشیم خود اینگونه خراب کاری می کنیم؟ از فرصت بهره جسته و یکبار دیگر اعلام میکنم لکنا مطابق قولی که ابتدا به مخاطبانش داده تمام کوششش این است که با او صادق بوده، آمار بازدید ساختگی به وی ندهد و روایتگر اخبار موثق و صحیح باشد و تیغ انتقادش را همیشه تیز نگه دارد و گوش اصلاحش را همواره شنوا نماید، هیچگاه به او دروغ نگوید و دسترنج قلم دیگران را به نام خود به خورد مخاطب ندهد.
با سلام. جناب دوست محمدی عزیز. اگر منظور شما مطلب آقای جمشیدی ست که ایشان مطلب خود را به هومیان نیوز ایمیل کرده و اگر لطف کنید و سری به بنده بزنید و ایمیل هومیان نیوز را مشاهده کنید فایل فرستاده شده توسط آقای جمشیدی را در ایمیل این سایت خواهی دید هرچند عکس ارسالی ایشان کپی نشد و بنده طی ارسال یک ایمیل از وی خواستم دوباره عکس را ایمیل کنند.
توضیح این که صددرصد مطالب هومیان نیوز به پشتوانه ی خبرنگاران کارکشته و حرفه ای اش تولیدی این پایگاه هستند و حتی مطالب و گزارش ها و اخبار مربوط به کوهدشت درخبرگزاری مهر نیز متعلق به بنده هستند که شما بدون ذکر نام استفاده می کنید.
[پاسخ]
درضمن بهتر بود به جای تصمیم عجولانه بامن تماس می گرفتید و توضیح می خواستید چرا که بنده همچنان که آگاهید سال ها خاک کار روزنامه نگاری خورده و سابقه ی خبرنگاری و روزنامه نگاری ام بیش از همه ی دوستان عزیزی ست که تازه به این عرصه پاگذاشته و برخی از آن ها هنوز تنظیم خبر را هم به خوب یاد نگرفته اند
[پاسخ]
به فرض اینکه مطلب از طرف نویسنده ایمیل شده آیا جنابعالی مطالبی که چهار روز است در پیشخوان لکنا خودنمایی کرده را ندیدهای که بی ذکر منبع آن را درج نمودهای؟ آیا نمیشد از ارسال کننده مطلب پرسید جایی دیگر این مطلب را منتشر نکردهای؟ اگر نویسندهای اشتباه کند و به سبب ناآگاهی و یا از روی عمد و به منظور خودنمایی بیشتر مطلبی را که پیشتر به نشریه ای داده دو یا چند باره آن را به جاهای دیگر بفرستدآیا صرف ارسال کردن دوبارهی آن مجوز انتشار چندبارهی آن میشود؟
اگر از دوستانی که به قول شریفت کار نگارش خبر را بلد نیستند بگذریم از جنابعالی که به گفتهی خودت خاکی شدهی این حوزهای، انتظار این کارها نیست البته مطلب اشاره شده تنها یکی از موارد بسیاری است که از لکنا استفاده شده و صد البته روی سخن ما تنها با شما نبوده و هومیان تنها یکی از جاهایی است که مبادرت بدین کار کرده است.
[پاسخ]
باسلامی دوباره!
ای کاش می دانستید که نویسنده ی یک مطلب حق دارد نوشته ی خود را به هرجا که دلش می خواهد بفرستد و اگر بنده این مطلب را از روی لکنا کپی می کردم باید منبع رو ذکر می کردم. کما این که بارها مطالبی که به هومیان نیوز ایمیل شده اند به دیگر سایت ها هم ایمیل شده اند و بنده به هیچ عنوان حق اعتراض نداشته و ندارم.
و سخن آخر این که جناب دوست محمدی بنده به سرکار توصیه می کنم مطالب راجع به کار مطبوعات و روزنامه نگاری را حتما مطالعه بفرمایید .
[پاسخ]
با سلام
دوست و همکار ارجمند جناب آقای آزادبخت
دست کم همه ی ما می دانیم که اگر مطلبی در جایی درج شود رویه رسانه ای این است که دیگران باز سراغ آن نرفته و از تکرار پرهیز می کنند. یکی از دوستان مطلبی در میرملاس منتشر نموده بود آن را برای لکنا ارسال کرد و ما از پذیرش آن امتناع کردیم. خلاقیت و حرکت به سمت استقلال و عدم دخالت در کار هم دیگر مد نظر سردبیر محترم لکنا و حقیر می باشد.شما استاد مائید اما فخرفروشی روش فرزانگان نیست!
[پاسخ]
دوباره سلام!
جناب دوست محمدی عزیز بنده خاک پای تمامی اهل قلم هستم و دست و پای همه را می بوسم اما حقیقتا رفتار و المشنگه ی شما به خاطر مطلبی که به ایمیل من ارسال شده و بنده آن را در نوبت انتشار قرار داده بودم کمی نگران کننده بود. به هرحال ما عضو یک خانواده هستیم و امیدوارم اگر کوتاهی از جانب من بوده ببخشایید.
[پاسخ]
جناب اقای ازادبخت وجناب اقای دوست محمدی هردوی شمااز فعالین وزحمت کشان خبر ورسانه هستید ودوسایت فعال هم دارید انتظار میرود در کنار رقابت رفاقت راهم ادامه دهید وبه این کامنت ها هم پایان دهید.
[پاسخ]
سلام . واقعا” شوکه شدم وقتی این کامنتها را دیدم . آنهم از طرف کسانی که هر کدام پیشینه خوبی در این حوزه دارند . دوستان عزیزتر از جان این سوء تفاهم ها را میشه تلفنی هم حل کرد و آن را رسانه ای نکرد . حیف است بخدا
[پاسخ]