سرگذشت سوگند/ هوشنگ نصیر مقدم

  سرگذشت سوگند/ هوشنگ نصیر مقدم (شاعر و پژوهشگر) مي‌دانيم كه واژه‌ها در ظرف زمان و مكان آن‌قدر تحريف‌پذير و قابل تغييرند كه گاهي چكش‌خورشان از پاتيل‌هاي مسين هم بيشتر است. مثلن همين سوگند خوردن در اصل واژه اي پهلوي است كه در قرون متمادي انگار مورد ضرب و جرح مداوم بوده كه از شكل […]

80884780947882508163

 

سرگذشت سوگند/ هوشنگ نصیر مقدم (شاعر و پژوهشگر)

مي‌دانيم كه واژه‌ها در ظرف زمان و مكان آن‌قدر تحريف‌پذير و قابل تغييرند كه گاهي چكش‌خورشان از پاتيل‌هاي مسين هم بيشتر است. مثلن همين سوگند خوردن در اصل واژه اي پهلوي است كه در قرون متمادي انگار مورد ضرب و جرح مداوم بوده كه از شكل اوليه خود يعني سئوكنته به سئوكنت سپس به سئوكند و در نهايت به سوگند تبديل شده، تا اين‌جا از نظر آزارهاي جسمي كه ديده مستحق دل‌سوزي است ولي از نقطه نظر معنا، درحدي به ترقي و تعالي رسيده كه بقول لري و من باب مزاح بايد گفت: بر سر هفت پشتش هم زياد بوده، چرا كه معني اصلي آن اگر خوانندگان جوان تعجب نفرمايند «گوگرد» است ولي الان «قسم» به مقدسات است. حال بايد ديد چگونه اين مايه ي آتش‌زا به اين مقام عالي رسيده كه بعنوان يكي از ادله‌ي اثبات دعوي در حقوق كشور ما گاهي فيصله دهنده ي بعض دعاوي و خاموش كننده آتش تخاصمات و تنازعات متداعيين است و در ماده ي 1325 قانون مدني و ماده ي 281 قانون آ. د. م نيز ملحوظ نظر قانون‌گذاران ما بوده است؟! براي رفع اين ابهام اعجاب‌انگيز باز هم محتاج تاريخ هستيم علمي كه خيلي‌ها قدرش را نمي‌دانند. به هر حال بحث ما همان‌گونه كه از عنوان اين وجيزه مستفاد مي شود حقوقي نيست تا ضرورت تعريف انواع سوگند از قبيل التزامي يا عهدي، قضائي يا اثباتي، و بتي و تكميلي و استظهاري پيش آيد بلكه رديابي سرگذشت يك واژه بعنوان يك غلط مصطلح است كه به شرح آتي به نظر خوانندگان مي‌رسد.

 در عهد باستان آئيني وجود داشت بنام آزمايش ايزدي اين آئين در اروپا «اوردالي» گفته مي‌شد و در ايران باستان «ور» نام داشت. «ور» گرم و «ور» سرد.  بهترين نمونه‌ي « ورگرم» در آتش رفتن سياوش پسر نيك نهاد و بد اقبال كاوس است.

معمول‌ترين «ور» سرد خوراندن آب سئوكنته به متهم منكر بود كه تا ظهور اسلام ادامه داشت. حاكميت دين مبين اسلام به ايرانيان كه تازه مسلمان شده بودند فهماند كه به اعتبار اعتقاد راسخ مسلمانان به خدا و مقدسات دين، مسلماني كه در مظان اتهام است و جزم منتسبه  را مرتكب نشده‌، مي‌تواند با انكار جرم، اسماء جلاله‌ي پروردگار را آورده و خداوند بزرگ را گواه صداقت كلام خود قرار دهد و بدين‌ويسله از خود رفع اتهام نمايد. طبيعي است كه حالا ديگر ظرف محتوي سئوكنته و آب در محكمه انتظار در متهم نبودند ولي عوام بعلت بي‌سوادي و ناآگاهي هنوز هم جلسات بازجوئي و استنطاق متهمين را سئوكنت خوران مي‌پنداشتند و نام و عنواني هم براي روش جديد (انكار جرم بعلاوه ي اسماء جلاله) بلد نبودند و عنوان، كما في‌السابق همان عنوان بود. في‌الثمل مي‌گفتند فلاني را بردند سئوكنت خوران. به گمان حقير اين عنوان سئوكنت خوران مرتب تكرار مي‌شد و نوبت كه به نسل بعدي رسيد با اين‌كه ديگر نه ديدند كسي سئوكنت بخورد و نه اصلن سئوكنتي در كار بود كه ببينند به متهمي خورانده مي‌شود اما چون مستمرن از بزرگان  شنيده بودند و طوطي‌وار تكرار شده بود، مثلن معني اسم خدا و قرآن و مقدسات را سوگند خوردن تلقي مي‌كرداند. همان‌طوري‌كه اين تكرار اشتباه بعد از 14 قرن هنوز در زبان خود ما نيز هست و به همين منوال، به غلط در اذهان و افواه چنين جا افتاده كه سوگند خوردن دقيقن يعني خدا و قرآن و مقدسات را گواه صدق گفتار خود قرار دادن. آري اين‌چنين است سرگذشت سئوكنته.